امروز اشخاصی که دیدهاند در راس این قوا روحانیت بوده است و روحانیت در همه اقشار ملت- مقدم بر همه اقشار- در این نهضت قیام کرده است و سایر ملت دنبال او، به واسطه اسلامیت و به واسطه قرآن مجید، قیام کرده است، درصدد برآمدند که با روحانیت معارضه کنند. آنهایی که در این نهضت هیچ حظی نداشتند، امروز از روحانیت انتقاد میکنند، میگویند روحانیت نباشد. این خیال خامی است برای اشخاص خام یا برای اشخاص خائن. روحانیت در راس ما هست و ما تَبَعِ روحانیت هستیم. ملت ما تَبَع روحانیت است و اگر روحانیت در کار نبود، این نهضت به ثمر نمیرسید ... من به همه کسانی که برای کشور خودشان کار میخواهند بکنند و علاقه به کشور خودشان دارند نصیحت میکنم که این صف الهی را نشکنید. شکستن این صف، شکستن قرآن است، شکستن این صف، شکستن اسلام است؛ اگر بیرق اسلام در راس ملت ما نباشد، تا آخر ... بَرده و کارکن دیگران خواهند بود. آنهایی که به کشور خودشان علاقهمند هستند، این سد را نشکنند، و نمیتوانند بشکنند. ملت، ملت با روحانیت است؛ آنکه به اسلام علاقه دارد، به کارمندان اسلام هم علاقه دارد.