آموزش وقتی مفید خواهد شد که تزکیه باشد، که تربیت روحی و اخلاقی در آن باشد. در دانشگاهها و در سایر مراکز علم، چه در آنجاهایی که علمای روحانی هستند، و چه در آنجاهایی که دانشمندهای غیر روحانی هستند، اینها باید اشخاصی باشند در آنها که این طلاب را در آنجا، و این دانشجوها را در اینجا تربیت اخلاقی بکنند. تزکیه بکنند نفوس اینها را. همان طوری که دارند تحصیل میکنند تزکیه نفس هم داشته باشند. اگر یک عالِم مُزکّایِ به همه معنا، در یک جامعه باشد، ممکن است یکوقتی جامعه را این ور و آن ور کند. من در جوانی در بعضی وقتها که در بعضی از این شهرها میرفتم میدیدم بعضی از این شهرها خیلی مردمش مودّب به دیانت هستند. دنبال این شدم که چطور شده است که اینجا این طوری است و آن شهر دیگر این طور نیست؛ میدیدم که اینجا آن عالِمی که در اینجا هست یک عالِمی است که خودش را تزکیه کرده. یک عالِمی است که خودش اصلاح شده است. مردم را او اصلاح کرده. باید عالِم وقتی که در یک جامعهای میرود، در یک محلی میرود، در یک دهی میرود، در یک شهری میرود، دنبال این باشد که تزکیه کند آنها را، قبل از اینکه تعلیم کند آنها را.