دنیا طلبی علت جبهه بندی ها

سخنرانی در جمع طلاب نجف (تهذیب نفس و حفظ وحدت)
(قبل از شهریور ۱۳۴۶ هجری شمسی)
روحانیت و مسئولیت‌ها,
دنیا طلبی علت جبهه بندی ها

اگر چنانچه شما خودتان حذف کنید خودتان را، و خود جامعه‌های علمی به جان هم بیفتند و هم را حذف کنند و فحش بدهند و تفسیق بکنند و تکفیر بکنند، و عرض می‌کنم هیاهو درست کنند و امثال ذلک، اگر ما خودمان را بشکنیم و خودمان را از بین ببریم، در جامعه دیگر از قول ما اسلام قوّت نمی‌گیرد؛ ما نمی‌توانیم پخش اسلام بکنیم. این امانت است در دست ما آقا! خدای تبارک و تعالی دینش را امانتاً در دست ما- الآن اشخاصی که در اینجا هستیم، اشخاصی که در جاهای دیگر هستند- امانت گذاشته خدا این دیانت را؛ خیانت به این امانت نکنید. این جبهه‌بندیها خیانت است. مگر شما از دو دین هستید؟ مگر مذهب شما شُعَب مختلفه دارد؟ مگر ملّاهای شما هر کدام به یک دینی دعوت می‌کنند؟ جبهه‌بندی یعنی چه؟ این دنبال آن ملّا، آن دنبال آن ملّا. اینها غلط است؛ اینها کفر است؛ اینها از کبایر، از اعظم کبایر است...شما چیزی ندارید که سر او دعوا کنید. سر دیانت است؛ دیانت هم که دعوا ندارد. الحمد للَّه دیانت دارید اما دیانت که دعوا ندارد. سر همه اینها به دنیا برمی‌گردد. انسان خودش را بازی می‌دهد که من در فلان جبهه که واقع شدم تکلیف شرعی اقتضا می‌کند! تکلیف شرعی اقتضا می‌کند که انسان اهانت کند به مسلمین؟! اهانت کند به ملّا؟! اهانت کند به- عرض می‌کنم که- همجنس خودش؟! این تکلیف شرعی است؟! دنیاست آقا اینها! هواهای نفس است.