به دانشگاه که میرفتند، [افراد] دستگاهی که مامورند که این دو را از هم جدا کنند، راجع به روحانیین مطالبی میگفتند که مع الاسف جوانهای ما باورشان میآمد. پیش روحانیون که میرفتند مطالبی از دانشگاه میگفتند که آنها هم باور میکردند، و هر دو قشر غالباً غافل از این بودند که دارند آنها را به کجا میکشانند. هر دو قشر توجه نداشتند که آنها قصد این ندارند که یک دانشگاه خوبی درست بشود، یا یک روحانی خوب. آنها دنبال این بودند که این دو قدرتی که قدرت متفکر ملت هست و ممکن است که ملتها را اینها بیدار بکنند، اینها را از هم جدا بکنند. نه فقط جدا، طوری بکنند که مقابل هم بایستند، صف آرایی بکنند. آنها به اینها مطالبی بگویند، آنها به اینها، اینها سرگرم خودشان باشند و غافل از مسائل اصلی که بر ملت و مملکت میگذرد.