من یک مطلبی را باید بگویم به همه ملت ایران و به همه روحانیین ایران: من خوف این را دارم که بعضی از این معمّمینی که در بین روحانیون، خودشان را جا زدهاند و خرابکاری دارند میکنند، در بعض از جاهایی که اینها یک چیزی دستشان آمده است، من خوف این را دارم که اینها چهره اسلام را برگردانند از آن که هست. من به روحانیین ایران میگویم به اینکه، این اشخاصی که خودشان را جا زدند یا رفتند در کمیته یا رفتند در کجا، این اشخاص را شما به مردم معرفی کنید که اینها ربطی به ما ندارند. یک وقت ما میفهمیم که سر تا ته ایران کمیته امام درست شده. این امام کیست که کمیته [اش] درست شده است؟ چه اطلاعی از این دارد؟ ما بیاطلاع بودیم. هر که خودش خواسته یک کاری بکند با اسم فلان. چند روز پیش از این، در حضرت عبد العظیم- غیر آن کاری که آقای خلخالی کرد، آن مطلب صحیحی بود «۲»- یک شیخ دیگری- کیست، من نمیشناسمش- به اسم نماینده فلان، نماینده امام- به قول خودش- رفته یک مقبرههایی را خراب کرده و مقبرههایی که مال اشخاص بوده، مِلک شخصیشان بوده، مقبرهای که موقوفه بوده، خانهای که موقوفه بوده، خراب کرده. اینها یک اشخاصی هستند که یا نمیفهمند دارند چه میکنند و اگر- خدای نخواسته بفهمند- اشخاصی هستند که میخواهند نهضت را به تباهی بکشند. من به سرتاسر کشور ایران، به سرتاسر روحانیون ایران، این خطر را، که برای اسلام پیش آمده و برای روحانیت پیش آمده، میگویم به شما و حجّت را بر همه تمام میکنم:
این آخوندهایی که خودشان را جا زدند و میروند و مردم را آزار میدهند و اذیت میکنند، بدون یک مجوّز شرعی الهی، اینها را از خودشان برانند. اینها نماینده من نیستند. اینها با اسم نماینده فلان، میخواهند کار را شلوغ بکنند تا اینکه ملت بگویند که خوب، این هم این به اصطلاح این اشخاص!