ما الآن در یک روزی مجتمع هستیم که دولت صدام، دولت غاصب صدام بدون یک عذر موجهی در بین تمام دول عالَم، بدون اطلاع و بدون سابقه با دریا و هوا و زمین هجوم کرد بر ایران و به خیال خودش میخواست که کشورگیری کند و خلافت مسلمین را یک آدمی که به اسلام اعتقاد ندارد، ریاست مسلمین را به دست بگیرد. و مع الاسف، در عین حالی که در قرآن کریم است که اگر دو طایفهای از مسلمین با هم اختلاف کردند شما مصالحه بدهید بین آنها را و اگر یکی از آنها باغی باشد و طاغی باشد، با او قتال کنید تا اینکه سر نهد به احکام خدا. کدام یک از کشورهای اسلامی بررسی کردند در اینکه طاغی و باغی کیست و آن کسی که هجوم کرده است کیست تا اینکه همه به امر خدا با او مقاتله کنند؟ بر کدام مملکت اسلامی پوشیده است این معنا که صدام به ما بغی کرده است، و طغیان کرده است و ظلم کرده است و هجوم کرده است؟ چرا ممالک اسلامی به آیه شریفهای که میفرماید که فَقاتِلُوا الَّتی تَبغی حَتّی تَفِیءَ الی امْرِ اللهِ «۴» چرا عمل نمیکنند؟ مع الاسف بعض از ممالک اسلامی؛ یعنی، ممالکی که دولتهایشان به اسم اسلام بر آنها حکومت میکند، در عین حالی که میبینند که او طغیان کرده است و هجوم کرده است بر یک مملکت اسلامی بدون جهت، بدون یک حجت، با او اعلام موافقت میکنند یا بعضی پشتیبانی میکنند. ما باید مشکلات اسلامی را در کدام نقطه عالَم طرح کنیم و حل کنیم؟ مسلمین عالَم باید مشکلاتشان را در چه محفلی حل بکنند؟ در محافل بین المللی که دستاورد دولتهای بزرگ است؟ در آن محافلی که به اسم اسلام هست لکن اثری از اسلام در آن نیست؟ باید مملکت ایران شکوای خودش را به چه مقامی عرضه کند؟
ملتی که مورد هجوم واقع شده است بدون جهت، بدون عذر، باید با کی طرح کند این مطلب را؟ با کدام یک از دولتها این مساله را طرح کند؟ بر همه دولتهای اسلامی به نص قرآن واجب است که مقاتله کنند با دولت عراق تا برگردد به ذکر خدا و به امر خدا.