اجتناب از خواستن اسلام منهای آخوند

سخنرانی در جمع روحانیون درباره قدرت روحانیت و خدمات علمای شیعه‌
۱۰ آبان ۱۳۵۶/ ۱۸ ذی القعده ۱۳۹۷ «۱»
روحانیت، هشدارها و توصیه‌ها,
اجتناب از خواستن اسلام منهای آخوند

این گله هم، این گله‌ای که من دارم از این آقایان روشنفکرها این است که یک همچو جناح بزرگی که ملت پشت سرش ایستاده، این را از خودتان کنار نزنید بگویید که ما اسلام را می‌خواهیم ملا نمی‌خواهیم. این خلاف عقل است، این خلاف سیاست است. شما باید اینها را با آغوش باز بگیرید. و اگر چنانچه اینها در مسائل سیاسی اطلاعاتی ندارند، ضَمِّ به ایشان بشوید؛ اطلاعات سیاسی به اینها بدهید. اینها بهتر از شما توی مردم [اند].- اینها- بهتر که شما نفوذ ندارید، اینها دارند. اینها در بین مردم نفوذ دارند. هر ملایی در محله خودش نافذ است. شما باید، شمایی که دلسوزید برای اسلام، شمایی که می‌گویید ما اسلام را می‌خواهیم، نگویید ما اسلام را می‌خواهیم، آخوند نمی‌خواهیم. شما بگویید اسلام را می‌خواهیم، آخوند هم می‌خواهیم. آخوند ملتفتِ- مثلًا- بعض مسائل سیاسی نیست؛ جمع بشوید دور آن آخوندی که مسائل سیاسی را نمی‌داند، یادش بدهید آن مسائل را تا او عمل کند تا ملت دنبالش باشد. تا بتوانید اجرا بکنید. اگر شما بخواهید خودتان باشید و منهای آخوند، تا قیامت هم در زیر بار دیگران هستید. شما همه جمع بشوید، همه با هم باشید، همه برادر باشید، اینها را رد نکنید. این یک قدرت لا یزال است، این قدرت ملت است؛ شما این قدرت ملت را کنار نگذارید بگویید ما نمی‌خواهیم. شما هر چه هم بگویید ما نمی‌خواهیم، خوب مردم می‌خواهند. شما یک عده‌ای هستید، دیگران همه هستند؛ بازارها می‌خواهند اینها را، خیابانها اینها را می‌خواهند. گله من از این طبقه روشنفکر، در عین حالی که من علاقه دارم به اینهایی که خدمت می‌کنند به اسلام- خصوصاً این خارج، اینهایی که خارج کشور هستند، اینهایی که در امریکا هستند، اینهایی که در اروپا هستند، اینهایی که در هندوستان هستند- من با اینها روابط دارم، اینها خدمتگزارند، اینها می‌خواهند به اسلام خدمت بکنند، اینها گاهی که اشکالاتی در آنجا شده است با تمام قوّت رفع کرده‌اند، اینها می‌خواهند رفع ظلم بکنند، اینها علاقه به اسلام دارند، لکن نباید اینهایی که علاقه به اسلام دارند- بعضی از اینها- خدمتهای علمای اسلام و آخوندْ جماعت را ندیده بگیرند و بگویند که ما اسلام می‌خواهیم منهای آخوند. نمی‌شود آقا این. اسلام و آخوند؛ مثل این است که بگویید ما اسلام می‌خواهیم، اسلامی که سیاست نداشته باشد. اسلام و آخوند این طور توی هم هستند. اسلام بی‌آخوند اصلًا نمی‌شود. پیغمبر هم آخوند بوده؛ یکی از آخوندهای بزرگْ پیغمبر است. راس همه علما پیغمبر است. حضرت جعفر صادق هم یکی از علمای اسلام است. اینها فقهای اسلامند؛ راس فقهای اسلام هستند. «من آخوند نمی‌خواهم» حرف شد؟! من گله دارم از اینها.