تا حالا چند دفعه مدارس ما به غارت رفته و مدارس ما به- عرض کنم- چپاول اینها رفته است. چند دفعه ریختهاند [تا] حالا در مدارس ما. آن وقت به مدرسه فیضیه چند دفعه ریختهاند و اینها جنایت کردند؛ حالا هم به مدرسه حجتیه و مدرسه خان. حالا محل حمله شان اینهاست. و مدرسه حقانی و هر مدرسهای که درِ آن باز است و یک قدری اجتماعات هست. مدرسه خان را تمام- از قراری که میگویند- تمامِ در و پنجرههایش را با تفنگ زدهاند و شکستهاند. در مدرسه حجتیه سر یک کسی را بریدهاند، یعنی تیر زدهاند به او، تیر زدهاند به او که خون جاری شده است؛ که یکی از علمای اینجا که رفته بود آنجا و بعد برگشت گفت که ما هم رفتیم دیدیم از آن محلی که این تیر خورده است خون ریخته؛ ریخته تا آمده است لب حوض.