البته روحانیت خوب عمل کرد و فقه اسلام را که فقه جعفری است با مجاهدتهای زیاد زنده نگاه داشت، ولی بالاخره محصور شده بودند در همان جهت فقهی، ولی همان را خوب عمل کردند. اشکال به ما این بود که به غیر از مسائل عبادی فقه هیچ کاری نمیکردیم. حوزهها در زمینههای دیگر حرکتی نداشتند. تازه علمای بزرگ هم منبر نمیرفتند و تبلیغی که اساس کار است انجام نمیدادند. وضع فلسفه هم به صورت امروز نبود. آقای شاهآبادی - رحمه الله علیه- میگفت، مرحوم آقا میرزا علی اکبر یزدی که یکی از فلاسفه بزرگ و مردی عالم و صادق و پرهیزکار بود وقتی فوت کرد شخصی برای تعریف از او در منبر گفت، خودم دیدم که او قرآن میخواند. وضع حوزهها این گونه بود. علوم ریاضی یا سایر علوم یا نبود یا کم بود. اصولًا کسی به این فکر نبود که چه چیزهایی باشد و چه چیزهایی نباشد. حرکت در حوزهها نبود. حوزه کسی را به عنوان مبلّغ اعزام نمیکرد. البته افراد، خودشان برای تبلیغ میرفتند ولی حوزه کسی را نمیفرستاد. اعزام به خارج که در ذهنها نبود و هیچ کس هم فکر نمیکرد که امکان دارد کسی را به خارج فرستاد. ولی بحمد الله امروز در حوزهها این مسائل حل شده است.