دخالت در سیاست، در راس تعلیمات انبیاء

سخنرانی در جمع ائمه جماعات خراسان و روحانیون (توصیه به روحانیون)
۱۸ شهریور ۱۳۶۰/ ۱۰ ذی القعده ۱۴۰۱
روحانیت و مسئولیت‌ها,
دخالت در سیاست، در راس تعلیمات انبیاء

شما کدام یک از انبیا را سراغ دارید که در امور اجتماعی، به آن طور حادش شرکت نکرده و سردمدار نبوده است؟ موسی- علیه السلام- یک شبان با عصایش راه می‌افتد می‌رود سراغ فرعون؛ نمی‌آید توی بازار مساله بگوید. این هم‌ هست البته، اما می‌رود سراغ فرعون. خدا هم او را می‌فرستد دنبال فرعون؛ بروید او را دعوت کنید، دعوتش کنید؛ به قول لیّن هم دعوتش کنید و امثال ذلک. وقتی که قول لیّن نشد، خوب، آن وقت قیام می‌خواهد. پیغمبر اکرم کدام روز نشست همین طوری فقط مساله بگوید، کاری به کار جامعه نداشته باشد؟ اینهایی که می‌گویند «آخوند چه کار دارد به امور سیاسی»، پیغمبر اکرم کدام روزش از مسائل سیاسی خارج بود؟ دولت تشکیل می‌داد، با اشخاصی که به ضد اسلام، ستمگر بر مردم بودند، با آنها مبارزه می‌کرد، جنگ می‌کرد.
ما را آن طور می‌خواستند منزوی کنند که لباس جندی را می‌گفتند با عدالت منافات دارد. حضرت امیر لباس جندی داشت، با عدالت منافات داشت؟! حضرت سید الشهدا نداشت لباس جندی؟ اینها با آن تبلیغات بسیار وسیعشان ما را منزوی کرده بودند؛ یعنی، خود ما را، به مغزهای ما آن قدر خوانده بودند که خودمان باور کرده بودیم که نباید ما در سیاست دخالت کنیم. نخیر، مساله این نیست. مسئله دخالت در سیاست در راس تعلیمات انبیاست. مسئله جنگ مسلحانه با اشخاصی که آدم نمی‌شوند و می‌خواهند ملت را تباه کنند، در راس برنامه‌های انبیا بوده است. ما همه تعلیمات انبیا را کنار گذاشتیم، فقط به آن تعلیماتی که با- عرض می‌کنم- دخالت نکردن در سیاست و دخالت نکردن در جامعه و اینها [مرتبط است‌] فقط همینش را گرفته‌ایم. نمازش را گرفته‌ایم، باقی را رها کردیم.
مگر امکان دارد که انسان مسلمان باشد به فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و حج رفتن و امثال ذلک و در امر مسلمین دخالت نکردن؟ اگر اهتمام به امر مسلمین کسی نکند مسلم نیست، به حسب روایت منسوب الی رسول الله.