اسلام و قدرت مسلمین

سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره حیاتبخش بودن آیین اسلام‌
۱۴ آبان ۱۳۵۷/ ۴ ذی الحجه ۱۳۹۸
اسلام,
اسلام و قدرت مسلمین

می‌آییم سراغ آنهایی که- اسلام در زمان خودش، یعنی زمانی که متن بوده است و پیغمبر بوده و قرآن، پیغمبر بوده و قرآن- بعدش هم در زمانهای بعدی که اسلام با چیزها، جنگها، جنگهای بین همین طایفه طبقه سه بوده با امپراتوریها؛ منتها اسلام همچو قدرتی داده بود به این عده جمعیت کم، چند هزاری، که رفتند امپراتوری روم را فتح کردند و امپراتوری ایران را هم فتح کردند. امپراتوری ایران که وقتی- مثلًا- [در] جنگها که وقتی تجهیز قوا می‌کردند، اسبهایشان چه و- عرض می‌کنم- زینهای اسب طلا و نمی‌دانم چه، بساطی اینها داشتند، همین سر و پابرهنه‌ها را، همینهایی که پیاده می‌رفتند و چند تایشان یک شتر داشتند و البته یکی یک شمشیر داشتند، قدرت داشتند، شمشیر داشتند اما چند نفر با هم یک شتر داشتند و چند نفر با هم مثلًا یک اسب، ده تا اسب در یک جمعیتشان پیدا می‌شد، اسبی نداشتند، شتر حسابی نداشتند، اسبی نداشتند، آذوقه حسابی نداشتند اما قدرت داده بود اسلام به اینها، یعنی تحت تعلیمات متن اسلام و آن کسی که متن اسلام را پیاده کرده بود، یک همچو قدرتی به مسلمین داده بود که همین آدمهایی که دیروز چیزی نبودند و یک عده فقرایی با هم آنجا می‌لولیدند، امروز شمشیر را کشیدند و دوتا امپراتوری که تمام دنیا- آن وقت از اینجاها خبری نبوده، آن وقت این دو امپراتوری بوده است که یکی روم بوده و یکی ایران بوده- این دو امپراتوری را، این یک مشت عرب صُعلوک  و گدا که شمشیر چند تا در این- مثلًا- ده هزار، بیست هزار نفر بوده، اینها همه شمشیر نداشتند، همه زره نداشتند، همه چیز نداشتند، با همین دست خالی راه افتادند لکن قدرت روحی داشتند- مثل ما نبودند که ضعیف النفس یا ضعیف القلب باشند! قدرت روحی داده بود اسلام به آنها- همین عده قلیل با همین قدرت الهی که به آنها داده شده بود و پشتوانه‌ای که اسلام دنبالش بود و دعوتی که اسلام می‌کرد از اینها، راه افتادند و آن دوتا امپراتوری بزرگ را شکست دادند و فتح کردند. ایران فتح شد در زمانِ قبل از اینکه سی سال از اسلام بگذرد، ایران فتح شد و روم فتح شد؛ و مملکت اسلام رفت تا آن طرف آفریقا و تا همه جا، تا اسپانیا رفت. منتها بعد بی‌عرضگی کردند خود مسلمانها که یک مسئله دیگر است.