اسلام شوخی ندارد؛ همهاش جدّی است، هزل ندارد؛ لغویات ندارد؛ لهویات ندارد؛ همهاش جدّی است، جدّیات است. هم در امور مادی، که اسلام هر دو جهت را دارد، هم امور مادی و هم امور معنوی، همهاش جِدّ است. لهو و لعب و لغو و آن چیزهایی که اسلام جلویش را گرفته همانهایی است که اینها دامن به آن میزنند. هر چیز را دیدید که اینها از آن ترویج میکنند بدانید آنی است که اسلام جلویش را گرفته. آن چیزهایی که اسلام جلویش را گرفته است همینهایی است که جوانهای ما را به تباهی میکشد. اسلام رزمنده میخواهد؛ جنگجو میخواهد در مقابل کفّار، در مقابل آنهایی که هجوم میکنند به مملکت ما، اسلام مجاهد میخواهد درست کند، نمیخواهد یک نفر آدم عیّاش درست کند که این آدم عیّاش، عیّاشیش را بکند، و همه چیزش را از بین ببرند. همه شرافتش را از بین ببرند و این باز مشغول عیّاشی و رقصیدن باشد. اسلام جِدّ است. یک مسلک جدّی است، هزل در آن نیست، لغو در آن نیست، لهو در آن نیست، بازی در آن نیست.
آن بازیی که اسلام اجازه؛ داده تیراندازی است و اسب سواری؛ مسابقه در اسب سواری؛ مسابقه در تیراندازی، آنها هم جنگ است و آن را اجازه داده حتی برایش «رِهان» «۲» هم قرار دادهاند؛ یعنی شرطبندی هم بکنند، آن را اجازه دادهاند. لکن مساله جدّی است آنجا، تربیت [است].