تاثیر انتخاب صحیح همسر در تربیت

سخنرانی در جمع پاسداران آباده (تفاوت حکومت اسلام با دیگر حکومتها)
۱۳ تیر ۱۳۵۸/ ۹ شعبان ۱۳۹۹
زن و خانواده, تعلیم وتربیت، اهمیت و جایگاه, ازدواج, تربیت انسان,
تاثیر انتخاب صحیح همسر در تربیت

تنها رژیمی که و تنها مکتبی که کار دارد به انسان، از قبل از اینکه این تخم و این دانه کِشته بشود، تا آن وقتی است که آخر است و آخر ندارد آن مکتبهای انبیاست. هیچ مکتبی در عالم غیر از مکتب انبیا کاری به این ندارند که تو چه زنی انتخاب کن، وصلت کنی، زن چه مردی را انتخاب کند. به آنها چه ربط دارد، کار به این ندارند؛ هیچ ابداً در قوانینشان این نیست که چه زنی انتخاب کن و چه مردی انتخاب کن. هیچ در قوانینشان نیست که ایام حمل بچه، مادر چه کارهایی را بکند، ایامی که بچه را شیر می‌خواهد بدهد چه کار بکند؛ ایامی که بچه در دامن مادرش است، مادرش چه وظیفه‌ای دارد؛ آن وقتی که تحت تربیت پدرش هست پدر چه. ابداً به این کارها قوانین مادی و طبیعی و رژیمهای غیر انبیا، هیچ کاری به اینها ندارند. آنها فقط وقتی که انسان، انسانی شد که آمد توی جامعه، جلوی مفسده‌هایی که اینها می‌خواهند، آن مفسده‌هایی که مضر به نظم باشد و الّا مفاسدی که عیش و نوش و عشرت باشد، هیچ کاری به آن ندارند، بلکه دامن هم به آن می‌زنند. کاری به اینکه بخواهند یک انسان بسازند، آدم درست کنند، هیچ کاری به این ندارند. در نظر آنها انسان با حیوان فرقش همین مقدار است که در طبیعت این بیشتر پیشرفت دارد. حیوان نمی‌تواند طیاره درست کند، انسان می‌تواند؛ حیوان طبیب نمی‌تواند بشود، انسان می‌تواند؛ اما حدود، حدود طبیعت است. آنکه به همه چیز کار دارد، آنکه انسان را از قبل از ازدواج، قبل از اینکه بخواهد ازدواج کند، دنبال این است که آن چیزی که از این ازدواج می‌خواهد حاصل بشود باید یک آدم صحیح باشد، انسان باید باشد، قبل از اینکه شما ازدواج کنید. دستور دارد چه زنی را انتخاب کن، چه مردی را انتخاب کن. چرا اینها دستور دارند؟ برای اینکه همان طوری که یک زارع، یک دهقان وقتی که می‌خواهد یک مزرعه‌ای را بسازد، اول نظر می‌کند که زمین چه جور زمینی است، یک زمین صالح انتخاب می‌کند، آن تخمی را که می‌خواهد بکارد چه جور تخمی است، یک تخم گندم صالحی انتخاب می‌کند؛ چی لازم دارد برای تربیت، تمام اینها را در نظر دارد تا اینکه این مزرعه را آباد کند و یک منفعتی از آن ببرد. اسلام در انسان این نظر را داشته است که آن زوجی که انتخاب می‌شود چه جور باشد تا از این زوج یک انسان صحیح پیدا بشود. آن زنی که انتخاب می‌کنی چه جور زنی باشد تا از این دو نفر زوجین یک انسان پیدا بشود؛ بعد هم به چه آدابی باید باشد. روی چه ادبی این ازدواج باید باشد، بعد هم در چه حالی باید تلقیح بشود و چه آدابی دارد، بعد هم در ایام حمل چه ادبهایی هست، بعد هم در ایام شیر دادن چه ادبهایی هست؛ همه اینها برای این است که این مکتبهای توحیدی که بالاترینش اسلام است، آمده‌اند برای اینکه انسان درست کنند؛ نیامده‌اند که یک حیوانی منتها دارای ادراکاتی که حدود همان حیوانیت و همان مقصدهای حیوانی باشد، منتها یک قدری زیادتر، نیامده‌اند این را درست کنند؛ آمده‌اند انسان درست کنند. اینکه شما گفتید که هیچ مکتبی مثل اسلام نیست و هیچ رژیمی مثل اسلام نیست، نکته‌اش [به‌] این معناست که اسلام است که می‌تواند انسان را از مرتبه طبیعت تا مرتبه روحانیت، تا فوق روحانیت تربیت کند. غیر اسلام و غیر مکتبهای توحیدی اصلًا کاری به ماورای طبیعت ندارند، عقلشان هم به ماورای طبیعت نمی‌رسد؛ علمشان هم به ماورای طبیعت نمی‌رسد، آنی که علمش به ماورای طبیعت می‌رسد، آنی است که از راه وحی باشد، آنی است که ادراکش ادراک متصل به وحی باشد، و آن انبیا هستند.