ما نمیخواهیم با کسی جنگ بکنیم. شما میبینید که ما با عراق جنگ نداشتیم. ملت عراق ملت خود ماست، آن قدر که ما علاقه به عراق داریم! در عراق مرکز تشیع است. در عراق مرکز امیر المومنین است، مرکز حسین بن علی است، مرکز سایر ائمه است، ملت اسلامی است. ما علاقه داریم به عراق؛ همان طوری که علاقه داریم به ایران به اعتبار اینکه اسلام است، آنجا هم علاقه داریم به اعتبار اینکه یک کشوری اسلامی است و مرکز اولیای خداست. ما هیچ وقت بنای بر این نداشتیم که به عراق یک صدمهای وارد کنیم و تا کنون هم هر چه به من گزارش داده شده است- تقریباً- این بوده است که به مردم عراق تعدی نشده است.
اما ما چه بکنیم با یک همچو فاسدی «۳» که هم عراق را دارد به تباهی میدهد و هم ایران را به خیال خودش؟ ما چه کنیم با یک همچو آدمی که از اول میگوید که ما با رژیمی که زرتشتی هستند- نمیدانم- مجوس هستند، یک رژیمی که همهاش صدای «الله اکبر» است، [مقابله میکنیم؟] همه آن بناهایی که در عراق، بناهای اسلامی که در عراق هست، همهاش، اگر نگویم همهاش، اکثرش از ایرانیها بوده، ایرانیها آن بناها را ساختهاند. چطور این آدم به اسم اینکه ایران زرتشتی است- نمیدانم- پارساند، از فارساند- مگر فارس بودن اشکال دارد؟- به اسم اینکه همه ایرانیها مجوس هستند، به اسم این، حمله کرد و بعد فهمید که نخیر، اسلام با «الله اکبر» پشتگردنی به او میزند، و تا کنون هم این طور بوده و بعدها هم اگر تسلیم حق نشوند! ما یک امر غیر اسلامی نمیخواهیم. ما یک امر حقی میخواهیم. ما میگوییم یک متجاوز آمده است و آن همه جنایات وارد کرده است؛ آن همه افراد کشته است! آن همه خانه خراب کرده است! آن همه مردم را بیخانمان کرده است! آن همه عراقی را بیخانمان کرده! این همه افرادی که از عراق فرار کردهاند، آمدهاند اینجا، آواره شدند. همه اینها هستند. خوب، بیاید این آدم، این دولت، این کذا، بیاید، مردم را بنشانند؛ اشخاصی که عاقل هستند، بنشانند و ببینند که ما چه میخواهیم. ما میگوییم که این جنایاتی که این کرده است، چون پیشقدم بوده است، [مقصر است.] ما غیر دفاع تا کنون هیچ کاری نکردهایم. این جنایات باید جبران بشود. اگر ما دست از [سر] جنایات جانی برداریم، جانی هستیم. کمک به جنایت، خودش یک جنایتی است. ما میگوییم که این طور باید باشد. ما میگوییم که باید اینها از کشور ما بیرون بروند و تعدی نکنند به کشور ما.