ما که جنگ را شروع نکردهایم، ما الآن هم در حال دفاع هستیم هر روز تقریباً باید گفت بیاستثنا آبادان تقریباً بیاستثنا هر روز کوبیده میشود، زاید بر آن هم جاهای دیگری که همه میدانید. ما میخواهیم که دست اینها کوتاه بشود که به ما این طور، به ملت ما این طور تعدی نکنند. ما دفاع داریم میکنیم، و ما از اول هم دلمان میخواست که جنگی نباشد و همه صلح باشد. اما میپذیرید شما اینکه ما و صدام که دشمن اسلام است- از اول دشمن اسلام بودند آن وقت که من نجف بودم میدانستم که اینها دشمن اسلام هستند؛ همینها را مرحوم آیت الله حکیم «۴» تکفیر کرد. اینها مشرکند، ملحدند.- شما میپذیرید که ما با آنها سر یک میز بنشینیم و مصالحه کنیم؟ مصالحه اینکه خوب، حالا شما این کارها را کردید عذر بخواهید ما هم بگوییم که ما هم این کارها را کردهایم؟ هیچ وجدان انسانی- اسلامی میپذیرد این را؟ یا خیر، ما باید آن مطلبی که داریم، حق است و همه عالم اگر انصاف داشتند میپذیرند و میپذیرفتند ما آن را میخواهیم، ما چیز زایدی نمیخواهیم، ما همان را میخواهیم، از اول جنگ هم گفتیم ما جنگجو نیستیم، ما مدافع هستیم. دفاع هم یک حق مسلمی است که اسلام و غیر اسلام برای انسان قائل است.
ما الآن در حال دفاع هستیم. ما جوانهایمان تا کنون آن قدر شهید دادهاند، تا کنون مادرها آن قدر شهید دادهاند، پدرها آن قدر شهید دادهاند، جوانها آن قدر خون خودشان را دادهاند برای اینکه شرّ این قدرتهای بزرگ از سر ایران کم بشود. حالا که بحمد الله رسیدیم به اینجایی که دستها کوتاه شده، حالا ما کوتاه بیاییم تا آنها دستشان بلند بشود؟ من به شما عرض میکنم اگر ما یک قدم عقب بنشینیم، آنها صد قدم جلو میآیند. ما محکم باید در مقابل اینها بایستیم تا اینکه آن آدمی که این فساد را در این منطقه ایجاد کرده است سرکوب بشود، و آنهایی که وادار کردند اینکه این آدم این طور، این خبیث این طور با مردم عمل بکند، آنها هم رسوا بشوند در دنیا، که اینها بودند که میگویند که ما طرفدار مثلًا چه هستیم و ما میخواهیم صلح باشد و همه قدرتهای ما دنبال این است که صلح بشود.