مسئله دوم، مساله خسارتهایی است که وارد کردند. قضیه جبران خسارت یک جهت مادی دارد، یک جهت سیاسی و معنوی. جهت مادیاش گرچه زیاد است برای ما، این طوری که همه شهرها را خراب کردهاند و هر چه ما داشتیم به هم زدهاند و البته جوانهای ما هر دانهایش ارزش همه لشکر آنها را داشت و از دست ما گرفته شدند اینها؛ ارزش مادی قضیه خیلی زیاد نیست، عمده ارزش معنوی است و ارزش سیاسی مساله. اگر بنا باشد که یک کسی بیاید، هر چه جرم دارد بکند و هر چه دستش میرسد جنایت وارد کند و بعد بگوید که خوب، حالا دیگر صلح میکنیم، من میروم بیرون؛ بسیار خوب، صلح میکنیم! خوب، این جنایتی که کردی چرا؟ اگر ما این مطلب را اغماض کنیم، نه از باب این است که یک مساله- مثلًا- مادی را اغماض کردهایم، یک مساله معنوی را ما اغماض کردهایم؛ یعنی، یک ستمگر و یک گروه ظالم را ما تشویق کردهایم به اینکه باز [ظلم] بکنید. فردا هم باز دوباره برگردند و همین بساط را در آورند، بعد هم بگویند که آقا، بسیار خوب، باز صلح میکنیم! هی خلاف کنند و هی بگویند صلح میکنیم! این باید جلویش گرفته بشود. در دنیا باید این طور تعدیاتی که واقع میشود جلویش گرفته بشود. یکی از مواردی که باید، جهتی که باید به او جلوگیری بشود این است که همه خسارتهایی که وارد شده باید بدهید. الآن میگویید که ما- دروغی هم میگویند البته- که ما بیرون میرویم و قبول میکنیم فلان، خوب، بسیار خوب، الآن بروند بیرون، و همین حالا کارشناسها هم بیایند و جریمههای اینها را ارزیابی کنند که چقدر بوده. یک گروه دیگر هم بیایند و ارزیابی کنند که کی مجرم است. ما اگر مجرم را امروز رهایش کنیم؛ امروزی که ما قدرت داریم، [جسور میشود.] ما آن روزی هم که صدام آن کوس کذا را میزد، مسائلمان همین بود، امروز هم که قدرت دست ماست و صدامی تو کار نیست، امروز هم همان حرفها را ما میزنیم و آن حرف این است که مجرم باید معلوم بشود کی است. اگر ما مجرم هستیم، دنیا به ما هر چه میخواهد، بگوید و اگر آنها مجرم هستند، باید همان طور حکومت بشود، بطور عدالت حکومت بشود. ما عدالت را میخواهیم. ما هیچ وقت طالب جنگ از اول نبودیم. اگر چنانچه عراق به ما حمله نکرده بود، ما دفاع نمیکردیم. اما دفاع ما کردیم، ما جنگ نکردیم تا حالا. در عین حالی که رزمندگان ما و فرماندهان ارتش و سپاه به ما گفتند اجازه بدهید ما وارد بشویم در آنجا و با آنها چه بکنیم [ما گفتیم: فقط دفاع کنید] خوب، ما هم، ما میخواهیم دفاع بکنیم؛ دفاع که یک مساله عقلی است. یک مسئلهای است که حتی حیوانات هم اصلًا وقتی بخواهند حمله کنند، دفاع میکنند. دفاع یک مساله طبیعی است. ما همیشه دفاع کردهایم تا حالا، هیچ وقت جنگ نکردهایم.