آتش بسی که صدام میگوید، آتش بسی است که دنبالش آتش میگشاید. راهی که صدام میخواهد به ما بدهد، راهی است که نجات خودش را در آن راه مییابد، نه راه میخواهد برای اسرائیل بدهد. این، طرفین قضیه را ملاحظه کرده است. اگر ما قبول کنیم، پس مصالحه واقع شده است و صدامیها نجات پیدا کردهاند. و اگر قبول نکنیم، پس معلوم میشود که ما نمیخواهیم جهاد کنیم، نمیخواهیم با اسرائیل جنگ کنیم. ما به آنها میگوییم که ما قبول داریم، شما کنار بروید و کارشناسها بیایند ببینند که شما چه کردید در این کشور، چه جرمهایی را مرتکب شدید. و کارشناسها بیایند ببینند که کی این جنایت را مرتکب شده است. لکن ما جنایات را غمض عین کنیم؛ برای اینکه، میخواهیم برای شما کار کنیم. اینها از عجایبی است که در تاریخ بازمیماند. از عجایبی است که تاریخ ضبط میکند [این است] که ایران میخواست برای نجات عرب- که اسرائیل بخصوص با عرب مخالف است- و برای نجات حرمین شریفین و برای نجات کشورهای اسلامی که همه در تهدید اسرائیل هستند و برای مقابله با این سرطان فاسد، میخواست برود و دولتها از او رشوه میخواستند. اینها مسائلی است که در تاریخ ثبت میشود و ننگهایی است که بر پیشانی این اشخاص ثبت خواهد شد.