آن کسی که زمام یک مملکتی که از حجاز گرفته تا مصر و همه اینجاها را؛ ایران و سایر جاها تحت سلطه او بود، و قدرت جسمی و روحی خودش آن طور بود، میبینیم که از یکی از افراد پایین و متوسط متواضعتر است. و این قدرتها ابداً در روح او تاثیر نکرده. برای اینکه، روح این قدر بزرگ است که همه عالم را میگیرد. یک روح مجردی که از این آلایشها تجرد پیدا کرده است، این قدر وسیع است که همه عالم مثل یک نقطه میماند در آن. آنها لایق زمامداریاند. اسلام آنها را زمامدار کرده است.