صورت عمل میزان نیست، آن چیزی که میزان است انگیزه عمل است، معنای عمل است. دوتاست عمل، در صورت مثل هم هستند. شمشیری که در دست حضرت امیر- سلام الله علیه است فرود میآید و فرض کنید که عمرو بن عبد ود را میکشد. این صورت عمل با صورت عمل دیگری که شمشیر دستش هست و یک کس دیگر را میکشد، صورت، یک صورت است، هر دو یک شمشیری است و در دستی است و فرود میآید و یک کسی را میکشد، لکن آنی که او را با عبادت ثقلین افضل دانستهاند برای آن انگیزه عمل است، برای آن معنایی است که در آن عمل است نه برای این صورت عمل است. انگیزه عمل است که این عمل را به آنجا میرساند که «لا یُوازِی عِبادَهَ الثَّقَلَیْن» انگیزه عمل است که چند تا قرص نان جو را که اهل بیت- علیهم السلام- به فقیر و اسیر و چه میدهند در قرآن چند آیه برای او میآید. آن چیزی که هست این است که انگیزه عمل الهی است، وقتی الهی شد جبرانش الهی است.