با تبلیغات مختلف، نه همان با زور، با تبلیغات مختلف، این مسائلی که داشتند و آن مطالبی را که خودشان مطالعه کرده بودند و موانع را پیدا کرده بودند با تبلیغات دامنهدار از هر نحو، قلمها و نطقها و روزنامهها و همه چیز به کار میافتاد؛ برای اینکه، این مسائل را به ثمر برسانند و موفق هم ابتدا شدند، به طوری که این را من کراراً گفتهام: مرحوم آقای آشیخ عباس تهرانی - رحمه الله- گفتند که من اراک بودم و میخواستم بیایم به قم یا به تهران میخواستم بروم، از اراک میخواستم بیایم.خواستم اتومبیل بگیرم، آن شوفر اتومبیل گفت که ما عهد کردیم، قرار دادیم با خودمان که دو طایفه را سوار اتومبیل نکنیم: یکی فواحش را، یکی هم آخوندها را. در اثر تبلیغاتی که کرده بودند، شعرهای شاعرشان را که لا بد بعضی شنیدهاند که «تا آخوند و قجر در این مملکت است، این ننگ را کشور دارا به کجا ببرد»! این را آن خبیث خدانشناس در شعرش گفت.
شعرا شعر گفتند، مجالس درست کردند، محافل درست کردند، تبلیغات کردند؛ هر طور توانستند با هر شیوهای، این روحانیون را و این متدیّنین را کوبیدند و مقصود اصلی این بود که اسلام را از بین ببرند.