الآن وقت کار است که همه دست به هم بدهیم؛ شماها که در خارج مملکت هستید، با تمام قوایی که دارید کمک کنید به این مملکت، به اهل مملکت خودتان. آنها دارند خون میدهند، شما [با] قلم، قدم- عرض میکنم که- تظاهر، هر چه بلدید، هر طوری که میدانید، خطابه بخوانید برای مردم این مملکتها، صحبت کنید برایشان، مطالب ایران را به آنها بگویید، حالی شان کنید که در ایران چه میگذرد و ما چه مصیبتهایی داریم و ایرانیها گرفتار چه مصیبتهایی هستند، بلکه ان شاء الله ملتهای دیگر هم بیدار بشوند. الآن به ما میگفتند که ملت فرانسه همه الآن راجع به اینکه این باید برود، همه قبول دارند که این باید برود. راست هم میگویند و لیکن باید فهماند به آنها، باید گفت. خوب، [با] تبلیغاتِ چقدر ساله الآن آنجاست که شاید بسیاری از مردم ندانند که این بیچاره مردم چه چیز دارند میگویند. خوب، آزادی داده و کارتر میگوید: چون آزادی تندی داده است به مردم، از این جهت مردم با او مخالفند؛ آخر این چه حرف احمقانه [ای] است؟ مردم، آزادی چون دادند به آنها، حالا دارند داد میکنند که آزادی بده؟ مردم را، مملکت را چون رو به ترقی دارد میبرد، از این جهت، مردم از ترقی مملکتشان بدشان میآید؟