نظم در زندگی روزانه

اگر می خواهید، شام بیاورید‏
نیمه شبها، در حال تضرّع بودند‏
وقت نماز شب را می پرسیدند‏
در همان ساعت همیشگی نماز شب می خواندند‏
برای هر نماز، عمامه می گذاشتند‏
من از شما گله دارم‏
به امام بگویید ما می ترسیم
من ھم کار خودم را می کنم
نظم روزانه
نظم حتی در زندان
نماز شب
امام به وقت از خواب برمی خاست
وقتی امام به حرم می رفتند
نظم در تشرف به حرم
نظم در زیارت
نظم چھارده ساله در زیارت
یک برنامۀ مرتب و ھمیشگی
نظم اتوماتیک و خودکار در برنامه ھا
نظم در ھمه حالات
نظم روزانه در پاریس
ساعت وضوی امام را می دانستم
برنامه یک روز امام در پاریس
ساعت چھار آماده می شود
اجازه می دھید؟
کسی که کارش ضابطه دارد
انگار حادثه ای رخ نداده است
هفته ای دوبار حمام می رفتند‏
همیشه لباس سفید می پوشیدند‏
خمینی ابداً گریه نمی کند‏
دائم مشغول مطالعه بودند‏
نظم مطالعاتی امام تغییرناپذیر بود‏
یا در حال عبادت بودند یا مطالعه‏
هنگام قدم زدن به رادیو گوش می کردند‏
حتی در حمام رادیو همراهشان هست
همیشه از رادیو استفاده می کردند‏
از بعضی برنامه ها تعریف یا انتقاد می کنند‏
می توانی یک تعریف یک دقیقه ای بکنی‏
سخنرانیهای ساعت یک رادیو را گوش می کنند‏
نظم، جزء جدا نشدنی زندگی امام
برنامه شان را تغییر نمی دادند
از هر فرصتی استفاده می کردند
نظم در جوانی
الان چه ساعتی از روز است
نظم روزانه در زندگی امام
نظم امام در منزل
تنظیم اوقات زندگی
ھمان طور که حدس زده بودیم
برنامه منظم ھفتگی امام
اگر قراری داشتند عدول نمی کردند
ھر چیز در جای خود
جدول شبانه روزی
خیلی مرتب بودند
امروز دیر از خواب بلند شدم
اگر می خواھید شام بیاورید
ده دقیقه به وقت شام مانده است
استفاده احسن از اوقات
برنامه امام تغییر نمی کرد
وقتی چای می بردم
نظم امام باور نکردنی است
ورزش را رھا نمی کردند
ھر مرتبه نیم ساعت قدم می زدند
راه رفتن ایشان با ذکر تنظیم می شد
ھر روز قدم می زدند
در ترکیه منظم قدم می زدند
بعد از نماز صبح قدم می زدند
روزی سه بار پیاده روی
ساعت قدم زدن دیر شد
پشت بام قدم می زدند
روزی دو جزء قرآن می خوانند‏
روزی هفت مرتبه قرآن می خوانند‏
در هر فرصتی قرآن می خواندند‏
هر وقت ایشان را می دیدیم قرآن می خواندند
دایماً قرآن می خواندند‏
جزو کارهای روزانه امام است‏
فقط ذکر می گفتند‏
در آراستگی نمونه بودند
من راهم را نرفته ام!