آخرین روزها
فقط اسمش صبحانه بود
تو را هم دوست داشتم
نمی دانید من چه می کِشم
حوصله تان سر نرود
حال خواهرت چطور است؟
شما چگونه اید؟
دعا کنید خدا عاقبت مرا به خیر کند
به آقای خامنه ای نگاه خاصی می کردند
به او وعده نده
علی را بیرون ببرید
علی را پیش من نیاورید
علی اینجا نیاید
علی را بیاور ببوسمش
مرگ چیزی نیست
این دنیا و آن دنیا برای من فرقی نمی کند
هیچ اضطرابی در وجود امام نبود
فردایی در کار نیست
علی را از اطاق بیرون کردند
حتی شب عمل جراحی قرآن می خواندند
وقت نماز مضطرب بودند
تمیزترین لباس برای نماز
نماز اول وقت در اوج بیماری
آیا ظهر شده؟
فکر کردیم چیزی می خواهند