تسلط بر اخبار روز
وقتی دیدم دنیا مخالفت می کند
از همه خبرها با اطلاع هستم
از هر یک از ما جدا جدا خبر می گرفتند
همه مسایل را بگویید
تا آخر گوش می کردند
سرشان را پایین آوردند و گوش دادند
فلان رادیو چه گفت؟
به دو سه نفر گفته بودند اخبار را نقل کنند
مطالبتان را روی نوار بگویید
مستقیماً صحبت ها را گوش می کنم
چرا کسی را که به بیت انتساب دارد برای سخنرانی بردید
گوینده این مطالب توبه کند
در صورت تاخیر سراغ می گرفتند
گاهی اطلاعاتشان به ساعت می رسید
نیمه های شب بولتن های خبری را مطالعه می کردند
آخر شب روزنامه ها را می دیدند
تحلیل های مهم روزنامه های خارجی را می خواندند
بیشتر اوقات مطالعه می کردند
من شب که روزنامه نمی خواهم
برنامه های رسانه ها را کنترل می کردند
روی این موضوع تحقیق کنید
او را از نمایندگی خود برداشتند
مگر من لنین هستم؟
نگذارید آنجا باشد
نشریات گروهکها را هم می خواندند
چرا نامه های فحش را به من نمی گویید؟
رادیوی خود را مخفی نمی کردند
خوشحال می شدند
اول بی بی سی را گوش می کردند
رادیو اغلب اوقات دستشان است
سر ساعت اخبار فارسی را می شنیدند
از نماز که برمی گشتند رادیو را گوش می کردند
ترجمه بخشهای غیر فارسی رادیوها را هم می خواندند
خبر را از رادیوهای خارجی شنیدم
باید تحقیق کنم
هواپیما را بنشانید
هواپیمایی که دیشب رفت، کجاست؟
چرا بسم الله ندارد؟
بگویید هنوز مشرک نشده ام
موج دریافت نمی شود
پس از عمل جراحی تلویزیون خواستند
هنگام قدم زدن به رادیو گوش می کردند
حتی در حمام رادیو همراهشان هست
همیشه از رادیو استفاده می کردند
یک بار دیدم کارتون می بینند
هر دو کانال تلویزیون را می دیدند
همزمان رادیو و تلویزیون را می شنیدند و می دیدند
می توانی یک تعریف یک دقیقه ای بکنی
مذاکرات مجلس را گوش می کردند
معمولاً اطلاعاتشان مستقیم است
نباید تفاوتی در برخوردها باشد
سخنرانیهای ساعت یک رادیو را گوش می کنند
وقتی به مساله خاصی اهمیت بدهند
آنجا همه چیز به هم ریخته است
مبادا علیه شوروی سکوت کنید
شنیده ام افرادی ده سال بلاتکلیف هستند
یک سفر به ایران تشریف ببرید