شناسه مطلب صحیفه
عنوان:   
تاریخ:   
مکان:   
نجف، مسجد شیخ انصاری
مناسبت:   
اخراج ایرانیان از عراق
موضوع:   
احتمال هجرت امام خمینی به لبنان
حضار:   
روحانیون، طلاب و ایرانیان مقیم عراق‌
شناسه ارجاع:   
جلد ۲ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۰۵ تا صفحه ۴۰۷

بسم الله الرحمن الرحیم‌

ترک عراق‌

بعد از آنکه مصلحت و نظرخواهی خود را به صورت تلگراف به مقامات عراقی رسانیدم نه تنها ... و جوابی که ندادند و عکس العمل هم به آن شدت نشان دادند، در این صورت من فکرم منتهی شد به اینکه ما دیگر وجودمان در اینجا لزومی ندارد ... فردا تذکره‌ها را می‌فرستیم و تقاضای خروج می‌کنیم و من در هر جا که باشم علاقه به آقایان، برادران همان جوری است که اینجا باشم. اشخاصی که در اینجا باقی هستند- آقایان افغانی‌ها ... هندی‌ها، عراقی‌ها- هر جا هستند ما همان طور که در اینجا بودیم با آنها رابطه داشتیم، آنجا داریم ... آقایان ایرانی‌ها هم که ان شاء الله امیدواریم به سلامت به مقصد خودشان برسند و در حوزه‌های دینی مستقر بشوند ... اگر در قم نتوانستند، در مشهد؛ و حوزه‌ها را حفظ بکنند و من امیدوارم همان طوری که حضرت رسول- صلوات الله علیه و آله و سلم- یک روزی از مکه خارج شدند ... احتمال نمی‌داد که اینها برگردند ... خدای تبارک و تعالی قادر است که شما آقایان را که الآن با زور از اینجا خارج می‌شوید و کمال علاقه‌ای که به جوار [حضرت امیر] دارید و به حوزه دارید ... و من امیدوارم که ان شاء الله ... خداوند تبارک و تعالی اینجا را حفظ می‌کند، عده‌ای اینجا هستند ... معارف اسلام را تالیف کرده است.

رفتار رژیم بعث عراق با مجاورین قبور ائمه (ع)

این حوزه به هم خورده نمی‌شود، نمی‌شود که به هم بخورد منتها تبدیل افراد است.
فرض کنید که ماها قابل نبودیم که در جوار حضرت امیر- سلام الله علیه- باشیم، خداوند ان شاء الله انتخاب کند از ... آنها قابلند که در جوار حضرت امیر- سلام الله علیه- باشند و می‌توانند که حمایت از اسلام بکنند و از مکتب شیعه بکنند. در هر صورت من گوارا نیست برایم، هر چه فکر کردم گوارا بشود برایم اینجا، در صورتی که دوستان هم دارند می‌روند، در صورتی که برادران دینی ما را این طور دارند می‌فرستند، در صورتی که- این طوری که به من گفتند، این طوری که به من گفتند- در مدتها پیش که یهودیها را بنا بود از بغداد بیرون کنند، شش ماه مهلت دادند و یک جلسه‌ای درست کردند، هیاتی درست کردند که اموال اینها را به طور عادلانه بخرند و به آنها بدهند و بروند و با شما آقایان و با ملت شیعه در اینجا- ایرانی‌ها- این طور رفتار کردند و من ناگوار است برایم که در یک همچو مملکتی که با ... این طور رفتار می‌کنند، با مجاورین قبور ائمه- علیهم السلام- این طور عمل می‌کنند، من دیگر برایم گوارا نیست ماندن اینجا. بنا بر این من فردا تذکره‌ها را می‌فرستم و از آنها تقاضا می‌کنم به اینکه اجازه بدهند ما برویم به لبنان بلکه در آنجا ان شاء الله همان طوری که شهیدیْن- علیهما الرحمه- فائز شدند به شهادت بلکه- ان شاء الله خداوند [گریه شدید حضار به مدت طولانی‌] ....

تحمل ناگواریها و خدمت به اسلام‌

شما آقایان هم در هر جا که باشید البته ... عند الله ... با قوّت قلب در هر جا هستیم و هستید مهیا باشید برای اینکه هر ناگواری که بر شما وارد می‌شود از ناحیه اشخاصی که هستند- چه در ایران چه در اینجا- تحمل کنید و برای اسلام خدمت کنید و خیال نکنید به اینکه این طور مطالب به ضرر شماست؛ نخیر به نفع شماست؛ هم عند الله تعالی و هم انعکاسش در عالم که با ما در ایران آن جور رفتار می‌کنند، در عراق آن جور رفتار می‌کنند و وضع یک دسته شیعه در عراق آن طور است و در ایران آن طور است. الآن در وقت سرمای زمستانْ این مردم، این تجار، این کسبه، این بیچاره‌ها که حالشان از شما بدتر است و من برای آنها بسیار متاسفم، اینها با زن و بچه و با اینها بروند و در سر حد هم گرفتار اشخاصی بشوند که از اینها بدتر بکنند.

قوی باشید!

در هر صورت قوی باشید، خودتان را قوی کنید. به خدا متوجه بشوید و پشتوانه شما خدای تبارک و تعالی است [گریه شدید حضار] ... شما خدا دارید و خدای تبارک و تعالی به شما کمک خواهد کرد و حوزه‌ها هم ان شاء الله محفوظ خواهند ماند.
آن روزی که مرحوم آقای حاج شیخ عبد الکریم- رضوان الله علیه- فوت شد در ... [قم‌] بیش از صد نفر طلبه می‌گفتند هست اما طلبه ورشکسته‌ای که در همه چیز ... و طولی نکشید آنکه [رضا خان‌] ظالم بود رفت و حوزه شد یک حوزه پنج هزار نفری و بحمد الله الآن هم به قوّت خودش باقی است و امید است همیشه باشد. ان شاء الله خدای تبارک و تعالی پشتیبان شماست و این حوزه را حفظ می‌کند و امیدوارم که شماها را برگرداند به محل خودتان و شما با کمال قوّت نفسْ تحمل مشاق «1» را بکنید برای خدا. خدای تبارک و تعالی به شما اجر خواهد داد و من ان شاء الله فردا مسیر خودم را تعیین می‌کنم؛ فردا من [تذکره‌ام را] می‌دهم اگر موافقت کنند؛ اگر هم موافقت نکردند که ما هستیم ... خداوند پشت و پناه همه شما باشد. البته بر من مشکل است که شما آقایان ... [گریه حضار]. تقدیری که شده است، پیش آمده است و ما تسلیم هستیم در مقابل تقدیر خدا ....

سایت جامع امام خمینی رحمة الله علیه