در 29 مهر مهندس بازرگان و ناصر میناچی برای ملاقات و مذاکره با امام از تهران عازم پاریس شدند. بازرگان گفت:«برای زیارت حضرت آیتالله میرویم تا اوضاع کشور را به اطلاع ایشان برسانیم.» یکی از روزنامهها نوشت:«بازرگان برای رفع برخی سوءتفاهمهایی که پیش آمده است، به پاریس میرود. حاج احمدآقا شرح دیدار بازرگان، آقای میناچی و دکتر ابراهیم یزدی را با امام اینگونه ذکر میکند:
امام مثل همیشه گفتند: شاه باید برود، رژیم شاهنشاهی باید ساقط شود؛ و جمهوری اسلامی باید تحقق یابد و باید بی پرده این مسائل را به مردم گفت تا نهضت منحرف نشود. آقای بازرگان گفت نظام شاهنشاهی سه رکن دارد و ما باید سیاست گام به گام را دنبال کنیم: ۱.شاه سلطنت کند نه حکومت؛ ۲.ارتش و نیروهای نظامی را آگاه کنیم؛ ۳.بعدا در صورت مصلحت آمریکا را محدود کنیم تا نفوذ او از ایران قطع شود.
امام فرمودند: اگر شما گفتید «شاه باید سلطنت کند» و او پذیرفت و مردم سرد شدند، دیگر چه نیرویی مردم را به حرکت در میآورد؟ آن ها پاسخی نداشتند، اما گفتند: مگر ممکن است که با وجود ارتش، شاه را شکست داد! امام گفتند: ارتش از مردم است. خائنین و سران ارتش را باید کنار گذاشت، بقیه از ما هستند. آقای بازرگان بر سخنان خود اصرار ورزید و پس از این دیدار روانه لندن شد. در آنجا نیز در مصاحبهای بر مواضع خود تاکید کرد و پس از چند روز که به پاریس بازگشت، دکتر یزدی از امام برای وی ملاقات خواست. امام شرط دیدار را پذیرش مطالب مذکور و امضا و اعلام آن دانست. به ناچار بدون دیدار مجدد عازم تهران شد و جناح تندرو نهضت آزادی در خارج از کشور طیّ قطعنامهای مواضع امام را پذیرفت. ولی در تهران آن اطلاعیه غیرمرتبط با مواضع رسمی نهضت آزادی معرفی شد.
ر.ک. طلوع خورشید: سال شمار زندگانی امام خمینی قدس سره، علی اکبر ذاکری، موسسه بوستان کتاب، ص۵۰5 و 506.