انقلاب اسلامی، امام وتکیه برعنصر ابتکار

انقلاب اسلامی، امام وتکیه برعنصر ابتکار
۱۴ بهمن ۱۳۹۲
بنیانگذار انقلاب, عبدالله جوادی آملی,

کاری که امام امّت (قدّس سرّه) انجام داد، در طی این قرون بی‌سابقه بود. قرآن کریم بر عنصر «ابتکار» تکیه می‌کند، چنان‌که اگر موادّ فکری وجود داشت، و یک نفر بیش از دیگران و پیش از آنها قیام کرد و رهبری فکری و فرهنگی امّت را به عهده گرفت، دیگران همتای او نیستند.
وقتی قرآن کریم کارهای اعجاز انگیز را بازگو می‌کند، روی سبقت و حقّ تقدّم آن انگشت می‌گذارد. اکنون بنگرید، ببینید قرآن کریم در جریان پیروزی حجاز چه می‌گوید. در طلیعه سوره مبارکه حشر به مسلمانها می‌فرماید: ﴿هو الّذی اخرجَ الّذین کفروا من اهل الکتاب من دیارهم لاوّل الحشر، ماظَنَنتُم ان یخرُجوا و ظنّوا انّهم مانعتُهم حُصونُهم من الله﴾ . یعنی تنها قدرت حجاز، یهودیان زردار و زورمند بودند. نه شما از نظر اندیشه فکر می‌کردید که آنها رفتنی هستند و نه کاخهای محکم آنها اجازه می‌داد که آنها فکر کنند که متواری می‌شوند، ولی قدرت غیبی حق، برای نخستین بار همه مقتداران باطل گرای شبه جزیره العرب را از سرزمین اسلامی به دور انداخت و آنها را متواری‌ کرد.
خدای سبحان در همین بخش از سوره مبارکه حشر سه نکته را بازگو کرد. فرمود: اوّلین بار به وسیله قدرت «اسلام» یهودیت شکست خورد؛ یعنی ممکن است در آینده کسانی بیایند که قدرت یهودیت را در هم بشکنند، ولی اوّلین بار، «اسلام» این کار را کرد. ممکن است سیاست‌مداران دیگر بیایند و بر اسرائیل فایق آیند، ولی اوّلین بار «ما» بر آنان پیروز شده و آنها را متواری کردیم: ﴿هو الّذی اخرج الّذین کفروا من اهل الکتاب من دیارهم لاوّل الحشر﴾.بنابراین اگر در آینده دیگران بیایند و چنین کاری انجام دهند، آنها از ما فرا گرفته‌اند و اگر سیاست‌مداران دیگر آنها را شکست دادند، راه پیروزی را از ما آموختند. ما معلّم ظفر و آموزنده پیروزی دیگران هستیم؛ زیرا برای اوّلین بار به دست اسلام این کار انجام گرفت.
نکته دوّم و سوّم این کریمه آن است که فرمود: نه دوستان باور می‌کردند که اسلام پیروز می‌شود، نه دشمنان باورشان می‌شد که شکست بخورند: ﴿ما ظَنَنتُم انَ یخرُجوا و ظَنّوا انّهم مانعتُهم حُصونُهم من الله﴾. شما که دوستان بودید، فکر نمی‌کردید که قرآن پیروز شود و از سوی دیگر یهودیان زورمند نیز فکر نمی‌کردند که با داشتن همه قدرتهای نظامی و غیر نظامی متواری شوند، امّا بر خلاف معادلات دوستان و محاسبات دشمنان، ما برای اوّلین بار، اسلام را در حجاز زنده کرده‌ایم.
بنابراین قرآن کریم روی پیروزی اوّل و ابتکار در ظفر تکیه می‌کند. در طی این چهارده قرن، ما مظلوم بودیم و برای ما مظلومیت رقم زده شده بود و باور می‌کردیم که باید ستم پذیر باشیم، ولی این سلیل رسول خدا حضرت امام خمینی (علیهما آلاف التّحیه) برای اوّلین بار کاری که نه دوستان فکر می‌کردند و نه دشمنان می‌اندیشیدند، انجام داد. لذا اگر بعداً رهبری بیاید و این راه را ادامه دهد و بیگانگان را در کشورهای دیگر متواری کند، او به عنوان «امّت» امام خمینی خواهد بود.اگر انقلاب اسلامی سودان، مصر و الجزائر به ثمر برسد، اگر مردم فداکار افغانستان و فلسطین به ظفر نایل آیند و اگر مسلمانان دورترین نقطه بشرنشین موفّق به غلبه بر مستکبران شوند، هم افراد عادی و هم رهبران آنها جزء «امّتِ» امام راحل هستند. آنکه برای اوّلین بار، معادلات دوست و دشمن را بهم زد، او برنده جایزه امامت قرآن کریم است.
لذا ذات اقدس اله بعد از اینکه ابتکار خود را به عنوان اوّلین بار بازگو کرد، از کسانی که مبتکر ظفر و پیشگامان پیروزی هستند، با عظمت یاد می‌کند و از مهاجرین به عنوان ﴿و السّابقون الاوّلون من المهاجرین…﴾ با تکریم سخن می‌گوید، چنانکه در سوره مبارکه حدید بین انقلابیون قبل از انقلاب و پیوستگان به انقلاب بعد از انقلاب، فرق گذاشته، چنین می‌فرماید: ﴿لا یستوی منکم مَن انفَقَ من قبلِ الفتحِ و قاتَلَ، اولئک اعظمُ اجراً من الّذین انفقوا من بعدُ و قاتَلوا، و کُلاّ وعَدَ اللهُ الحُسنی و اللهُ بما تعملون خبیرٌ﴾ .
همان طوری که بین عالم و غیر عالم فرق است: ﴿هل یستوی الّذین یعلمون والّذین لایعلمون﴾ ، و بین قاعد و قائم امتیاز است: ﴿فَضّلَ اللهُ المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً﴾ ، بین انقلابی‌های قبل از انقلاب و انقلابیون بعد از انقلاب نیز مِیز کامل است. لذا در سوره مبارکه حدید فرمود: آنان که در زمان غُربت اسلام، تلاش و کوشش نموده و از نثار مال و ایثار جان دریغ نکردند، با کسانی که بعد از پیروزی به انقلاب بسته شدند، یکسان نیستند. این تفاوت تنها در سَبْقِ زمانی نیست؛ زیرا سبق زمانی آن هنر را ندارد که قرآن کریم روی آن تکیه کند.
اگر مسجدی به روی همه نمازگزاران باز باشد و آنکه راهش نزدیک‌تر بود، زودتر و آنکه راهش دورتر بود، دیرتر به مسجد آمد، گرچه بین این دو تفاوت هست،امّا تفاوتی نیست که قرآن کریم روی آن تکیه کند. این گونه از سبق‌های زمانی معیار شرف نیست.
آن سبق زمانی معیار مجد است که اگر کسی اهل تشخیص و با شهامت باشد، زودتر از دیگران مکتب حق را می‌فهمد و می‌پذیرد. این که در تمام احتجاجها از سبق اسلام حضرت علی (علیه‌السلام) سخن به میان می‌آید و امیر بیان (علیه‌السلام) می‌گوید: روزی که من اسلام آورده بودم، شما هنوز کافر بودید ، یا نبی اکرم در فخر علی (علیهماالسلام) می‌گوید: «إنّ علیاً اعظمُ المسلمین علی المسلمین بعدی حقّاً و اقدمهم سلماً» ، یا اهل بیت (علیهم‌السلام) به این می‌بالند که: «علیٌّ اقدمهم سلماً»، یا صحابه خاصّ می‌نازند که: «علی اقدمهم سلماً»؛ یعنی روزی که هنوز مسئله پذیرش اسلام برای دیگران مشکوک بود، برای حضرت علی (علیه‌السلام) حل شد. روزی که اسلام داشتن، نثار مال و ایثار جان می‌طلبید، حضرت علی (علیه‌السلام) مسلمان بود. آن روز که سخن اسلام مایه زحمت بود، حضرت علی (علیه‌السلام) مسلمان بود، آن روز که کنار سفره چرب کفر و نفاق نشستن رواج داشت، حضرت علی (علیه‌السلام) مسلمان بود. لذا جمله «علیٌّ اقدمهم سلماً» مایه احتجاج اهل بیت (علیهم‌السلام) است.
نتیجه اینکه صدها رهبران ثوره و انقلاب؛ خواه در خاور دور و نزدیک، خواه در خـاورمیانه، خواه در باخـتر دور و نـزدیک، به عرصه هستی عـرضه شونـد، امـام رحیل ما (قدّس سرّه) امام همه آنهاست. زیرا اگر کسی کاری کند که هم فکر امّت بـودن را مـردم و هـم فکر امام بودن را در رهبـران احیا کند، او مثـل اعـلای ﴿و السّابقون الاوّلون﴾ است و امام راحل (قدّس سرّه) اوّلین کسی بود که در قرون اخیر به این مقام منیع بار یافت «طوبی له و حُسنُ مَآبٍ.»