شرط مبارزه سیاسی الهی

شرط مبارزه سیاسی الهی
ابراهیم حاجی محمدزاده
۱۷ آذر ۱۳۹۰
سیاست, حضرت موسی (ع),

 این دو آیه شریفه را حضرت امام(ره) در بسیاری از رهنمودهای سیاسی الهی خویش مورد استناد قرار داده اند؛ 1- «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی» (27 مرتبه) «1» 2- «ان تنصرو الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» (27 مرتبه) «2».
در آغاز اولین بیانیه سیاسی که از حضرت امام در تاریخ ثبت گردیده و اصل آن نیز در کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود - 15 اردیبهشت 1323 - می خوانیم: «قال الله تعالی قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی. خدای تبارک و تعالی در این کلام شریف از سرمنزل تاریک طبعیت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده است و مهمترین موعظه هایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمان را به سرمنزل خلت رسانده و از جلوه های گوناگون عالم طبیعت رهانده
خلیل آسا در علم الیقین زن
ندای لااحب الافلین زن
قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تاج و تخت آنها را بر باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رسانده و به مقام صعق و صحو کشانده، قیام برای خداست که خاتم النبیین- صل الله علیه و آله- را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسین اوادنی رساند. خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرد...» «3»
و در تفسیر آیه ان تنصروالله در سال های پایانی عمر خویش می فرمایند: «... ما باید که فکری بکنیم که نصرت کنیم خدا را، ان تنصروالله ینصرکم، جنگ نیست، انزوا هم نیست، پیشرفت نیست، شکست هم نیست، نصرت یک معنایی است که در خود انسان باید متحقق بشود. ما اگر چنانچه در همه جبهه ها پیروز بشویم، لکن به عنوان نصرت خدا نباشد، برای نصرت خودمان باشد، بخواهیم که خودمان یک جایی را بگیریم، ما نصرت خدا را نکردیم و خدا هم آن وعده ای را که داده اند، عمل نمی کنند، اگر عمل کنند یک عنایت خاصی است، ربطی به ما ندارد. آنی که وعده کرده است ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم، آن این است که شما جبهه نصرت را باز کنید، خدا هم باز میکند. شما برای خدا کار کنید، شما برای خدا پیش بروید، برای خدا زحمت بکشید، برای خدا همه کارها را انجام بدهید...» «4»
و در اوج جنگ با تمام ابرقدرت ها و مزدوران آنها به نوکری صدام خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی رسیدن به مقام قیام برای خدا و نصرت الهی را در عمل اینگونه توضیح می دهند.
«... تمام این پیروزی ها و عدم پیروزی ها و سلطنت ها و ابرقدرتی ها و همه، گذر است، ما این جا نشستیم، بلااشکال در صدسال دیگر از ما خبری نیست، گذشته است، رفته است، پیروز بشویم رفته است، شکست بخوریم رفته است، قدرت داشته باشیم رفته است، نداشته باشیم گذشته است. آنچه باقی است، آن است که در پیش خودمان است، آنچه باقی می ماند، ما و چیزهایی که حمل می کنیم به عالم دیگر است، ما باید فکر این معنا باشیم که خدمت بکنیم، خدمتی که برای ما سرمایه باشد برای آن جهان، زدن و پیروز شدن و فتح کردن همه اینها اگر آن بعد معنویش نباشد، همه اش شکست است بلکه آنهایی که بیشتر در نظر مردم پیروزند، شکسته ترند. این قدرت های بزرگی که در عالم بوده است و هست و خواهد بود. اینها اگر آن بعدی که آنها را به سعادت می رساند نداشته باشند تمامش شکست است. چند روز خورد و خواب و جنایت و خیانت و بعدش تمام. این جا بسته می شود و در آن عالم باز می شود، صحیفه ما باز می شود همه این عالم شهادت می دهند برای ما، همه حاضرند...»«5»