مواظب باشید !

مواظب باشید !
ابراهیم حاجی محمدزاده
۰۱ آبان ۱۳۹۰
محرومین, اسلام مستضعفان و محرومان, اسلام آمریکایی,

«... خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار بیشتری برخوردار باشند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمومنین و ائمه معصومین -علیهم السلام- سازگار نیست...«1»
حضرت امام همواره تجربه گرانسنگ همراهی با محرومان و پابرهنگان مقید به ارزش های الهی و انبیایی را به مسئولان بالای نظام دستور داده و به آن اصرار می ورزیده اند.
«... راستی وقتی که پابرهنه ها و گودنشینان و طبقات کم درآمد جامعه ما امتحان تقید خود را به احکام اسلامی تا سرحد قربانی نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همه هستی خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند- و ان شاالله خواهند بود- و سر و جان را در راه خدا می دهند، چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم! ما مجددا می گویم که یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد...»«2»
ارزش در صحنه بودن پابرهنگان و محرومان در تمامی صحنه های انقلاب اسلامی را معمار انقلاب اسلامی همطراز با ارزش والای شهادت دانسته و متذکر می شوند حتی دشمنان انقلاب و استکبارجهانی نیز نسبت به این حضور همیشگی مردم و خنثی نمودن عملی توطئه های پیچیده آنان همواره در هراسند.
«... بدون شک جهانخواران به همان میزان که از شهادت طلبی و سایر ارزش های ایثارگونه ملت ها واهمه دادند از گرایش روح اقتصاد اسلامی به طرف حمایت از پابرهنگان در هراسند...»«3»
حضرت امام(ره) علاوه بر آن که حیات جمهوری اسلامی را در ارتباط مستقیم با حمایت از مستضعفان و حضور مردم در صحنه می دانند، قطع امید قدرت های استکباری را نیز در همین عرصه ارزیابی می فرمایند؛
«... مسلم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملت های جهان به اسلام زیادتر می شود...»«4»
و در مقابل با برشمردن علل همراهی و خصلت های ذاتی اعیانیت و اشرافیت رفاه طلب با استکبار جهانی در عمل میفرمایند:
«... خاصیت اعیانیت و اشرافیت به اصطلاح و رفاه این است که چون همیشه خوف این مطلب که مبادا از این مقام، پایین بیایم و نبادا یک لطمه ای به اشرافیت من بخورد، این خوف اسباب این می شود که نسبت به زیردست ها ظالم و نسبت به بالادست ها توسری خور باشد... این خاصیت حکومت رفاه طلبان است که در مقابل سفارتخانه های خارجی ذلیل بودند و در مقابل رعیت خودشان و قشر محرومین با کمال قلدری رفتار می کردند. از قراری که من شنیدم همین محمدرضا... در اواخر سال جنایاتش وقتی ایران قیام کرد و آن بساط و آن نهضت، انقلاب را بپا کرد و دیدند خارجی ها که نمی توانند این را اینجا نگه دارند، دیگر این عروسک بدرد نمی خورد، گفتند- از بعضی از اشخاص نقل کردند که خود آنها بودند و حاضر قضیه بودند- که وقتی از طرف آمریکا به او آمدند و گفتند که شما باید دیگر بروید، او که نشسته بود یک قلم دستش بود لرزید و قلم از دستش افتاد، این قدر عاجز بود. اما نسبت به ملت دیدید چه کرد، حکومت محرومان این خاصیت را دارد که امروز اگر رئیس جمهور آمریکا بیاید اینجا و بخواهد به یک نفر از کارمندهای اداره، دولت ما یک درشتی بکند، یک سیلی می خورد. در حکومت، حکومت های سابق تعقل نمی کردند که می شود یک سفارتخانه آمریکایی یا یک سفارتخانه شوروی را باهاش این رفتاری بکند که در حکومت محرومین شد، تعقل این مطلب برای آنها امکان نداشت امروز خاصیت حکومت محرومین این است که خوف به دلشان راه نمی دهند...»«5»
و در همین راستا خطاب به مسئولین و روش برخورد مردم با آنان هشدار می دهند.
«... آن روزی که هر یک از شماها را ملت دید که دارید از مرتبه متوسط می غلطید به طرف مرفه و دنبال این هستید که یا قدرت پیدا بکنید یا تمکن پیدا کنید، مردم باید توجه داشته باشند و اینطور افرادی که بتدریج ممکن است یک وقتی خدای نخواسته پیدا بشود، آنها را سرجای خودشان بنشانند. اگر ملت می خواهد این پیروزی تا آخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهایی که دولت را تشکیل می دهند. آن که رئیس جمهور است، آن که مجلس هست، مجلسی هست، همه اینها را توجه بکنند که مبدا یک وقتی از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد، بدانید که اگر دولت اینطور باشد و اگر ملت اینطور باشد و اگر مجلس و امثال آنها اینطور باشد. اگر یک قدرتی بخواهد هجمه کند به اینجا، مواجه با سی میلیون جمعیت است (تعداد نفوس ایران در سال 1360)، نمی تواند آن وقت پیدا کند یک کسی که قدرتمند باشد و آن قدرتمند را وادار کند که ملت را به استضعاف بکشند و بچاپند ملت را برای آنها، تاریخ همین طور بوده، مادامی که این ملت ها در بینشان پیدا نشده است که به آن مرتبه برسد در بین آنها که قدرت مالی یا قدرت دیگرش زیاد بشود و بر مردم حکومت کند نمی توانند آنها این ملت را از بین ببرند و حکومت برآنها کنند...»«6»