مبارزه تا کی؟

مبارزه تا کی؟
ابراهیم حاجی محمدزاده
۲۰ بهمن ۱۳۸۹
پیروزی انقلاب, حضرت عیسی (ع), فتنه,

«و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه (بقره آیه 93) خدای تبارک و تعالی چون نظرش به اول و آخر است- تا آخر نظر دارد- می گوید که «جنگ تا رفع فتنه» غایت، رفع فتنه است، یعنی، اگر ما پیروز هم بشویم یک کمی فتنه را کم کردیم،اگر ما به جای دیگر هم پیروز بشویم، باز یک جای کمی پیروزی حاصل شده است. اگر همه دنیا را هم ما فرض کنید که جنگ بکنیم و پیروز بشویم باز همه دنیای عصر خودمان را پیروزی درست کردیم. و قرآن این را نمی گوید، قرآن می گوید «جنگ تا رفع فتنه» باید رفع فتنه از عالم بشود...»«1»
سخنرانی فوق را حضرت امام(ره) در پاسخ تبلیغات مسموم طرفداران «اسلام آمریکایی» ایراد می نماید. چرا که آنان با تمسک به این که در قرآن کریم آیه ای به معنای «جنگ جنگ تا پیروزی» وجود ندارد به روحیه کفرستیزی امت اسلامی ما خدشه وارد آورند. حضرت امام در این باره می فرمایند: «... اینهایی که گمان می کنند که اسلام نگفته است «جنگ جنگ تا پیروزی» اگر مقصودشان این است که در قرآن این عبارت نیست، درست می گویند و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست، اشتباه می کنند قرآن می گوید «قاتلوهم حتی لاتکون فتنه» (بقره آیه 193) (با آنان جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود) همه بشر را دعوت می کند به مقاتله برای رفع فتنه، یعنی «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» این غیر از آن است که ما می گوییم ما یک جزء کوچکش را گرفته ایم، برای این که خوب! ما یک دایره خیلی کوچکی از این دایره عظیم واقع هستیم و می گوییم که: «جنگ جنگ تا پیروزی» مقصودمان هم پیروزی بر کفر صدامی است یا پیروزی بر، فرض کنید بالاتر از آنها. آنچه قرآن می گوید این نیست، او می گوید: «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»، یعنی باید کسانی که تبعیت از قرآن می کنند، در نظر داشته باشند که باید تا آنجایی که قدرت دارند ادامه به نبردشان تا این که فتنه از عالم برداشته شود. این یک رحمتی است برای عالم و یک رحمتی است برای هر ملتی، در آن محیطی که هست. رحمت بودن جنگ های پیامبر برای عالم، جنگ های پیغمبر رحمت بوده است رحمت بوده است حتی بر کفاری که با آنها جنگ می کرده است، رحمت بر عالم است برای این که فتنه در عالم اگر نباشد، همه عالم در آسایشند. اگرچنانچه آنهایی که مستکبر هستند، با جنگ سر جای خود بنشینند، این رحمت است بر آن امتی که آن مستکبر بر او غلبه کرده است. بر خود مستکبر نیز رحمت است، برای این که اساس عذاب الهی بر اعمال ماست...»«2»
و در جواب طرفداران اسلام آمریکایی که به تقلید از مسیحیت تحریف شده و سخنان اربابان کلیسا پرهیز از جنگ و درگیری به نام اسلام را تبلیغ می کنند. در دفاع از مقام پیامبران اولوالعزم و حضرت مسیح می فرمایند: «آن مذهبی که جنگ درش نیست ناقص است اگر باشد. و من گمانم این است که حضرت عیسی-سلام الله علیه- اگر به او مهلت می دادند. آن هم همین ترتیبی که حضرت موسی- سلام الله علیه- عمل می کرد، همان طوری که حضرت نوح- سلام الله علیه- عمل می کرد، آن هم با کفار آن طور عمل می کرد. این اشخاصی که گمان می کنند که حضرت عیسی(ع) اصلا ًسر این کارها نداشته است و فقط یک ناصح بوده، اینها به نبوت حضرت عیسی(ع) لطمه وارد می کنند. اگر این طور باشد، معلوم می شود که یک واعظی بوده نه یک نبی ای بوده است. واعظ غیر از نبی است. نبی همه چیز دارد، شمشیر دارد، نبی جنگ دارد نبی صلح دارد...»«3»
و با تفسیر آیه «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقداکم» (سوره محمد آیه 7) «اگر خدا را یاری کنید شما را یاری می کند و قدمهایتان را استوار می کند» در عظمت مبارزان دفع فتنه می فرمایند.
«... این نصرت خداست، این نصرتی است که تخلف ندارد از نصرت هایی که خدا می کند، ما او را نصرت می کنیم، ما بنده ضعیف، نصرت بندگان خدا را برای او می کنیم و او به واسطه عنایات زیادش این را نصرت خودش حساب کرده است و گفته است ان تنصرو الله، والا نصرت خدا یعنی چه؟ ما کی هستیم که نصرت خدا را بکنیم؟ عالم کی هست. همه موجودات عالم هیچند. نصرتی که ما بکنیم از دین خدا، نصرتی که بکنیم از بندگان خدا، خدا به عنایت خودش این را نصرت خودش حساب کرده، ... من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که به این مقصدی که مقصد انبیاست برسیم و ما انشاءالله با هم باشیم و این قافله را هم به منزل برسانیم و این امانت را به صاحب امانت رد کنیم...».«4»