عبادت و تهجد

عبادت و تهجد
۱۳ دی ۱۳۹۳
عبادت, سیره امام, نماز,

از جمله برنامه ‏های ویژه‏ ی حضرت امام، رضوان الله علیه، در ماه مبارک رمضان، عبادت و تهجد بود. امام، عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می‏دانستند. و به صراحت‏ بیان می‏کردند که در وادی عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله ‏ای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد «1».

اکثر آشنایان امام نقل می‏‌کنند که از سن جوانی، نماز شب و تهجد، جزء برنامه ‏هایشان بود.

بعضی از نزدیکان ایشان می‏‌گفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه‌ی شب، آهسته وارد اتاق امام می‌‏شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس می‏‌کردم و می‏‌دیدم که با خضوع و خشوعی خاص، نماز می‌‏خواندند و قیام و رکوع و سجود را به‏‌جا می‏‌آوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر می‏‌کردم که شب امام، حقیقتا، لیله القدر است «2».

یکی از اعضای دفتر ایشان، در این باره می‏‌گوید:

پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام، در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی بر روی تخت‏ بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند «3» .

امام، رضوان الله علیه، توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمی‌‏کردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرمای شدید، ماه مبارک رمضان را روزه می‏‌گرفت و با این که در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشا را به همراه نوافل به‏‌جای می‌‏آوردند، افطار نمی‌‏کردند! و شب‏ها تا صبح، نماز و دعا می‏‌خواندند و بعد از نماز صبح، مقداری استراحت می‌‏کردند و صبح زود، برای کارهایشان آماده می‏‌شدند «4» .

خانم زهرا مصطفوی می‏‌گوید:

راز و نیاز امام و گریه‏‌ها و ناله‏های نیمه شب این، چنان شدید بود که انسان را، بی اختیار، به گریه می‏‌انداخت «5» .

یکی از اساتید قم نقل می‏کرد: شبی، میهمان حاج آقا مصطفی بودم. ایشان، خانه‌‏ی جداگانه‌‏ای نداشتند و در منزل امام زندگی، می‏‌کردند. نصف شب، از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله‏‌ای شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقی افتاده است; حاج آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!» . ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صدای امام است که مشغول تهجد و عبادت است‏» «6» .

در ماه مبارک رمضان، این شب زنده داری و تهجد، وضعیت دیگری داشت. یکی از محافظان بیت می‏‌گوید در یکی از شب‏های ماه مبارک رمضان، نیمه شب، برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه می‏گردند! هق هق گریه‏‌ی امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع. از شب، با خدای خویش راز و نیاز می‏‌کند «7» .

آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته‌‏ی ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضان‏های دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام، همیشه، برای خشک کردن اشک چشم‏شان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه مبارک رمضان، حوله‏‌ای را نیز همراه بر می‏‌داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شب‏شان، از آن استفاده کنند! «8»