الگوسازی یک انقلاب از منظر امام خمینی (ره)

الگوسازی یک انقلاب از منظر امام خمینی (ره)
فاطمه شهابی
۱۸ بهمن ۱۳۹۳
سیاست, صدور انقلاب, انقلاب اسلامی ایران, انقلاب، ویژگی‌ها و ماهیت,

انقلاب اسلامی ایران که برآمده از اعتقاد مردم و با همت جملگی آن‌ها به پیروزی رسیده بود، از همان آغاز، در راستای انتقال اندیشه‌های اسلام ناب و آموزه‌های راستین بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و نیز پاسخ‌گویی به نیاز مشتاقان و علاقه‌مندان انقلاب، ایده‌ی صدور انقلاب مطرح گردید که امام خمینی ضمن حمایت از آن، ابعاد آن را ترسیم نمودند.
شایان ذکر است پس از طرح ایده‌ی صدور انقلاب از سوی امام خمینی و تاکید ایشان بر اهمیت و ضرورت آن، مخالفت‌های آشکار و پنهانی با آن مطرح گردید. اما امام (رحمت الله علیه) با اتخاذ موضع قاطعانه در برابر این مخالفت‌ها فرمود: ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه انقلابمان را صادر نمی‌کنیم را کنار بگذاریم.[1] ایشان با این موضع‌گیری صریح، پایبندی خود را به نحو قطعی بر این موضوع اعلام کردند.
پس از اتخاذ این مواضع صریح و قاطعانه بود که طراحی برنامه‌ها و سیاست‌های راهبردی مستدل و منطقی در راستای اجرای این هدف در دستور کار قرار گرفت تا رویه‌ای واحد در مواضع شکل گیرد و تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران کلان نظام بتوانند به نحو صحیح از اهداف و منافع جمهوری اسلامی در محیط بین‌المللی حراست نمایند.
مواضع امام خمینی در زمینه‌ی صدور انقلاب، متکی به مبانی شرعی، اهداف و ابزارهای کارآمد است که در صورت تبیین و تشریح آن‌ها، زمینه‌ی ایجاد فرصت‌های ویژه برای تحقق اهداف و منافع کشور را فراهم خواهد کرد. لذا تبیین و ترسیم مبانی نظری صدور انقلاب در اندیشه‌ی سیاسی امام خمینی می‌تواند میزان و معیار مناسبی برای سنجش سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های کشور باشد.
در اثر دامنه، شمولیت و گستره‌ی وسیع پیام انقلاب اسلامی و نیز در اثر تلاش‌ها و پیگیری‌های دولتمردان جمهوری اسلامی، با وجود مخالفت‌ها و تلاش‌های دشمنان در راستای ممانعت از صدور انقلاب، انقلاب اسلامی از مرزهای جغرافیایی فراتر رفت و کانون الهام‌بخش و عامل بیداری ملت‌ها و خصوصاً مسلمانان شد. عمق اثربخشی و تاثیرگذاری انقلاب اسلامی سبب شد تا اندیشمندان و متفکرین بین‌المللی وادار به اقرار و اعتراف به این واقعیت شوند. به عنوان نمونه، اسپوزیتو، صاحب‌نظر در امور خاورمیانه، می‌گوید: یک انقلاب اسلامی جهانی به وقوع پیوسته که بر سیاست‌های گروه‌های اسلام‌گرا تاثیر گذارده است.[2] اما از آنجا که در زمینه‌ی صدور انقلاب چشم‌اندازها و دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد، لازم است که الگوی صحیح و اصول و مبانی اندیشه‌ی صدور انقلاب تبیین شود تا اهداف و چشم‌اندازهای آن معرفی گردد.
یکی دیگر از دلایل تبیین مبانی نظری آموزه‌ی صدور انقلاب، لزوم اتخاذ مواضع و ترسیم اصولی واحد برای تحقق اهداف فرامرزی انقلاب اسلامی و تعامل یک‌دست کارگزاران رسمی و غیررسمی نظام با بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی و نیز ارائه‌ی قرائت حقیقی و منطبق با واقع برای تبیین انقلاب اسلامی در راستای صدور انقلاب است تا در صحنه‌ی عمل، هم‌گرایی متناسب با اهداف صدور انقلاب صورت گیرد و آسیب‌ها و تهدیدات ناشی از ناهماهنگی‌ها و تعارضات عملی به حداقل ممکن کاهش یابد.

ملاحظات زیربنایی در صدور انقلاب

1. به دلیل ماهیت انقلاب اسلامی که برخاسته از مبانی اعتقادی اسلام است، برخی محورهای مهم صدور انقلاب اسلامی می‌بایست سرلوحه‌ی هر اقدامی قرار گیرد. بیداری اسلامی، ضدیت با استکبار، خیزش مستضعفین، آزادی قدس شریف و... محورهای اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی تلقی می‌گردند.
2. ضدیت قطعی و آشکار حکومت‌های استکباری آمریکا و اسرائیل با نظام جمهوری اسلامی ایران.
3. اعتقاد به اینکه انقلاب اسلامی یعنی دگرگونی بنیادین در ساختارهای اجتماعی و سیاسی جامعه منطبق با ارزش‌ها، موازین و جهان‌بینی نظام امت‌ـ‌امامت و بر پایه‌ی آگاهی و ایمان مردمی.
4. اعتقاد به اینکه صدور انقلاب برنامه‌ای کلان از سوی انقلابیون است برای تبیین و معرفی اهداف، ارزش‌ها و آرمان‌ها از طریق تلاش هدفمند برای صدور و انتقال تجربیات موفق انقلاب به سایر جوامع.
عمق اثربخشی و تاثیرگذاری انقلاب اسلامی سبب شد تا اندیشمندان و متفکرین بین‌المللی وادار به اقرار و اعتراف به این واقعیت شوند. به عنوان نمونه، اسپوزیتو، صاحب‌نظر در امور خاورمیانه، می‌گوید: یک انقلاب اسلامی جهانی به وقوع پیوسته که بر سیاست‌های گروه‌های اسلام‌گرا تاثیر گذارده است.

برخی چارچوب‌های نظری مختلف در باب صدور انقلاب

در موضوع صدور انقلاب، نظریات و تحلیل‌های مختلفی از سوی صاحب‌نظران و اندیشمندان داخلی و خارجی مطرح شده است که در اینجا به اختصار به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد. برخی با ضدیت آشکار با صدور انقلاب اسلامی، مخالفت همه‌جانبه‌ی خود با این آموزه را اعلام کرده‌اند؛ اما برخی دیگر بر صدور انقلاب با لحاظ داشتن ویژگی‌ها و شرایط خاص نظر داشته‌اند. عده‌ای دیگر نیز معتقد به صدور انقلاب تحت هر شرایط و با هر ابزاری هستند که در نهایت، نظریه‌ی امام خمینی در این خصوص جایگاه ویژه‌ای دارد.
دیدگاه نخست، که از سوی ناسیونالیست‌ها مطرح است، با اولویت دادن به بازسازی ملی متناسب با نظام بین‌المللی معتقد به تقدم بازسازی داخلی است و لذا به طور کلی، مخالف صدور انقلاب اسلامی هستند و آن را خلاف عرف و رویه‌های بین‌المللی می‌دانند.[3] این دیدگاه می‌گوید انقلاب کالا نیست که بتوان آن را صادر نمود.
دیدگاه دوم، با این فرض که انقلاب اسلامی بنا به ماهیت خود رسالت جهانی دارد، معتقد است مرزهای ملی، میراث دوران استعمار است؛ یعنی جهان اسلام را یک کل به‌هم‌پیوسته می‌داند که توسط ایده‌های غربی ناسیونالیسم و استعمار از یکدیگر جدا شده‌اند. این دیدگاه هر گونه ضعف و عقب‌ماندگی داخلی را به عامل بیرونی منتسب کرده و تا مرزهای تئوری توطئه پیش می‌رود. پیروان این نظریه معتقدند اسلام مرز ندارد، لذا باید تا نابودی رژیم‌های استعماری، علیه آن‌ها تهاجم دائمی، حتی با کاربرد زور و روش‌های قهرآمیز داشت. این دیدگاه با برقراری رابطه‌ی این‌همانی میان منافع ملی و آرمانی، نوعی یکسانی میان آن‌ها را ترویج می‌کند.[4]
بر پایه‌ی دیدگاه سوم، می‌بایست از تمامی امکانات و ابزارهای قانونی و حتی نظامی برای ساختن ملتی نمونه و الگو بهره جست. این دیدگاه سیاست همکاری مسالمت‌آمیز همراه با فرصت‌طلبی را دنبال می‌کند. به عبارت دیگر، چنانچه اهداف و منافع انقلاب در صحنه‌ی بین‌المللی به خطر افتاد و راهبرد نظامی ناکام ماند، می‌توان با مصالحه و تفاهم با قدرت‌های خارجی، منافع خود را تعقیب کرد. این دیدگاه با اعتقاد به نوعی سیاست ماکیاولیستی، توسل به هر گونه اقدام مشروع و نامشروع برای تحقق اهداف انقلاب را مجاز می‌داند.[5]
در دیدگاه چهارم، که برخاسته از مبانی نظری امام خمینی است، چند موضوع اهمیت محوری دارد؛ لزوم عمل به تکلیف برای تبلیغ و ترویج آموزه‌های اسلام ناب محمدی، محوریت نقش مردم به خصوص مسلمانان و اعتقاد به ضرورت صدور انقلاب صرف‌نظر از مرزهای جغرافیایی به دلیل ماهیت اسلامی انقلاب. مجاز نبودن استفاده از هر روش و ابزاری برای صدور انقلاب.
به دلیل ماهیت غیردینی، اندیشه‌های ناسیونالیسم به نحو آشکار از سوی امام خمینی نفی شده است. ایشان با اشاره به ضرورت صدور انقلاب، به دلیل مسئولیتی که اسلام بر عهده‌ی مسلمانان نهاده، مفروضات ناسیونالیست‌ها در خصوص عدم صدور انقلاب را رد می‌کند. از سوی دیگر، امام (رحمت الله علیه) با رد هر گونه اقدام خشونت‌آمیز و افراطی فاقد پشتوانه‌ی آگاهانه‌ی مردمی، دیدگاه دوم را به چالش می‌کشد. امام (رحمت الله علیه) با اعتقاد به احساس مسئولیت و وظیفه‌شناسی در صدور انقلاب، توسل به هر گونه اقدام فرصت‌طلبانه و ابزاری برای صدور انقلاب و تحقق اهداف آن را مردود می‌دانند و لذا این گونه دیدگاه سوم نیز از سوی امام (رحمت الله علیه) طرد و نفی می‌شود.[6] بنابراین در نگاهی کلی، امام خمینی با اتخاذ مواضع اصولی، دیدگاه‌های اشاره‌شده را طرد و نفی می‌کنند.
امام خمینی بر نقش و رسالت جهانی اسلام و تعهد به گسترش و فراگیری ارزش‌های متعالی اسلام در ابعاد نظری و عملی و بر حس مسئولیت نسبت به جامعه‌ی جهانی تاکید می‌کند. نگرش ایشان، منبعث از اصول و مبانی اسلامی مبنی بر ظلم‌ستیزی و نفی ظلم‌پذیری و نفی سلطه‌پذیری و نفی موضع انفعالی، بر نقش الگو بودن انقلاب اسلامی و لزوم تلاش برای صدور آن تاکید می‌کند.
بنابراین لزوم آگاه‌سازی ملت‌ها و اتخاذ مشی روشنگرانه، به گونه‌ای که آن‌ها خود اقدام به تغییر سرنوشت خود نمایند، در دیدگاه امام خمینی محوریت دارد؛ زیرا زمانی اهداف صدور انقلاب محقق خواهد شد که نظام برخاسته از انقلاب اسلامی بتواند در عرصه‌های مختلف موفق باشد و خود را به عنوان الگویی شایسته، موفق و کارآمد به دیگران معرفی و عرضه نماید. در این صورت است که ملت‌های دیگر با الگوگیری از انقلاب اسلامی، به طور داوطلبانه، اقدام به اخذ انتقال ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی خواهند نمود. اینجاست که صدور انقلاب و اهدافش محقق شده است. لذا در اندیشه‌ی امام خمینی (رحمت الله علیه)، برای صدور انقلاب اسلامی، توجه توامان به تحقق ارزش‌ها در داخل و توجه به انتقال آن‌ها به خارج مورد تاکید قرار گرفته است.
با عنایت به مجموعه‌ی نظریات متفاوت و گاه متضادی که در خصوص صدور انقلاب مطرح‌شده، می‌توان در میان این دیدگاه‌ها، ایده‌ی صدور انقلاب امام خمینی را در میانه‌ی طیفی در نظر گرفت که یک سوی آن مخالفت با صدور انقلاب و سوی دیگر آن موافقت با صدور انقلاب است. برخی از موافقین این ایده حتی کاربرد نیروی قهرآمیز و خشن را مجاز می‌دانند. اما عده‌ی دیگری نیز معتقدند برای صدور انقلاب می‌بایست با توجه به داخل و تقویت ساخت داخلی، توان الگویی و مدلی موفق را از انقلاب برای سایر انقلابیون ارائه کرد. اما امام خمینی با طرح هم‌زمان الگوسازی داخلی و انتقال اندیشه‌های انقلاب به خارج، در راستای آگاه‌سازی ملت‌ها، به صدور انقلاب پرداختند.
در دیدگاه امام، صدور انقلاب از یک سو می‌تواند تاکتیکی تهاجمی علیه دشمنان انقلاب برای دور کردن خطر آن‌ها از انقلاب و صیانت از آن باشد، زیرا تا زمانی که دشمنان قصد نابودی انقلاب را دارند، مسلمانان نیز وظیفه‌ دارند با آن‌ها مبارزه کنند. در غیر این صورت، شکست انقلاب حتمی است.
ایشان با نقد این سه نظریه و مردود دانستن آن‌ها، نظریه‌ی جامع خود را درباره‌ی صدور انقلاب ارائه کردند. امام خمینی موضوعات و محورهایی همچون تبیین صحیح اسلام، عمل منطبق بر اسلام، توجه توامان به عمل و اخلاق، معرفی متناسب با حقیقت انقلاب اسلامی به دنیا، دعوت، تبلیغ، ترویج اسلام، التفات به ارزش‌های الهی انسانی، معرفی اسلام به مستضعفان و آشنا کردن حکومت عدل به سایر ملل جهان را شیوه‌ی صحیح انتقال و صدور انقلاب می‌دانند.

ضرورت، اهمیت و مبانی صدور انقلاب از منظر امام خمینی

امام خمینی علاوه بر تاکید بر ماهیت اسلام و انقلاب اسلامی مبنی بر اعتقاد به آرمان‌ها و ارزش‌های الهی، تکلیف داشتن و وظیفه‌مند بودن نسبت به سرنوشت همه‌ی انسان‌ها و پاسخ‌گویی به نیاز جامعه‌ی بشری را ضرورتی انکارناپذیر می‌دانند، زیرا آشنایی با اسلام، انقلاب و اهداف آن نیاز و تقاضای طبیعی انسان‌هاست. ایشان بر وفاداری به این تکلیف توصیه‌ی همیشگی داشتند و در این زمینه، صدور انقلاب را جزئی از خصلت ذاتی و اجتناب‌ناپذیر انقلاب اسلامی معرفی کرده‌اند. امام (رحمت الله علیه) عمل به این تکلیف را منوط به اجازه‌ی مخالفان نمی‌دانند. ایشان تکلیف دانستن این موضوع را نه آرمانی و دست‌نیافتنی، بلکه امری ممکن و دست‌یافتنی می‌دانند.
در دیدگاه امام، صدور انقلاب از یک سو می‌تواند تاکتیکی تهاجمی علیه دشمنان انقلاب برای دور کردن خطر آن‌ها از انقلاب و صیانت از آن باشد، زیرا تا زمانی که دشمنان قصد نابودی انقلاب را دارند، مسلمانان نیز وظیفه‌ دارند با آن‌ها مبارزه کنند. در غیر این صورت، شکست انقلاب حتمی است. از سوی دیگر، ایده‌ی صدور انقلاب، هم آرمان و هدف متعالی و هم سیاست و استراتژی کلان انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است. امام خمینی ضمن اینکه اقدام برای صدور انقلاب را یک تکلیف و وظیفه‌ی شرعی می‌دانستند، تداوم انقلاب و کارآمدی و تحقق اهداف آن را وابسته به صدور انقلاب دانسته و در صورت غفلت از این امر مهم و محصور ماندن انقلاب در مرزهای انقلاب، شکست انقلاب را قطعی می‌دانستند؛ چنان که فرمودند ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمی‌کنیم کنار بگذاریم، زیرا در اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی نمی‌باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است. از طرفی دیگر، تمام قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها کمر به نابودی‌مان بسته‌اند و اگر ما در محیطی دربسته بمانیم، قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد.[7]
یکی دیگر از ابعاد صدور و تبیین انقلاب اسلامی، نمایش قدرت اسلام به دشمنان، گسترش نفوذ اسلام و کاستن از سلطه‌ی ابرقدرت‌ها و استعمارگران است. همچنین صدور تجارب انقلاب اسلامی به ملت‌های مبارز و تداوم راه حق از وجوه صدور انقلاب است که نتیجه‌ی آن پیروزی و استقلال برای ملت‌های آزادی‌خواه است. در اندیشه‌ی امام خمینی، صدور انقلاب اسلامی می‌تواند نقطه‌ی شروع انقلاب جهانی اسلام باشد. علاوه بر وجوهی که ذکر شد، می‌توان به ابعاد معنوی آن نیز اشاره کرد. تحقق آموزه‌ی صدور انقلاب و پیام آن، بیانگر گرایش عام و جهانی بشر به معنویت نیز تلقی خواهد شد. البته این آرمان نه با اقدامات قهرآمیز و خشونت‌طلبانه، بلکه با استحکام داخلی انقلاب و نیز آگاهی‌بخشی و تبلیغ و ترویج اندیشه‌ها در محیط پیرامونی محقق خواهد شد.

مبانی شرعی صدور انقلاب

اسلام ماهیتی جهانی دارد و به یک ملت، نژاد و سرزمین خاص منحصر نیست. آیات متعدد قرآنی و روایات مختلف نیز گواه بر جهانی بودن رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است. لذا امام خمینی نیز همواره با تاکید بر این رسالت، ضرورت صدور انقلاب را یادآوری می‌کردند. از طرفی قرآن به صورت مکرر این رسالت جهانی را گوشزد کرده است. به عنوان نمونه، قرآن کریم رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را این گونه معرفی کرده است: «کِتابٌ اَنْزَلناهُ اِلَیْکَ لِتُخْرِجُ النّاسَ مِنَ الظُلَّماتِ الَی النُورِ»[8] «قرآن کتابی است که به سوی تو نازل کردیم تا مردم را از ظلمات (ناآگاهی و کفر) به سوی نور (علم و ایمان) هدایت کنی.» همچنین قرآن در آیه‌ی «وَ ما اَرْسَلناکَ الاَّ کَافَه لِلنّاسِ بَشیراً و نذیراً»[9] رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را هدایت همه‌ی مردم جهان دانسته است.
انقلاب اسلامی نیز به دلیل برخورداری از ماهیت اسلامی، رسالتی جهانی دارد؛ چنان که امام خمینی فرمود این نهضت ایران، نهضت مخصوص به خودش نبوده و نیست؛ برای اینکه اسلام مال طایفه‌ی خاصی نیست. اسلام برای بشر آمده است، نه برای مسلمین و نه برای ایران. انبیا مبعوث‌اند بر انسان‌ها و پیغمبر اسلام مبعوث بود بر انسان‌ها. خطاب به ناس [است]: «یا ایها الناس» ما که نهضت کردیم، برای اسلام نهضت کردیم... نهضت برای اسلام نمی‌تواند محصور باشد در یک کشور و نمی‌تواند محصور باشد در حتی کشورهای اسلامی، نهضت برای اسلام، همان دنباله‌ی انبیاست. نهضت انبیا برای یک محل نبوده است. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اهل عربستان است، لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان، دعوتش مال همه‌ی عالم است.[10]
امام صدور انقلاب را موجب قیام همگانی مستضعفان دانسته و چنین فرمود: ان‌شاءالله با این قیام همگانی مستضعفین جهان، فاتحه‌ی ابرقدرت‌ها خوانده خواهد شد.[11) امام خمینی با این بیان، به این نکته اشاره دارند که انقلاب اسلامی از یک سو، از ناحیه‌ی قدرت لایزال الهی مورد حمایت است و از سوی دیگر، مورد توجه ملت‌ها و به ویژه مسلمان‌هاست.
بر اساس موضوعات پیشین، ضمن اینکه صدور انقلاب از منظر امام خمینی منبعث از مبانی شرعی است و برای کارگزاران جمهوری اسلامی ایران نیز تکلیف‌آور است، از لحاظ تعاملات برون‌مرزی و حفظ منافع و مصالح جمهوری اسلامی ایران نیز موضوعیت دارد. بدین معنا که صدور انقلاب منطبق بر دیدگاه جامع، وظیفه و تکلیفی اجتناب‌ناپذیر است که در صورت بی‌توجهی به آن، جمهوری اسلامی ایران را با چالش‌های طبیعی ناشی از تاثیرات غیرارادی و کنترل‌نشده‌ی انقلاب در محیط پیرامون و تهدیدات برنامه‌ریزی‌شده‌ی دشمنان انقلاب اسلامی مواجه می‌کند.
در یک جمع‌بندی می‌توان گفت که در اندیشه‌ی امام خمینی، ضمن اینکه صدور انقلاب یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر محسوب می‌شود، استراتژی صدور انقلاب بر پایه‌ی مجموعه‌ای از اهداف و برنامه‌هایی چون الگوسازی، تبلیغ، آگاه‌سازی ، آموزش و حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش استوار است و هدف اصلی صدور انقلاب، ملت‌ها هستند. این چارچوب نظری می‌تواند دستور کار متولیان انقلاب اسلامی قرار گیرد و با تکیه بر آن‌ها، آگاهی، بیداری و هم‌گرایی ملت‌ها و به ویژه مسلمان‌ها با آموزه های انقلاب اسلامی را تقویت کند.