امام خمینی و هنر دینی

امام خمینی و هنر دینی
ابو الفضل مروی
۰۱ اسفند ۱۳۹۳
هنر اسلامی, هنر,

هنر اسلامی شاهدی بر حقایق موجود در هستی

اشاره:

استاد سمیر صایغ، نویسنده، منتقد هنری، خطاط و همچنین مدرس خط و تزئین و زیباسازی در دانشگاه لبنان است. ایشان مولف کتاب "جامع هنر اسلامی" است که حاوی تاملاتی در هنر و فلسفه زیبایی و بررسی هنرهای اسلامی از خطاطی و معماری تا نساجی است.

او خود می گوید این کتاب مقدمه ای است برای درک هنر اسلامی و فلسفه و خصوصیات زیبای آن. استاد سمیر صایغ که از مهمانان کنگره "هنر دینی" بودند در مصاحبه ای با مجله حضور شرکت کردند که متن آن اینک به نطر خوانندگان گرامی می رسد.

حضور: همانطور که می دانید تعریف هنر یکی از مسایل زیباشناسی است و در این مورد تعاریف گوناگونی وجود دارد که از دیدگاههای مختلف بعمل آمده است. بهترین تعریف هنر از نظر شما چیست و هنر اسلامی در این تعریف چه جایگاهی دارد؟

سمیر صایغ: بله، هنر تعاریف زیادی دارد. ولی در فرصت کوتاه امکان بررسی آنها نیست ولی من درباره هنر اسلامی صحبت می کنم و مقایسه آن با هنرهای دیگر. هنرهای دیگر بیانگر انسان و پیکار او با زندگی، با هستی و با خویشتن است در حالیکه هنر اسلامی شاهدی است بر حقایق موجود در هستی. هنر اسلامی جزئی از اجتماع و از هستی است. هنرمند در اسلام نمی گوید من تنها هنرمندم. در هنر اسلامی "من "وجود ندارد لذا ما نمی توانیم در اسلام تاریخ هنر را در تاریخ هنرمندان جستجو کنیم. می شود در تاریخ اروپا هنر را در تاریخ "داوینچی "یا "پیکاسو "جستجو کرد ولی در هنر اسلامی چنین چیزی ممکن نیست.

حضور: منظور شما این است که در هنر اسلامی جنبه شخصی وجود ندارد یا اینکه هنرمند خود را مطرح نمی سازد زیرا در هر حال به فرمایش مولانا شاعر معروف و عارف بزرگ ایرانی "مادح خورشید مداح خود است". یعنی این که وقتی هنرمند واقعیت یا حقیقتی را بازآفرینی می کند در واقع می گوید این چشمان من است که زیبایی را می بیند. در آفرینش هنری نمی توان نقش هنرمند را نادیده گرفت.

سمیر صایغ: در هنر اسلامی "من" هنرمند محور نیست. زیرا او مرکز وحی یا منبع وحی و ابداع و آفرینش نیست. این هنر اسلامی است که بصیرت دینی نسبت به خدا، هستی و انسان را به هنرمند بخشیده تا در شکل زبان هنری مجرد دعوت به توحید بزرگ را اجرا کند. و برای دریافت ندای آفریننده همیشه آماده باشد تا بتواند شاهد نظم هستی باشد. هنرمند مسلمان این چنین حق را مشاهده می کند، مطلق حق را. او درخت سرو نقاشی نمی کند بلکه سرو مطلق را تصویر می کند. یعنی هنرمند مسلمان روابط پنهان شاخه و برگ را نقاشی می کند. در تکرار شناخت، شاخه ها درخت می شود. در تکرار درخت جنگل بوجود می آید و در تکرار جنگل هستی شکل می گیرد. همینطور در تکرار تپش قلب که عشق بزرگ می شود و هستی رشد می کند.

حضور: بیان عارفانه شما شباهتهایی به فرمایش امام خمینی (س) در تعریف هنر دارد. ایشان تنها هنری را مورد قبول قرآن معرفی می کنند که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی باشد. ایشان می فرمایند هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است. بفرمائید شما از اشعار و آثار حضرت امام چیزی مطالعه کرده اید یا خیر؟

سمیر صایغ: کم خواندم، ولی امیدوارم که بیشتر بخوانم. آنچه امام خمینی برای ما نوشت از فکر و از شعر آنقدر عظیم و بزرگ است که افرادی همچون من از خواندن بیشتر آن ترس و واهمه دارند. فکر می کنم برای درک افکار و اندیشه های ایشان باید انتظار زیادی بکشیم.

حضور: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هنر رایج در کشور ما و تا آنجا که می دانم در اکثر کشورهای جهان سوم یک هنر تحمیلی غربی بود و وجهه ضددینی و ضدمذهبی داشت، درست مانند پایگاه اصلی اش که غرب باشد. از نظر شما پیروزی انقلاب اسلامی در ایران چه تاثیری در هنرها بویژه در میان مسلمین داشته است.

سمیر صایغ: البته انقلاب اسلامی تاثیر مهمی بر هنرها در جهان اسلام گذاشت. این تاثیر مسلمانان را آگاه کرد. آنان را از یک مسئله خطرناک هشدار داد و آن درگیری با هنرهای غربی است. زبان هنری غربی در محیطهای اسلامی رواج پیدا کرده. افراد زیادی با زبان این نوع هنر به عنوان یک هنر مطلق آشنا و از آن متاثر شده اند. لاکن پیروزی انقلاب اسلامی یک ضربه قوی بر باورهای آنان وارد ساخت. آنان بیدار شدند و متوجه شدند که هنر اسلامی ما قدرت آن را دارد که در مقابل افکار و ارزشهای هنری رایج غربی ایستادگی و با آن مقابله کند. پاسخ هنر اسلامی به نیازهای انسان از پاسخ هنرهای نوین غربی ژرفتر و کاملتر است.

حضور: نقش هنر را با توجه به اینکه بهرحال یک وسیله ارتباطی است و همواره از طرف استکبار جهانی برای القاء فرهنگ فاسد غربی مورد سو استفاده بوده است در ارتباطات جهانی چگونه ارزیابی می کنید؟

سمیر صایغ: البته من در مورد هنر اسلامی صحبت می کنم. هنری که نفس را تهذیب می کند. هنری که دل را مطمئن می سازد هنری که به انسان قدرت خواندن مظاهر هستی را می دهد و عکسهای غیب و حق را منعکس می سازد. ما اگر بتوانیم هنر را به مبدا اصلی خود برگردانیم و خصوصیات فلسفی و زیبایی آن را نشان دهیم آنگاه پاسخهای ژرفی برای انسانها یافته ایم، برای خودمان یا انسانهای دیگر، خارج از کشور. در این صورت ما به آنها وسیله ای تقدیم می کنیم تا بتوانند خودشان را درک کنند و جهان را درک کنند.

حضور: شما از پاسخ ژرف و عمیق صحبت کردید; پاسخی که هنر اصیل اسلامی به نیاز انسانها می دهد. به نظر شما عمیق بودن، ژرف بودن در هنر یعنی چه؟ چه نوع هنری ژرف است، تعالی بخش است و رساننده انسان به حق و توحید است؟

سمیر صایغ: در مورد ژرف بودن باید بگویم هنر کوچک یا بزرگ ندارد. هنر همان هنر است. در واقع عمیق ترین هنر همان چشم بیننده است. عمق در فن نیست، در دیدن است. نیاز انسان برای شناخت حق و وصول به حق خود آفریننده هنر است. این نیاز را هنرمند در روح خود حس می کند و سپس آن را به چشم و دست خود منتقل می سازد و در کاغذ و کتاب و تابلو منعکس می شود. هنر یک زبان باطنی و داخلی است که بواسطه آن آدمها و روحهای حساس و سبکبال با هم صحبت می کنند. پس اگر کسی در دورترین نقطه عالم برای نیاز خود در پی پاسخی باشد ممکن است این حاجت توسط هنرمندی در آن طرف دنیا برآورده شود.

حضور: در بعضی از هنرها مثلا در موسیقی و بویژه در موسیقی ما مسئله حلال و حرام مطرح است. البته هیچکس نمی گوید شنیدن صداهای طبیعی مانند آوای پرندگان یا زمزمه جویبار و حتی بعضی از آلات موسیقی که در جاهای مقدس یا مراسم عزاداری استفاده می شود حرام است با این وجود در حلال بودن تمامی انواع موسیقی نظرهای مخالف وجود دارد و ما می دانیم بعضی از انواع موسیقی روی اعصاب و روان آدامی تاثیر منفی دارد. تحلیل شما در این باره چیست؟

سمیر صایغ: این دوگانگی در همه چیز موجود است. همین گل قشنگ خار هم دارد. اما نادان کسی است که فرق بین خار و گل را نمی داند. عارف هیچگاه از طرف خارها آسیبی نمی بیند. چون می تواند انگشتان خود را به دقت حرکت دهد و گل را از میان خارها بردارد بدون اینکه حتی یک خار به دستش بخورد. این امر در هنرها هم صادق است. انسان پاک دل و پاک گوش اگر در دنیای پر از آواز حرام هم بنشیند گوشش نمی شنود و گوش نمی دهد، در حالیکه اگر یک آهنگ پاک به سمع او برسد او بیدار می شود و آن را می شنود. باید دلهایمان و گوشهایمان را پاک کنیم; آنموقع می توانیم موسیقی درختها و همچنین موسیقی دلها را که بالاترین موسیقی است بشنویم. ما نباید از خارها بترسیم; از شر و پستی هنر هراس داشته باشیم چون آن هنر، هنر نیست، بلکه امتحان است. آدم باید از آن امتحان بخوبی گذر کند. نباید از این شر بترسد یا بلرزد بلکه با دل قوی باید آن را برطرف کند.

حضور: درباره موسیقی قدری صحبت کردیم. بهتر است ضمن اشاره به هنرهای اسلامی در مورد فن روایت و داستان نویسی که امروزه پایه و مایه تئاتر و بخصوص سینما و فیلمهای تلویزیونی است و رواج فوق العاده ای دارد نیز نظری بیان بفرمائید.

سمیر صایغ: هنرهای اسلامی شامل معماری، خطاطی، تزئین و زیباسازی است که نفس را تهذیب می کند و به چشمها آرامش می بخشد. هنر شعر و روایت نویسی در اسلام هست ولی آنچه من می خواهم اشاره کنم این است که هنر غربی در ما اثر گذاشته. ما غرب پیشرفته را دیده ایم. غرب صاحب تکنولوژی را دیده ایم که بر جهان حاکم شده. از اتومبیل و هواپیما گرفته تا سینما و تلویزیون از غرب آمده. بخاطر همین ما گمان کرده ایم که اشکال هنری آنها شکل هنری حقیقی است. ما باید به مواضع خودمان برگردیم و هنر را از نو بسازیم. ما نباید از اظهارنظر خودی هراسی داشته باشیم. دریافت شکلها و وسایل غربی به عنوان هنر مطلق اشتباه است. این روش ما را در دریافت پاسخهای سوالاتمان درباره هنر و آنچه باید انجام داد منحرف می کند. موقعی که ما برای فهم انسان به دیدگاه خودمان تکیه کنیم آنموقع می توانیم بین هنرها فرق بگذاریم. ما نمی توانیم هنرها را از روی شکل و روش آنها مشخص کنیم. ارزیابی هنر در دیدگاه و فلسفه آن نسبت به انسان است. آنوقت ترسی از شکل هنرها نداریم. هنر در شکلهای متعدد دیده می شود. مهم این است که ما به دیدگاه خودمان پایبند باشیم.

حضور: نظر شما راجع به این گردهمایی که تحت عنوان "هنر دینی" صورت گرفته چیست؟ آیا به این وسیله می شود هنر اصیل اسلامی را تبلیغ کرد؟ مشکلات کار کدام است و شما چه پیشنهادهایی در این باره دارید؟

سمیر صایغ: این گردهمائیها فواید زیادی دارد و اگر نتواند پاسخ روشنی برای مشکلات بیابد، حداقل می تواند مشکلات را مطرح و نظرها را جمع آوری کند، متخصصان را در یک جا جمع کند، فاصله های موجود بین اهل نظر و اهل فن و مجریان هنرها را کوتاه کند. حضور در این گردهمایی رویای من بود. ولی نباید در همین جا توقف کنیم. باید بحث و رابطه مستمر باشد. یکی از فواید بزرگ این گردهمایی همین مطرح کردن عبارت "هنر دینی" است. این اصطلاح در هنر معاصر وجود نداشت. وقتی مطرح می شود که هنرهای معاصر در اندیشه و تولید بحرانهای بزرگ دارد و ما در جهان شاهد تحولات بزرگ هستیم، برگزاری اولین گردهمایی هنر دینی تلاشی است برای پاسخگویی به مشکلات فعلی هنر. ما نیاز داریم نشست های متعدد داشته باشیم تا مفهومهای هنری را معین کنیم. کتابهای درسی هنری چاپ شود. مجلات خاص هنر داشته باشیم. نقد و بررسی و سخنرانی ادامه داشته باشد و. . .

حضور: از شرکت شما در این مصاحبه متشکریم.

سمیر صایغ: من هم متشکرم که به حرفهای من گوش دادید. امیدوارم خداوند متعال به همه ما نعمت و برکت بدهد. این اجتماعات به ما امید داده و چراغی در راه دشوار ما روشن کرده است.