هدف امام خمینی، انقلاب قلبها بود

هدف امام خمینی، انقلاب قلبها بود
۰۱ اسفند ۱۳۹۳
جهان اسلام, صدور انقلاب, قیام عاشورا, معضلات جهان اسلام, روشنفکران, انقلاب و نتایج آن, دین, حکومت اسلامی و حاکمان, فلسطین,

اشاره:

سیدبشارت شکوه (روزنامه نگار و نویسنده هندی) از مهمانان مراسم سالگرد رحلت حضرت امام و (همایش امام خمینی، فلسطین و خاورمیانه) در سالجاری بودند. ایشان تاکنون چندین رمان و داستان نوشته اند و همچنین در زمینه علوم اسلامی دارای تالیفات مهمی هستند از قبیل «از مدینه تا کربلا» درباره نهضت حضرت سیدالشهداء علیه السلام»، «اقتصاد قرآنی»، «ابوذر غفاری»، «انکشافات القرآن» و... ایشان که شیعه هستند، کتاب اخیر خود «انکشافات القرآن» را با همکاری یک نویسنده اهل تسنن که دوست ایشان است نوشته اند تا اتحاد و هماهنگی مسلمانان را در زمینه مسایل اسلامی بیشتر نشان دهند. آقای بشارت شکوه، سه کتاب نیز درباره امام خمینی نوشته اند.

* * *

*بفرمایید آشنایی شما با امام خمینی از چه زمانی شروع شد و چگونه ادامه پیدا کرد؟

 آشنایی من با اندیشه های امام خمینی به دهه 1960 و پیش از وقوع انقلاب اسلامی برمی گردد. بعداً در دهه 1970 توانستم بیش از پیش با این شخصیت بزرگ از طریق آثار ایشان، آشنا شوم.

من قبلاً کتاب توضیح المسائل ایشان را که در واقع شرح دقیق مسائل و اعمال دینی بود، خوانده بودم و بعد از آن هم تفسیر سوره حمد را از ایشان مطالعه کردم. همان زمان بود که متوجه

امام خمینی اسلام واقعی را برایمان به ارمغان آورد

امام، سمبل اتحاد مسلمانان جهان بود

امام شخصیتی بسیار آرام و مهربان داشتند

شدم ایشان یک آیت الله است ولی در زمان تبعید ایشان در نجف بود که تقریباً همه مردم هند او را شناختند و نام او در روزنامه ها و مطبوعات بسیاری دیده می شد.

علاوه بر آن مقالات و جلسات بسیار زیادی نیز در رابطه به ایشان نوشته و برگزار می گردید. مخصوصاً شیعیان هند در آن زمان جلساتی را در مورد ایشان برگزار می کردند و به بحث در مورد رهبر و آیت اللهی می پرداختند که توسط شاه ظالم ایران تبعید شده بود.

هنگامی که جنبش امام خمینی آغاز شد، ما، در هند دست از فعالیت کشیدیم. سپس امام خمینی به بغداد و بعد هم به پاریس تبعید شد و از آن زمان به بعد، ما اخبار مربوط به ایشان را از پاریس دریافت می کردیم و حقیقتاً هر آنچه که به فعالیت های ایشان مربوط می شد، با علاقه و شوق فراوان پیگیری می کردیم. زیرا می دانستیم که تمام فعالیت های ایشان فقط به خاطر حفظ اسلام است.

*مهمترین ویژگی امام خمینی از نظر شما چیست؟

امام خمینی کسی بود که اسلام واقعی را برایمان به ارمغان آورد. ایشان را نمی توان انسانی کاملاً فردگرا و یا کاملاً محافظه کار به حساب آورد. او کسی بود که تلاش می کرد تا به مسلمانان چهره اسلام و مسلمان واقعی را نشان دهد. به نظر من امام خمینی فردی بسیار روشنفکر و آزادی خواه نیز بود، زیرا با مسلمانان سنّی هم برخورد بسیار خوب و محترمانه ای داشت و همواره مسلمانان را به اتحاد و هماهنگی دعوت می کرد. شخصیت ایشان سمبل اتحاد برای مسلمانان جهان بود. همانطور که می دانید در حال حاضر مسلمانان جهان به فرقه ها و گروههای بسیار متعددی تقسیم شده اند که نه تنها اتحاد و همبستگی را فراموش کرده اند، بلکه حتی گاهی با یکدیگر به جنگ و ستیز می پردازند که این امری بسیار ناپسند می باشد. من معتقدم که امام خمینی سالهای متمادی برای برقراری دوستی و اتحاد میان مسلمانان مجاهدت کرده است.

* ظاهراً برای سخنرانی در جمع میهمانان و برگزارکنندگان مراسم امسال، موضوعات متعددی را آماده کرده اید. اگر ممکن است درباره این موضوعات توضیح بفرمایید.

به نظر من یکی از موضوعات می تواند «امام خمینی و نقش مذهب در جامعه» باشد و موضوع دیگر «مساله فلسطین» است ولی شخصاً فکر می کنم که موضوع «امام خمینی و نقش مذهب در جامعه» بهتر و جذاب تر باشد.

*با توجه به مقاله ای که ارائه خواهید کرد، درباره دیدگاه و عملکرد امام خمینی، در حوزه های فردی و اجتماعی جامعه چه نظری دارید؟

امام خمینی، خود، فردی مسلمان بود که از همه لحاظ کاملاً اسلامی رفتار می نمود. یعنی خوراک، پوشاک، اندیشه، رفتار و عملکرد او کاملاً مطابق با قوانین اسلام بود و در همه حال یعنی در برخورد با دوستان، دشمنان، همسایگان و... همانگونه رفتار می کرد که در اسلام به آن سفارش شده است. به عنوان مثال، او معتقد بود که یک مسلمان واقعی حتی با دشمن ظالم هم نباید

امام خمینی از صمیم قلب می خواست فلسطینی ها با آرامش و امنیت در سرزمین خود به کار و فعالیت بپردازند

رفتاری ظالمانه داشته باشد. بلکه باید رفتاری مطابق با قوانین اسلامی و در چهارچوب اسلام از خود نشان دهد. بنابراین امام خمینی با چنین رفتارهای اسلامی، نمونه بارز یک مسلمان بود که به دیگران اخلاق اسلامی را در عمل می آموخت. به عنوان مثال در جریان اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی، او صریحاً اعلام کرد که قصد کشتن آمریکایی ها را نداریم و فقط خواستار دفاع از ایران و حقوق ایرانیها می باشیم که این مورد دقیقاً برعکس تفکرات و اقدامات آمریکا بود.

* از دیدگاه امام خمینی قابلیت اسلام در برآوردن نیازهای مادی و معنوی انسان چگونه است؟

 امام خمینی ثابت کرد که اسلام قدرت فوق العاده ای در مدیریت و حاکمیت کشور دارد. او همواره آرزو می کرد که همه مسلمانان، اسلام را در خانه، جامعه، شهر و کشور خود و حتی در کل جهان در نظر بگیرند. در این راه، خود او اولین کسی بود که سمبل واقعی اسلام بود و ما هرگز حتی یک مورد غیراسلامی در تمام امور زندگی ایشان ندیدیم.

امام خمینی به تنهایی توانست اسلام را در جامعه ویران و از دست رفته آن روزگار اشاعه دهد. من شخصاً قبل از انقلاب اسلامی، سه بار به ایران آمده بودم و آن جامعه را به خوبی به یاد دارم. مثلاً همین هتل استقلال در آن زمان هتل هیلتون نام داشت. نحوه رفت و آمد زنان به اینجا در آن زمان کاملاً با اکنون متفاوت است.

به عقیده من امام خمینی، رهبری منحصر به فرد بود که در تمام امور، اسلام را مدنظر قرار می داد، به عنوان مثال او هرگز نخواست که بعد از فوتش پسرش احمد و یا یکی از دوستان و نزدیکانش به رهبری برسند. او واقعاً همه چیز را برای ایرانیان، مسلمانان و اساساً برای همه مردم دنیا می خواست.

* به نظر شما امام خمینی، درباره حاکم اسلامی چه دیدگاهی داشت؟

به نظر من، او خود فرد با تقوا و پرهیزکاری بود که همیشه تقوا و ترس از خدا را مهم ترین اصل برای یک حاکم اسلامی می دانست و اصل بعدی نیز رعایت عدالت در برخورد با مردم است. شاه ایران کسی بود که هرگز عدالت را در حکومتش در نظر نگرفت و در نتیجه خیلی زود نابود شد. البته به جز شاه مثال های دیگری نیز در حکومت های دنیا وجود دارند که در نتیجه ناعدالتی، خیلی سریع از هم پاشیده شده اند. اساساً حکومت چیست؟ حکومت یک وسیله سیاسی است برای قانونگذاری و تامین نیازهای مردم. می دانیم که سالها و قرن ها پیش از آمدن امام خمینی، حضرت محمد(ص) در صدر اسلام حکومتی اسلامی را در مدینه پایه گذاری کرد و هدف از حکومت اسلامی هم تامین نیازهای همه مردم اعم از مسلمان، مسیحی، یهودی و... بوده است. یعنی غیرمسلمانان نیز حداقل حق زندگی کردن و لذت بردن از زندگی را دارند، زیرا همه انسان هستند و حتی اگر مذهبی غیر از مذهب ما (اسلام) داشته باشند، باز هم با مسلمانان برابر هستند.

در نهج البلاغه هم می بینیم که حضرت علی(ع) در نامه ای به مالک اشتر موکداً می فرماید که همه با هم برادر هستید و هرگز نباید غیر مسلمانان را در جامعه نادیده بگیرید. امام خمینی هم دقیقاً همین رویه را در پیش گرفته و ارتباط و همبستگی بسیار خوبی بین حکومت و دین یا به تعبیری دیگر بین سیاست و دیانت برقرار کرد و فرمود که حکومت هرگز نباید برخلاف آنچه دین فرموده عمل کند.

امروز نیز آیت الله خامنه ای با نظرات امام خمینی موافق است و معتقدند که هر آنچه برخلاف دین و مذهب باشد، یعنی غیراسلامی باشد، سریعاً از بین می رود و هرگز ماندگار نخواهد شد و برعکس هر آنچه اسلامی باشد، به خوبی به نتیجه خواهد رسید.

* شما مقاله ای هم درباره فلسطین داشتید. به طور کلی نظر شما درباره مسئله فلسطین چیست؟

 فلسطینی ها عمدتاً مسلمان هستند ولی در میان آنها تعداد زیادی مسیحی و یهودی هم دیده می شود . سیاست اسرائیل بدین صورت بوده است که تمام مسلمانان و مسیحیان را از سرزمین مادری خود بیرون رانده و مورد تجاوز قرار دهد. بنابراین اساس چنین حکومتی غیرانسانی و خشونت آمیز است و امام خمینی هم نه تنها به این علت که اکثر فلسطینی ها مسلمان هستند، بلکه حتی اگر غیرمسلمان هم بودند، چون مورد ظلم و تجاوز قرار گرفته بودند، به کمکشان می شتافت. او همیشه معتقد بود که فلسطینی ها بسیار مظلوم هستند و پایه و اساس اسلام نیز مبارزه با ظلم و ستم و یاری رساندن به مظلومان می باشد. امام خمینی همیشه از صمیم قلب می خواست که فلسطینی ها بتوانند با آرامش و امنیت در سرزمین خود به کار و زندگی بپردازند.

* به نظر شما بزرگترین مشکلی که جهان اسلام در مقابله با اسرائیل با آن دست و پنجه نرم می کند، چیست؟

متاسفانه مسلمانان با یکدیگر متحد نیستند و این عدم اتحاد همیشه برایشان خطرناک بوده است. مساله بعدی هم این است که از بین 59 کشور به ظاهر مسلمان، فقط ایران است که واقعاً اسلامی می باشد و تا زمانی که این کشورها به راستی و حقیقتاً اسلامی نشوند، هیچ اقدام جدی نمی توانند در برخورد با اسرائیل انجام دهند. رهبران اغلب کشورهای مسلمان، حتی گاهی انگیزه های شخصی را هم وارد این بحث می کنند. مثلاً ممکن است حکومت و دولت کشوری چنین فکر کند که اگر من بخواهم با اسرائیل مبارزه کنم، آمریکا هم به من حمله می کند. چون پشتیبان اصلی اسرائیل، همین آمریکای جنایتکار است و از آنجایی که خیلی از حکومت های کشورهای اسلامی، آمریکا را قدرت مطلق می دانند، بسیار از آن هراسانند. بنابراین من معتقدم تا زمانی که ما نتوانیم بت آمریکا را در هم بشکنیم، هیچ موفقیتی در برخورد با اسرائیل و بقیه ابرقدرت های ظالم دنیا نصیبمان نخواهد شد. امام خمینی هم کاملاً چنین عقیده ای داشت.

*چگونه می توان به این مهم دست یافت؟

 اتحاد مسلمانان تنها راه حل ممکن است. زیرا اگر ما مسلمانان با یکدیگر متحد و یکپارچه شویم، حقوق یکدیگر را به خوبی رعایت می کنیم. می دانید که یک معضل بزرگ در جهان اسلام همین است که انسان ها هنوز نمی توانند حقوق یکدیگر را رعایت کنند. مثلاً زنان در هند از حق تحصیل بی بهره اند و به نظر من این بی عدالتی محض است. تا زمانی که ما نتوانیم به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم، نمی توانیم اتحاد و همبستگی داشته باشیم. مصداق دیگر این مساله را در ارتباط بین شیعه و سنّی می توان دید. اگر شیعه و سنی با یکدیگر محترمانه و با حسن نیت برخورد نکنند، اگر شیعه یا سنی خود را برتر از دیگری دانسته و در نتیجه بخواهد آنها را از حقوقشان محروم کرده، اسلام را به دو شاخه کاملاً جدا به نام مذهب شیعه و سنّی تقسیم کند، پس دیگر معنای اتحاد چه خواهد بود؟

به نظر من اسلام یک دین واحد است که در آن شیعه و سنی کاملاً برابر و ملزم به رعایت حقوق یکدیگر می باشند. من هرگز ندیدم که امام خمینی شیعه و سنّی را از هم جدا کند یا از گروه شیعیان به صورت خاص یاد کند. یک حکومت اسلامی باید پناهگاه همه مسلمانان و به معنای عام تر پناهگاه همه انسانها و حتی مسیحیان و یهودیان باشد.

* درباره مقوله صدور انقلاب که امام خمینی بر آن تاکید داشتند چه نظری دارید؟

به نظر من معنای چنین اصطلاحی این است که ما باید روش و سیره زندگی و ایدئولوژی خود را به دیگران به خوبی بشناسانیم. یک مسلمان باید به گونه ای در برابر غیرمسلمانان

تا زمانی که نتوانیم بت آمریکا را در هم بشکنیم، هیچ موفقیتی در برخورد با اسرائیل یا سایر قدرتهای ظالم دنیا نصیبمان نخواهد شد

رفتار کرده و سخن بگوید که از خود شخصیت و چهره ای دوست داشتنی و قابل قبول ارائه دهد و مطمئناً اگر کسی یک مسلمان واقعی باشد، بهترین خصوصیات اخلاقی و انسانی را خواهد داشت و البته بهترین دوست و بهترین شهروند خواهد بود. پس در این صورت است که هر غیرمسلمانی در برخورد با یک مسلمان واقعی به این دیدگاه می رسد که اسلام دین برتر بوده و در نتیجه خود او نیز به اسلام گرایشی ابدی پیدا خواهد کرد.

به نظر من از آنجایی که امام خمینی شخصیتی بسیار آرام و مهربان داشتند، هیچ گاه به دنبال جنگ و خونریزی نبودند و منظور ایشان از صدور انقلاب بیشتر جنبه معنوی داشت و در واقع هدفشان «انقلاب قلب ها» بوده است.

* چرا آمریکا، مجاهدان فلسطینی و مسلمان را تروریست می نامد؟

 جهاد به معنی تلاش و مبارزه برای بدست آوردن و دفاع از حقوق مسلم فردی یا اجتماعی است که امری بسیار مقدس می باشد، در حالی که تروریسم مقوله دیگری است که با آن در تضاد است. دیروز یک بمب در مسجدی در افغانستان منفجر شد. مشخص است که مسلمانان هرگز دست به چنین کاری نمی زنند و ارتکاب این جنایت را تنها می توان از آمریکای جنایتکار انتظار داشت. این کار را تروریستها مرتکب می شوند. به کسی همچون بوش (رئیس جمهور آمریکا) تروریست می گویند. تروریسم و جهاد کاملاً از یکدیگر متمایز هستند و مرز بین آنها مشخص می باشد. بسیاری در هند به من لقب «جهادگر» داده اند و من هم همواره به آنها می گویم که یک مجاهد هستم چون از حقوق بشر دفاع می کنم.

اضافه می کنم در اسلام آمده است که اگر می خواهید به سرمنزل خوبیها برسید، باید همواره نیکی را سرلوحه کارهای خود قرار دهید. جهاد فی سبیل الله امری است که در اسلام اکیداً سفارش شده و حتی می توان گفت که اسلام بر پایه جهاد بنا گردیده است. دین مبین اسلام به ما می گوید که هرگاه کسی به حقوق شما تجاوز کرد، شما هم حق دارید که با او به مبارزه بپردازید و از خود دفاع کنید. آیه شریفه «قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم» نیز بر همین امر دلالت می کند. پس هر مسلمان فقط زمانی به جنگ و مبارزه می اندیشد که مورد حمله و تهاجم قرار گرفته باشد.

* امام خمینی، حضرت سیدالشهداء علیه السلام را الگوی مجاهدان می دانست. در این باره چه نظری دارید؟

 درست است که ما شیعه و مسلمان هستیم و در مجالس عزاداری برای امام حسین(ع) مرثیه خوانی و عزاداری می کنیم و برای او اشک می ریزیم که کاری بسیار پسندیده نیز می باشد، ولی باید بدانیم که امام حسین(ع) برای آزادی در کربلا مبارزه کرد و به شهادت رسید. ایشان بسیار تلاش کرد تا به همه انسانها بگوید که هرگز به هیچ قیمتی، عقیده، ایمان، تفکر و مذهب خود را نفروشند. امام خمینی نیز همواره تذکر می داد که اگر مسلمانان و شیعیان در مجلس امام حسین(ع) عزاداری و گریه می کنند، کمی هم به شخصیت و وجود خود ایشان بیندیشند تا بتوانند چنین امامی را هر چه بیشتر و بهتر دریابند.

*مهمترین تاثیری که انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی و مخصوصاً بر کشور شما (هند) داشته، چه بوده است؟

 انقلاب اسلامی ایران پدیده ای بود که اثرات مثبت بی شماری بر جهان اسلام گذاشت. امام خمینی رهبری بود که به همه مسلمانان جهان ثابت کرد که اگر با یکدیگر متحد شوند، هرگز در گروه اقلیت قرار نخواهند گرفت و مورد ظلم واقــع نخواهند شــد. در هند نـیـز تاثیرات انقلاب

حکومت اسلامی باید پناهگاه همه مسلمانان بلکه همه انسانها باشد

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسلمانان بسیار امیدوارتر شده اند

اسلامی ایران کاملاً مشهود بوده است. به عنوان مثال زنان مسلمان با حجاب شده اند و همچنین اکثر مسلمانان هند برای زیارت به مشهد، کربلا، مکه و دیگر اماکن زیارتی می روند و اساساً بعد از انقلاب اسلامی، همه مسلمانان و بخصوص شیعیان احساس فخر و بزرگی می کنند.

*به نظر شما مبنا یا هدف امام از انقلاب اسلامی چه بود و چگونه بدان جامعه عمل پوشاند؟

 به نظر من امام خمینی خواستار برابری و عدالت برای همه مسلمانان ایران بود که این امر، انگیزه بسیار خوبی برای شروع یک انقلاب بوده است. زیرا طاغوت و شاه ثابت کرده بودند که هرگز مطابق با قوانین اسلام نمی اندیشند و عمل نمی کنند. به عنوان مثال، به خاطر دارم که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خواهر شاه چند بار به دعوت دولت هند به این کشور آمده بود. نکته جالب توجه این بود که او در هیچ یک از میهمانی ها به جز گوشت خوک هیچ غذای دیگری نمی خورد. پس تعجب بعضی از کشورها از این که چرا امام خمینی مخالف با طاغوت و دولت شاه بود و بالعکس، بسیار بی منطق به نظر می رسد. به عقیده من، امام خمینی بیش از آنکه انقلاب و تحولی در سیستم حکومتی به وجود آورده باشد، در اذهان و تفکر مسلمانان تحول ایجاد کرده است. زیرا همانطور که می دانید هر حکومتی یک روز می آید و یک روز می رود. امام خمینی توانست انقلابی معنوی ایجاد کند و سبب شد تا تغییراتی اساسی در نظام فکری مسلمانان رخ دهد. یعنی مسلمانان قلباً به این باور رسیدند که اگر اراده کنند، می توانند در جهان بسیار موثر و قدرتمند باشند و البته آنها بسیار امیدوارتر از گذشته شده اند.

*درباره حفظ و تداوم انقلاب اسلامی چه دیدگاهی دارید؟

 به نظر من خداوند متعال همواره ایران را از چشم دشمنان اسلام و ایران که در راس آنها آمریکا می باشد، محفوظ داشته است. حال اگر به هر دلیل و به خاطر هرگونه اشتباهی، این جنبش اسلامی که جنبه بین المللی دارد، دچار شکست شود، دیگر هیچ امیدی برای جنبش های اسلامی بین المللی باقی نخواهد ماند.

* به عنوان پرسش آخر بفرمایید درباره همایشهای بین المللی که هر ساله در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام برگزار می شود، چه نظر یا پیشنهادی دارید؟

 به نظر من بهتر است که چند سخنرانی هم به زبان های هندی، اردو و... در این همایش ها ارائه شود چون تعداد میهمانهای شما از این کشورها بسیار زیاد می باشد. همچنین پیشنهاد می کنم که همایش های بین المللی نیز برای کودکان برگزار شود تا آنها هم هرچه بیشتر با امام خمینی و انقلاب اسلامی آشنا شوند. چون عده زیادی از کودکان جهان او را بسیار دوست داشته و حتی به او لقب «پاپا خمینی» داده اند و شما در چنین همایشی می توانید در مورد رفتار امام خمینی با کودکان و موارد مشابه دیگر صحبت کنید و حتی آنها را به جماران و خانه امام ببرید تا از نزدیک با امام و زندگی او آشنا شوند.