خودباوری و خودباختگی از دیدگاه امام خمینی(ره)

خودباوری و خودباختگی از دیدگاه امام خمینی(ره)
فاطمه وثوقی
۱۶ فروردین ۱۳۹۴
خودباختگی, خودباوری,

«مسلمانها باید خودشان را پیدا کنند، یعنی بفهمند که خودشان یک فرهنگی دارند، خودشان یک کشوری دارند، خودشان یک شخصیتی دارند» . امام خمینی(ره)

از نظر اسلام انسانها آزاد آفریده شده اند و دارای شخصیت وهویت مستقل می باشند، لذا حق ندارند خود را تحت سلطه دیگران قرار بدهند. اما اینکه چرا بعضی از ملتها همیشه زیر سلطه دیگران زندگی می کنند و افراد زورگو و دولتهای استعمارگر آنهارا اسیر خود کرده اند، دلائل گوناگون دارد: گاهی جهل و نادانی انسانها باعث شده که در زیردست دیگران زندگی کنند و گاهی غفلت و سهل انگاری بشر باعث شده که از زندگی مستقل و راحت بی بهره بماند. ولی شاید مهمترین عامل «نداشتن ایمان و یک جهان بینی درست که بر پایه اسلامی بنا شده باشد» . و بالطبع محروم ماندن از آثار و برکات چنین عقیده و پشتوانه ای خود عامل اساسی درانحراف از مسیر اصلی و گردن نهادن بر دستورها و امر و نهی هایی است که به خورد مردم می دهند. در این میان وظیفه افراد آگاه ودلسوز است که با دلائل متقن و روشن، اینگونه افراد بشر را بیدارکنند و با نشان دادن راههای صحیح زندگی، استقلال فکری و جسمی رابه آنها هدیه کنند، چراغی هر چند کوچک و کم نور به دست آنهابدهند، درست همان کاری که ائمه طاهرین «علیهم السلام » انجام دادند. تا در تاریکیهای جهل و ظلم راهنمای راهشان باشد.

رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله)فرمود: «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه » چرا که امام حسین(علیه السلام)چه برای زمان خود و چه برای آیندگان چراغ راه هدایت می باشد. ایشان با ظلم ستیزی خود چهره منفور ظلم و ظالم را برای مردم جهان برملا کردند.

مقاله حاضر به مناسبت سالگرد امام خمینی(ره)به پیروان و علاقمند آن امام عزیز در سه بخش تقدیم می شود:

1- هشدارهای حضرت امام در باره خود باختگی و خودباوری.

2- عوامل خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام راحل

3- راهنمایی های روشنگرانه امام راحل برای رسیدن به خودباوری.

هشدارهای حضرت امام(ره)در باره خودباختگی و خودباوری

امام امت می فرمایند:

«چرا هر روز این مظاهر الهیت و قدرت خدایی را می بینید وبیدار نمی شوید؟ از این غربزدگی بیرون بیایید... به خود بیایید.یک قدری به اسلام فکر کنید. نشکنید این سد بزرگی را که قدرتهای بزرگ را شکست نمی توانید هم بشکنید» .

این مرد بزرگ همیشه سعی بر آن داشته که ملتها را خصوصا مردم مسلمان ایران را متوجه نعمتهای بالقوه و بالفعلی که خداوند دروجود آنها قرار داده، نماید.

از این رو، در هر مناسبتی چه در دوران خفقان و چه بعد ازانقلاب اسلامی محور سخنان ایشان بیداری و هوشیاری و استقلال مردم بود و اعتقادشان به این بود که گر چه دشمن با انواع دسیسه ها وتبلیغات دورغین سعی کرده ما را عقب نگهداشته و کاری کند که خودمان هم باور کنیم واقعا کاری از دست ما بر نمی آید، ولی مامی توانیم به یاری خداوند توی دهن اینها بزنیم. می فرمودند:

«شما می توانید کشور را اداره کنید. می توانید مدیریت داشته باشید.» می فرمودند: و یکی از مصیبتهای بزرگی که برای این ملت بار آورده اند، اینکه ملت را نسبت به خودشان هم بدبین کردند.

«... تبلیغاتی که اینها کردند ما به خودمان هم حتی سوء ظن پیدا کردیم. یعنی خودمان هم باختیم خودمان را»

«آنها یک همچوفرهنگی را برای ما درست کردند که ما از خودمان بی خود بشویم وآنها تمام چیزی که ما داریم و حیثیتی که ما داریم ببرند.»

انسان وقتی آزاد است که جسم و روح و تفکرش هم آزاد باشد تابتواند به کمک این نیروی بزرگ سه گانه ادامه حیات بدهد، در این رابطه «هیتلر» هم سخن بجایی می گوید: او می گوید: گر چه ماظاهرا زنده بودیم، اما در حقیقت چون اجسام بی روحی بودیم که تمام ارزشهای زندگی را از ما گرفته بودند. این قانون طبیعی است: ملتی که خود را تسلیم دیگری کرد تا او دخالت کند، این ملت لیاقت شکست و بدبختی را خواهد داشت.

در یک بیان دیگر امام راحل آداب و فرهنگی را که غرب برای مسلمانها به ارمغان آورد. «ام الامراض » می نامند و سفارش می کنند که ملت مسلمان اکیدا از آن بپرهیزند. می فرمایند: «در سالهای بسی طولانی، جوانان ما را باافکار مسموم پرورش داده و عمال داخلی استعمار بر آن دامن زده اند و از یک فرهنگ فاسد استعماری جز کارمند و کارفرمای استعمار زده حاصل نمی شود. باید کوشش کنید مفاسد فرهنگی حاضر رابررسی کرده و به اطلاع ملتها برسانید و با واست خداوند متعال آن را عقب زده و به جای آن فرهنگ اسلامی انسانی را جایگزین کنید تا نسلهای آینده با روش آن که انسان ساز عدل پیروزی است،تربیت شوند.»

امام عزیز چون پدری دلسوز و با تدبیر سعی در ایجاد وحدت بین اقشار مختلف ملت مسلمان داشتند و هر گاه قدمی یا قلمی در رابطه با ایجاد سستی و تفرقه می دیدند، پدرانه نصیحت می کردند.

می فرمودند: «من از آنها گله دارم برای اینکه می بینم که درنوشته هایشان بعضی نوشته هایشان، اینها راجع به فقها... یک قدری حرفهایی زده اند که مناسب نبوده است بزنند.

اینها غرضی ندارند، من می دانم که غالب اینها می خواهند خدمت کنند، نه این است که مغرض باشند و از روی سوء یت حرفی بزنند،اینها اطلاعاتشان کم است.»

امام همیشه از افراد تحصیل کرده انتظار ویژه ای داشتند، چراکه آنها با علم و آگاهی دادن به مردم نقش موثری دارند. در یک بیان زیبا خطاب به دانشگاهیان می فرمایند: «یک فرد دانشگاهی که انحراف پیدا کند، غیر از یک فرد بازاری و کارگر است. انحراف اساتید دانشگاه انحراف خودشان تنها نیست. انحراف یک گروه است ;

چه گروهی؟ آن گروهی که می خواهند مملکت را اداره کنند که گاهی به انحراف یک کشور منجر می شود.» در بیانات امام مکرر شنیده ودیده بودیم که به وحدت جامعه اسلامی اهمیت خاص قائل بودند،بخصوص دو قشر عظیم و تحصیل کرده حوزه و دانشگاه که مسئولیتهای کلیدی کشور هم به دست این دو قشر است سفارش می کنند. «آنهادنبال این بودند که این دو قدرتی قدرت متفکر ملت هست و ممکن است که ملت ها را اینها بیدار بکنند، اینها را از هم جدا بکنند،نه فقط جدا، طوری بکنند که مقابل هم بایستند، صف آرایی بکنند.»

نیز می فرمودند: «نیروی هر دو قدرت متفکر ملت به جای رویارویی با دشمن اصلی و عمال داخلی آنها، در رویارویی بایکدیگر تباه شد. هر دوی آنها به جای کارکرد عقلی، احساسی،برخورد کردند نتیجه آن شد که آن قدر در بدگویی از یکدیگر پیشی گرفتند که پلهای پشت سر ویران گردید.» این هشدار جدی امام درحال حاضر بسیار قابل تامل و تفکر می باشد، که خدای ناکرده دوباره تاریخ سیاه تفرقه بین این دو گروه عظیم و کاری تکرارنشود. امید است انشاءالله هر دو قشر حوزه و دانشگاه درتمامی طول عمر با برکتشان در کنار هم بوده و برای هم کار بکنندو تنها منحصر در نام «وحدت حوزه و دانشگاه » نباشد; زیرا امام راحل این دو نیروی بزرگ را به علم و عمل تشبیه فرموده اند:

«دانشگاه و حوزه را به علم و عمل می توان تشبیه کرد. آنچه که خوانده شده رفتار الگویی آن عالم است. پس عالم بودن عمل کردن است » و در بیان دیگری امام راحل حوزه ای و دانشگاهی را به چشم و گوش تشبیه کرده اند.

ایجاد جنگ روانی و تضعیف روحیه انسانهای مبارز، یکی ازابزارهای کاری دشمنان بشریت خصوصا جهان اسلام است که غالباقربانیان بیشتری هم می گیرد. در این میان فقط بصیرت و اتحادانسانهای آزاده و مبارز و حق جو می باشد که کارساز بوده ومی تواند اثرات جنگ روانی و امثال ذالک را از بین ببرد.

از آنجا که دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی در هیچ زمانی بیکارننشسته اند و درصدد ضربه زدن می باشند. امام بزرگوار خطاب به حوزه و دانشگاه می فرمایند: «حوزه های مقدسه علمیه و دانشگاهیان قدیم و جدید و طبقه جوان ملتهای بزرگ اسلام باید خودشان را مجهزکنند برای عصرهای تاریکی که پیش بینی می شود. اسلام محتاج به دفاع بیشتری است. این دنیا با همه فریبندگی بر ما و شما خواهدگذشت. چه بهتر که این عمرهای کوتاه و وقتهای کم، صرف خدمت به اسلام و مسلمین و استخلاص ممالک اسلامی از تحت فشار ظلم استعمار واستبداد گردد. شما آقایان محترم با مجاهدات و تجنب از هواهای باطل. حب دنیا را از دل بیرون نمائید تا شایسته خدمت به احکام نورانی آسمانی گردید.» همانطور که این پدر بزرگوار، جوانان راذخائر فوق الارضی می نامیدند. به همان نسبت هم نگران آینده آنهابودند. لذا می فرمودند: «جوانان دبیرستانی با هشیاری کامل توجه داشته باشند که عمال اجنبی، آنان را حتی با اسم اسلام راستین،به دام شرق یا غرب نیندازند... جوانان عزیز دبیرستانی ودانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروه ها که می خواهندبااسم اسلام پایه های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند، هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف و قوانین آن ندارند و باخواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط نمی شود اسلام شناس شد... در حقیقت تمسک به قرآن ونهج البلاغه برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند و شما جوانان عزیز و سرمایه های کشوررا بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند. ای جوانان عزیز!

هشیار باشید و با تفکر و تعقل فعالیت این منافقین بلندگوی غرب را بررسی نمایید. امروز بزرگترین دلیل بر بطلان راه آنان همبستگی تمامی نیروهای ضد انقلاب و کوشش همه آنان در مخالفت باجمهوری اسلامی است که خواست ملت می باشد... اینان همان اندازه دردعوی اسلامی بودن خود صادقند که در دعوی مخالفت با غرب و آمریکاکه اکنون صداقتشان در دامن غرب و طرفداری بی چون و چرای غرب ازآنان به ثبت رسیده.» در بیان دیگر فرمودند: «و نکته دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقه به جوانان عرض می کنم این است که درمسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علماء متعهد اسلام استفاده کنید و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بی نیاز ازهدایت و همکاری آنان ندانید.»

«به پدر و مادر این عزیزان نصیحت کنم که شما فرزندان خودتان را و جوان ها خودشان را از دست این گرگهایی که به صورت آدمیزاد درآمدند و شما را منحرف می خواهند بکنند، توجه داشته باشید... شما تمام قوای خودتان راهم که روی هم بگذارید، در مقابل این سیل خروشانی که ملت مسلمان و ارزنده ایران به راه می اندازد قطره ای بیش نیستند. چرا خودتان را به تباهی می کشید و بااسم استقلال ایران می خواهید ایران را به چنگال گرگهای قدرتمند مبتلا کنید. یک قدری تفکر کنید ما خیر وهدایت شما را می خواهیم.»

همانطور که امام راحل فرموده اند عده ای به نام اسلام طوری جوانها را گول می زنند که جوان ساده و باصفا فکر می کند اسلامی راکه آن ها عرضه می کنند بهتر از اسلامی است که حاکم بر جامعه انقلابی ما است.

هر روز با ایراد گرفتن به احکام فقهی و مسائل دیگر اسلامی جوآنهارا نسبت به احکام نورانی اسلام بدبین می کنند و ایمان واعتقادشان را متزلزل ساخته و به نفع اغراض شخصی خود از آنهاسوء استفاده می کنند. امام امت این پیر فرزانه گویا چنین روزهایی را پیش بینی می کرد، لذا فرمود:

«ما متاثریم برای جوانهایمان متاثریم برای این بازی خورده ها... که شماها را وادار می کنند بروید، شماها استقامت کنید، کارها را درست کنید ; ما بیاییم حکومت کنیم... یک قدری فکر لازم دارد که این را برای چه می کنید؟ مگر اینها نبودند ادعامی کردند ما با خلق موافقیم «امروز هم قشر جوان را یدک می کشند» با دیگران مخالف، با امریکا مخالفیم. شما دیدید عملابر خلاف این عمل کردند و به دامن امریکا پناه بردند و آمریکا ازآنها حمایت می کند(البته بعضی از آنها در میان مردم ایران زندگی می کنند و از فضای باز سیاسی که حاصل خون شهیدان و جانبازان گرانقدر می باشد استفاده می کنند و همچنین از سایر خدمات ملی بهره مند می شوند، ولی عملا و علنا در خدمت بیگانه هستند و گویاسخنگوی آنها می باشند و اندیشه های شوم آنها را در نوشته ها وسخنان خود پیاده می کنند چرا توجه ندارید به مصالح خودتان آن روزی که این ها بیایند و سلطه پیدا کنند، معلوم نیست با شماهاچه خواهند کرد.

«ما میل نداریم که شماها، جوانانی که می توانید برای این ملت ذخیره باشید تباه شوید تباه فکری بشوید و بعد هم تباه جانی.

انتظار این پدر پیر از فرزندان خود تنها اصلاح و هدایت خودشان نیست، بلکه از آنها می خواهد که دیگران را هم ارشاد کنند:

نوباوگانی که بی خبر هستند و از دام صیادان شیاد اطلاعی ندارند.

از این رو می فرمایند: «نصیحت مشفقانه من به شما نوجوانان وجوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه برگردید. و بامحرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت می کنند.متحد شوید و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور وملت از شر مخالفین نجات پیدا می کند و همه با هم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاص هستید که جز به نفع شخصی(حزبی) خود فکر نمی کنند»

«شماجوانان عزیز هشیار با دوستان داخل کشور خود دست به دست هم دهیدو این نوباوگان بیخبر را ارشاد(کنید)و از دام صیادان شیادبرهانید. »

«عوامل خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام «ره »

زمانی که مردم مسلمان ایران به زور زیر سلطه اجانب و دست نشانده های آنان زندگی می کردند و مجبور بودند افکار نادرست غربی را در کشور شان تحمل کنند. با دمیدن صبح انقلاب اسلامی و نفس مسیحایی حضرت امام، مردم ایران به اصالت و هویت واقعی خودبازگشتند و با افشاگری امام عزیز به پوچی ابرقدرتهای شرق و غرب پی بردند. در این رابطه امام راحل فرموده اند:

«ما از اروپائیان چنان وحشت کردیم که یکسره خود را باخته وعلومی که خود در او تخصص داریم و اروپائیان تا هزار سال دیگرنیز به او نرسند به سستی تلقی می کنیم. کسی که منطق الشفاء وحکمه الاشراق و حکمت متعالیه صدرای شیرازی دارد، به منطق و حکمت اروپا چه احتیاج دارد.»

و نیز خطاب به روسای اسلام فرمودند:

«الان بر روسای اسلام، بر سلاطین اسلام بر روسای جمهور اسلام(روسای احزاب داخل کشور)تکلیف است که این اختلافات موسمی جزیی را که گاهی دارند این اختلافات را کنار بگذارند... اگر همه با هم همدست بشوند، هفتصد میلیون می گویند این جمعیت، اما هفتصدمیلیون متفرق به قدر یک میلیون هم نیستند، هفتصد میلیون متفرق به درد نمی خورد. هزارها میلیون متفرق هم به درد نمی خورد. امااگر این هفتصد میلیون، دویست میلیونش، چهارصد میلیون با هم دست بدهند، دست برادری بدهند حدود و ثغورشان را حفظ کنند... درمصالح اسلامی که مشترک بین همه است با هم توحید کلمه کنند اگراینها توحید کلمه کنند، دیگر یهود به فلسطینی طمع نمی کند، دیگرهند به کشمیر طمع نمی کند، برای این است که نمی گذارند شما متحدبشوید»

خطاب به مردم عزیز ایران فرمودند:

«مجاهدت شما جوانان و مسلمین برومند ایران همه طبقات که با وحدت کلمه دست اجانب راکوتاه کردید، الگویی ست برای همه مستضعفین. من امیدوارم که همه مستضعفین که زیر بار مستکبرین هستند، بواسطه این مجاهدات شما به خود بیایند و خودشان را نجات بدهند.»

رهبر معظم انقلاب قدرت اقتصادی مسلمانها را یک حربه کاری علیه جهانخواران می دانستند و تاکید داشتند که مسلمانان هم از نیروی خدادادی نفت بر علیه آنها استفاده کنند.

می فرمودند: «اگر چند مدتی شیرهای نفت به روی غرب بسته شود، آنها تسلیم شما می شوند. آنها محتاج به نفت شما هستند» ، زمان جنگ عراق بر ایران در سال 65 یا 64،ایران یکی از پایانه های نفتی کویت را مورد هدف قرار داد(بخاطرهمکاری کویت با عراق در جنگ... ). چند روز بعد جرائد نوشتند که امریکا بخاطر بمباران پایانه کویت، حدود یک هزار میلیون یامیلیارد خسارت دیده است. این همان نکته ای است که امام به آن اشاره فرموده بودند. در رابطه با عرضه «اسلام امریکایی »اعتقادشان بر این بود که این نوع از اسلام از پیچیدگی خاص برخوردار می باشد که به راحتی قابل شناسایی نیست. می فرمودند:

«ای کاش همه تجاوز جهانخواران همانند تجاوز شوروی به کشورمسلمان و قهرمان پرور افغانستان علنی و رو در رو بود تامسلمانان ابهت و اقتدار دروغین غاصبین را در هم می شکستند، ولی راه مبارزه با اسلام امریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد.»

رهبر کبیر انقلاب اسلامی همیشه آرزو داشتند که دو مرکز مهم حوزه و دانشگاه با هم و در کنار هم باشد تا بوسیله علم و آگاهی آنها، مردم مسلمان هم از آگاهیهای لازم بهره مند شوند و همه باهم در جهت منافع کشور و بر ضد دشمنان اسلام به فعالیت بپردازند:

«و از نقشه های اجانب، کوشش در جدایی این دو قطب و تفرقه اندازی بین این دو مرکز حساس آدمساز بوده و هست جداکردن این دومرکز در مقابل آنها را یکدیگر قراردادن اینها را در مقابل هم قرار دادن و در نتیجه خنثی کردن فعالیت آنان در مقابل استعمارو استعمارگران از بزرگترین فاجعه های عصر حاضر است.» این سخنان گهربار که برگرفته از قرآن کریم می باشد، همیشه باید سرلوحه همه اقشار ملت مسلمان و انقلابی ایران قرار بگیرد.

قرآن می فرماید:

«و اطیعواالله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا ان الله مع الصابرین » و همه با روح وحدت ایمان پیروفرمان خدا و رسول باشید و هرگز راه اختلاف و تنازع(که موجب تفرقه اسلام است)نپوئید که در اثر تفرقه ترسناک و ضعیف شده قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد; بلکه همه باید یکدل(در راه خدا)پایدار و صبور باشید که خدا همیشه با صابران است.

اگر در همه جوامع اسلامی روشنگری و افشاگری مثل روشنگریها وافشاگریهای حضرت امام صورت می گرفت، مردم مسلمان جهان خصوصا نسل جوان دنباله روی آداب و سنتهای غلط غرب و اروپا نمی شدند، برخی مشکلات اخلاقی و روحی برای جامعه ببار نمی آمد و نسل جوان که سرمایه مهم و ذی قیمت هر کشور می باشند دچار سر در گمی وخودباختگی محض نمی گردید.

با توجه به دنیای امروز غرب و اروپا که حدود هفده میلیون انسان مبتلا به «ایدز» دارد و یا تمدن فعلی که در آن به سرمایه گذاری بیش از(شخصیت گذاری پرداخته شده)و درنتیجه طغیان و عصیان و احساس پوچی در نسل جوان(نظیر ایجاد حزب سبزها درآلمان)ایجاد کرده و سبب نگرانی و یاس دانشمندان و محققان گشته و (گرایش به هیپی گری و پانکیسم و غیره که دستاورد دنیای فریبنده و به ظاهر متمدن امروز است)آیا باز هم کسانی می خواهندبه دنبال آداب و فرهنگ غربی بروند. و ترقی و تمدن را از آنجابه ارمغان بیاورند؟ «یا دست به اصلاح جامعه خود بزنند؟ !»

ایمان به خدا، همان نیرویی که مردم مسلمان را با مشت و دست خالی به میدانهای مبارزه می کشاند مورد توجه حضرت امام بود که بارها در سخنانشان به آن اشاره می کردند که نباید از این نیروغافل بشویم. «... این ها همه چیزهایی است که روی یک نقشه ای درست شده است که ماها از مقدرات کشورمان غافل بشویم... اینهادیدند که اینها با مشت خالی لکن با ایمان، با ایمان به خداآمدند به میدان و قدرت های بزرگ را شکست دادند و همه را بیرون کردند. دستشان را قطع کردند. اینها الان لمس کردند که آنی که اینها را شکست داد، این ایمانی بود که این جوانها داشتند و این توجهی بود که به اسلام داشتند.»

همان طور که رسول گرامی اسلام فرموده اند، اسلام بالاتر از همه چیز است «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه »

«اسلام قدرت کوبنده اش رانشان داد... اجانب احساس کردند جنبه کوبنده اسلام را و می خواهنددر جنبه سازنده اش اخلال کنند. ما به جنبه کوبنده اسلام تا اینجارسیدیم. باید جنبه سازنده اش را هم به دست ملت با پشتیبانی خدای تبارک و تعالی شروع و به اتمام برسانیم. بدخواهان نمی خواهندببینند که جنبه سازنده اسلام نمایش پیدا کند در دنیا تا مکتبهای دیگر را دفن کنند.»

امروز حکام غربی به عظمت اسلام اذعان دارند و معتقد هستند که اسلام تنها مکتبی هست که کمونیست را شکست داد. در حالی که ما ازآنها شکست خورده بودیم، چرا که اسلام هم به دنیا توجه دارد و هم به آخرت توجه دارد. در همین راستا، استعمار تمام نیروی خود رابه کار گرفته است تا برنامه های مترقی اسلام را نامناسب با جهان امروز نشان بدهد. لذا با پایین آوردن ارزشهای اسلامی توسط عمال خودفروخته داخلی چنین وانمود می کند که احکام اسلامی اشباع کننده خواسته های ملل مترقی امروز نیست.»

راهنمایی های روشنگرانه امام راحل برای رسیدن به خودباوری «ای مسلمانان و ای مستضعفان عالم، دست به دست هم دهید و به خدای بزرگ روی آورید و به اسلام پناهنده شوید و علیه مستکبران ومتجاوزان به حقوق ملتها پرخاش کنید.»

قرآن کریم می فرماید: «و نومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی » پس هر کس به راه ایمان و پرستش خدا گراید به رشته محکم و استواری چنگ زده که هرگز نخواهد گسست. باز می فرماید:

«الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور» خدا یاراهل ایمان است، آنان را از تاریکی های جهان بیرون آرد و به عالم نور برد.

امام امت در همه سخنرانی های خودشان مردم را دعوت به سوی عزت اسلامی می کردند و مکرر می فرمودند که اگر به آغوش «اسلام ناب محمدی » صلی الله علیه و آله باز گردید. سیادت بر دنیاخواهید داشت: «بر شما جوانان مسلمان لازم است که در تحقیق وبررسی حقایق اسلام در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره اصالتهای اسلامی را در نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همه مکاتب دیگر جدا می سازد، فراموش نکنید. مبادا قرآن مقدس و آئین نجاتبخش اسلام را با مکتبهای غلط و منحرف کننده ای که از فکر بشرتراوش کرده خلط نمائید» .

طنطاوی مفسر اهل سنت در تفسیرش می گوید: انحطاط مسلمین و ترقی اروپا از یک نقطه شروع شد و آن اعراض از دین است. لازم به توضیح است که دین اروپائیان غالبا مانع ترقی علمی و اکتشافی واختراعی آنها می شد، به عنوان مثال گالیله در کشف خود نتوانست موفق بشود، زیرا کلیسا او را متهم به کفر کرد، ولی اسلام همیشه مشوق علم آموزی و ابداع و اختراع بوده است، به طوری که درجنگهای صدر اسلام حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله در مقابل تعلیم اسرا آنان را بدون فدیه دادن آزاد می کردند. آنچه که تمام انقلابها را رو به سوی کندی می برد، برگشتن از اصول آن انقلاب است. به عبارت دیگر فراموش کردن اهداف انقلاب و غرق شدن درکارهایی که جلوی حرکت تند چرخهای انقلاب را می گیرد و مانع بر سرراهش ایجاد می کند.

امام بزرگوار سفارش اکید داشتند که دولتمردان انقلاب اسلامی از اصول انقلاب و ولی نعمتهای خود غافل نباشند، چرا که مردم به مسئولین نظام اعتماد کرده و حراست وحفاظت اصول نظام اسلامی را که خونبهای هزاران شهید و جانباز است به دست آنها سپرده اند، ایشان در این رابطه فرموده اند: «شماآقایان محترم، با مجاهدات و تجنب از هواهای باطل حب دنیا را ازدل بیرون نمائید تا شایسته خدمت به احکام نورانی آسمانی گردید.»

آگاهان هر جامعه در پیشرفت آن جامعه نقش موثری دارند. از این رو تلاش و خدای ناکرده کوتاهی آنها نیز موثر می باشد وخسارتهایشان جبران ناپذیر. لذا سفارش می کنند که: «دانشگاهی نباید خود را بی نیاز از حوزه ها بداند، به بهانه اینکه در زمینه علوم تجربی درجه ای از دانش دست یافتند و توانستند اداره اموررا به دست گیرند دیگر نیاز به حوزه نیست. همانگونه که وجوددانشگاه برای کشور بایسته است وجود حوزه بایسته تر می نماید واداره کشور بی وجود حانیت باعث شکست در برنامه های اجرایی است » این دو قشر مهم جامعه باید در هر حال مکمل یکدیگر باشند.

این دو قشر می توانند کاستی های یکدیگر را گوشزد نموده با همدلی و همراهی و ارائه نظرات و پیشنهادات مفید در رفع آن بکوشند.

آنگاه می توان گرههای کور کشور را گشود. رسیدن به چنین نقطه ای چندان دور از دسترس نیست. از دست دادن این فرصت ها در این راه جبران ناپذیر خواهد بود. «اگر این نهضت شکست بخورد، تا آخردیگر ایران روی خوش به خودش نمی بیند. همه مسئول هستید، من یک طلبه، با شمای دانشگاهی فرق نداریم، هر دو مسئول هستیم.»

امام امت با راهکارهای خاصی که بنا نهادند، پرچم مبارزه رابر علیه تمام مستکبران و جهانخواران برافراشتند و پیروز گشتندو بار دیگر مسلمانان جهان عظمت واقعی اسلام را به چشم خود دیدندو قدرت آن را لمس کردند. علاوه بر پیروزی مردم مسلمان ایران،این حرکت اسلامی مردم جهان را امیدوار ساخت که می توانند خود رااز دست استعمارگران نجات بدهند. غیرت دینی در همه زمانها وسیله تحرک برای انسانهای آزاده و مذهبی بوده است حتی افراد غیرمذهبی هم به قدرت و اقتدار دین اذعان دارند، گرچه خودشان پابندنیستند; همین نیروها انسانهای تحت سلطه وستم را به اربابان جامعه تبدیل می کنند.

هیتلر می گوید: ما عقیده داریم که اگر احساس مذهبی در یک قوم تقویت شود، لااقل می تواند آن ملت را مافوق درجه انسانی قراردهد. زیرا ایمان داشتن به یک چیز اساس آزادی فکر و رها ساختن او از قید اسارت است اگر امروز پایه های احساس مذهبی را استوارنگاه دارند در صورتی که معتقدات مذهبی با اصول یک تعلیم وتربیت درست هم آهنگ باشد این روش پایه های معتقدات مردم رامستحکم می کند. و در تصفیه اخلاق و عادات عمومی موثر است. امیداست انشاءالله به یاری خداوند بزرگ و عمل به احکام نجاتبخش اسلام عزیز، بتوانیم سایر مردم مسلمان و غیر مسلمان جهان را نیزاز دست استعمارگران ظالم نجات بدهیم. علی رغم همه تبلیغات پرسر و صدای غرب علیه اسلام، در گوشه و کنار جهان نغمه های امیدبخش به گوش می رسد. جورج نیلسن می نویسد: خطر بزرگ دیگری که موجبات نگرانی اروپائیان را فراهم آورده، مسئله مهاجرین فعلی اروپا به عنوان تهدیدی جدی و بالقوه و مهاجرت مسلمانان به اروپا است که خواستار شغل و مسکن و امکانات رفاهی شده در عین حال حاضرنباشند جذب فرهنگ و نحوه زیست کشور میزبان شوند. و نیزمی نویسد: بیشتر اندیشمندان غربی با تسلط سیستم آکادمیک سکولار،خاصه در زمینه جامعه شناسی بر این تصور بودند که اقلیتهای قومی و مذهبی نیز به زودی در سکولاریزم حل خواهند شد، اما چنین تصوری محقق نشد; بلکه به گفته او در نیمه دوم دهه هشتاد میلادی، شاهدرشد سریع انتشار کتابها و مقاله های مختلف در خصوص مسلمانان اروپا هستیم. البته عامل قدرت مذهبی با آنچه که در خاور میانه می گذشت بی ارتباط نبود. زمانی که امام عزیز می فرمودند ماانقلابمان را صادر می کنیم، بعضی از افراد کوته فکر خیال می کردنداگر ایران را درگیر جنگ بکنند یا مرزهای ایران را کنترل بکنندمی توانند مانع صدور انقلاب بشوند. «بروس موزلیش » در کتاب خمینی مخفی می نویسد: امام خمینی رهبری است که مناسبترین زمانی را برای فعالیت سیاسی خود انتخاب کرده و انقلاب اسلامی در پی خود«انقلاب پنهان » دارد که با رهبری امام به تمام جهان سروری خواهد یافت. خطر صدور انقلاب اسلامی برای غرب از همه سلاحهای مرگبار شکننده تر است، چرا که به قول قرآن کریم خواب و راحتی را از آنها گرفته است. قرآن کریم می فرماید:« و لا تهنوا فی ابتغاء القوم ان تکونوا تالمون فانهم یالمون کما تالمون و ترجون من الله ما لا یرجون و کان الله علیما حکیما» و نباید (از تعقیب کردن) در کار دشمنان سستی و کاهلی کنید که اگر شما از آنان به رنج و زحمت می افتید، آنها نیز از دست شما رنج می کشند، با این فرق که شما به لطف خدا( و بهشت ابد) امیدوارید و آنها( چون بی ایمانند به خدا و اجر قیامت) امیدی ندارند و خدا دانا و حکیم و( کریم) است و امیدواران را محروم نمی سازد.

علامه محمد تقی جعفری(ره) در آخر نوشتارشان به قطعنامه کنگره ای که از سوی انجمن دولتی حقوق تطبیقی دانشگاه حقوق پاریس نوشتند اشاره کرده اند به این مطلب که: « در پایان این کنفرانسها قطعنامه ای به امضای کنگره... رسانیدند که همه آنها عظمت و استحکام فقه اسلامی را تصدیق کردند و صلاحیت آن را برای پاسخگویی همه جوامع بشری اعلام نمودند.»

کلام خودمان را با سخن دیگر از امام راحل به پایان می برم که فرمودند:« ما به تمام جهان تجربه هایمان را صادر می کنیم و نتیجه مبارزات با ستمگران را بدون کوچکترین چشم داشتی به مبارزان راه حق انتقال می دهیم و تمامی آزادیخواهان باید با روشن بینی و روشنگری راه سیلی زدن بر گونه ابرقدرتها، خصوصا امریکا، را بر مردم سیلی خورده کشور مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم نمایند.»

از خدا می خواهیم این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی به صدا درآوریم.