امام خمینی رحمه الله پر برکت ترین نسل کوثر در جهان معاصر

امام خمینی رحمه الله پر برکت ترین نسل کوثر در جهان معاصر
عبدالکریم پاک نیا
۲۲ فروردین ۱۳۹۴
علمای اسلامی, قرآن, اسلام مکتب قیام و مبارزه, اسلام و ظلم ستیزی, دشمنی با اسلام ناب, امام زمان (ع), وحدت جهان اسلام, انقلاب، ویژگی‌ها و ماهیت, انقلاب و عوامل پیروزی,

در شماره های قبلی (شماره 128) راجع به مصداق اتمّ تفسیر کوثر (حضرت زهرا علیها السلام) به طور مفصل سخن گفتیم، و در اینجا به مناسبت تقارن ولادت حضرت زهرا علیها السلام و امام خمینی رحمه الله بحث را حول محور برکات نسل کوثر ادامه می دهیم و آثار، خدمات و اندیشه های یکی از پربرکت ترین مصادیق نسل کوثر در زمان معاصر؛ یعنی حضرت امام رحمه الله را به نظاره می نشینیم.

نخست به تفسیری کوتاه از کوثر در منظر مفسران نامدار جهان اسلام می پردازیم که مشروح آن در بحث قبلی آمده است:

کوثر در قرآن

خداوند سبحان در یکصد و هشتمین سوره قرآن؛ یعنی سوره کوثر از اعطای کوثر به حضرت محمد صلی الله علیه وآله سخن گفته است. همچنان که می دانیم بسیاری از مفسران قرآن، در تفسیر این سوره یکی از معانی کوثر را نسل پربرکت و ماندگار حضرت فاطمه علیها السلام دانسته اند، که علاوه بر امامان معصوم علیهم السلام، رهبران شایسته، علمای فرزانه و شخصیتهای ممتازی از نسلِ پاکِ فاطمی، در طول تاریخ به جوامع مختلف بهره ها رسانده اند.

خداوند در این کوچک ترین سوره قرآنی، بزرگترین و مهم ترین پیام خود را بیان می کند، و در مورد حضرت زهرا علیها السلام دو خبر غیبی می دهد که هر دو ملازم هم و از معجزات مهم کلام وحی هستند، و در پاسداری از حریم فرهنگ قرآن نقش بزرگی ایفا می نماید: 1. فراوانی و بقای نسل رسول خدا صلی الله علیه وآله از طریق حضرت فاطمه علیها السلام؛ 2. ابتر بودن نسل مخالفین پیامبر صلی الله علیه وآله در مقابل نسل حضرت زهرا علیها السلام.

شیخ طبرسی ـ مشهورترین مفسر عالم تشیع ـ در «مجمع البیان» در شان نزول سوره کوثر و در مورد واژه «کوثر» می نویسد: «برخی بر این باورند که کوثر به معنای زیادی و فراوانی نسل و فرزند است. این معنا در نسل پاک پیامبر صلی الله علیه وآله و فرزندان فاطمه علیها السلام آشکار گشته، به گونه ای که امروزه شمارش آنان امکان پذیر نیست و این برکت تا روز رستاخیز ادامه خواهد داشت.» (1)

شیخ ابو الفتوح رازی، مفسر بزرگ شیعی و از متکلمان امامیه در سده ششم هجری که کهن ترین و مشروح ترین تفسیر شیعی به فارسی را عرضه کرده بر این باور است که از مهم ترین معانی کوثر، فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله از نسل حضرت فاطمه علیها السلام هستند. او در معنای کوثر می گوید: «یعنی دل تنگ مکن از آنچه تو را ابتر می خوانند، که ما تو را کثرتی دهیم در عقب و نسل و فرزندان، که بر زمین بقعه ای و خطه ای نماند، الا آنجا جماعتی از فرزندان تو باشند. نبینی که روز طفِّ کربلا که آن جماعت اهل البیت علیهم السلام را بکشتند از فرزندان حسین علیه السلام، جز علی اکبر ـ زین العابدین علیه السلام ـ (2) نماند. خدای تعالی تنها از نسل او عالم را پر کرد. اکنون تو شکر کن خدای را و نماز بخوان و روز عید شتر بکش، که دشمنان و عَیّابان تو ابتر و دنبال بریده خواهند بود، تا از آنان که این گفتند، در جهان ایشان را و اَعقاب ایشان را اثر نماند.» (3)

علامه طباطبایی نیز می فرماید: «عبارات این سوره و قرائن و دلالات آن روشن می کند که مقصود از «کوثر» فرزندان و ذرّیّه های حضرت زهرا علیها السلام است، و این سوره یکی از معجزات قرآن در عرصه پیشگویی و آگاهیهای غیبی است.» (4)

فخر رازی ـ مفسر بزرگ اهل سنت ـ نیز در مورد یکی از معانی کوثر می گوید: منظور از کوثر فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله (از طریق حضرت فاطمه علیها السلام) است؛ زیرا این سوره در ردّ کسانی نازل شده است که پیامبر صلی الله علیه وآله را به خاطر نداشتن فرزند مورد طعن و شماتت قرار می دادند، به این جهت معنای آیه این است که خداوند برای تو فرزندان و نسلی عنایت می کند که در طول تاریخ جاویدان خواهند ماند. وقتی به تاریخ پرفراز و نشیب اسلام نگاه می کنیم، می بینیم افراد زیادی از نسل پیامبر صلی الله علیه وآله به شهادت رسیده اند؛ اما جهان همچنان شاهد افزایش نسل پیامبر صلی الله علیه وآله از طریق حضرت فاطمه علیها السلام است، و چه تعداد از آنان از بزرگان و متفکرین جهان بشریت هستند، کسانی همانند: امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا علیهم السلام و محمد نفس زکیه در میان آنان هستند.» (5)

سید محمود آلوسی بغدادی ـ از مفسران نامدار اهل سنت ـ در تفسیر اجتهادی و عرفانی خود می نویسد: «می توان یکی از معانی کوثر را زیادی فرزندان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله دانست؛ زیرا که عیبجویی دشمنان در ارتباط با فقدان فرزند آن حضرت بوده است.» او در معنای این آیه می گوید: «ای رسول ما! دشمن تو هر که باشد، ابتر و دم بریده خواهد بود، و نسل و یادش تداوم نخواهد داشت؛ امّا نسل و ذریه و یاد و نام و فضایل تو، توسط فرزندانت تا روز قیامت باقی خواهد بود.» (6)

قاضی ناصر الدین عبد الله بن عمر بیضاوی، از دیگر مفسران برجسته اهل سنت (7) در تفسیر «انوار التنزیل و اسرار التاویل»، که به «تفسیر بیضاوی» معروف است، به این معنای کوثر اشاره نموده و زیادی فرزندان و پیروان حضرت رسول صلی الله علیه وآله را در شمار معانی کوثر ذکر کرده است. (8)

با توجه به سخنان فوق، پیام این سوره شریفه خیلی روشن است که: خداوند به پیامبرش نسل سرفرازی ارزانی خواهد فرمود که در طول قرون و اعصار به یادگار بمانند و همچنانکه در تاریخ مشاهده می کنیم، با وجود اینکه چقدر از خاندان وحی و رسالت را بخاطر دفاع از ارزشهای انسانی و اسلام به خاک و خون کشیدند؛ امّا همچنان جهان از نسل پیامبر صلی الله علیه وآله آکنده است که در آسمان اسلام و جهان می درخشند؛ در حالی که از دشمنان کینه توز و بداندیش پیامبر صلی الله علیه وآله همچون «امویان» کسی که شایسته نام بردن باشد، باقی نمانده است.

همچنانکه مفسرین بزرگ گفته اند: آیه «اِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْاَبْتَرُ » صریح ترین قرینه می باشد که مراد از کوثر، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام است؛ زیرا در مقابل ابتر، بهترین معنا برای کوثر، فرزندان بیشماری است که در طول تاریخ مصداق کامل خیر کثیر می باشند که رسالت رسول صلی الله علیه وآله از طریق فرزندان فاطمه و اوصیا علیهم السلام در جهان بشریت باقی مانده و خواهند ماند.

تلاش بیهوده دشمنان

طبق وعده خداوند متعال در قرآن، تلاشهای دشمنان اسلام در مقابله با شخصیتهای اسلامی و معارف الهی راه به جایی نخواهد برد. قرآن در این زمینه می فرماید: «یُرِیدُونَ اَنْ یُطْفِوُوا نُورَ اللهِ بِاَفْوَاهِهِمْ وَ یَاْبَی اللهُ اِلَّا اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ »؛ (9) «آنها می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمی خواهد که نورش را کامل کند، هر چند که کافران نپسندند.»

هم چنانکه بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله هنگامی که دخترش صدیقه طاهره علیها السلام، سر در بستر شهادت نهاد، تنها دو پسر به نام «حسن» و «حسین» و دخترانی به نام «زینب» و «امّ کلثوم» از او به یادگار ماند، و پس از مدتی هم رخداد غمبار عاشورا رخ داد و تمام فرزندان امام حسین علیه السلام، جز امام چهارم علیه السلام، و از فرزندان امام حسن علیه السلام ـ طبق برخی روایات ـ هفت تن و از «زینب» نیز دو فرزندش به شهادت رسیدند و از دختر دیگر آن حضرت هم ـ طبق قول مشهور ـ فرزندی به یادگار نماند.

پس از حادثه دردناک عاشورا، رخدادهای ناگوار دیگری پدید آمد و کشتارها و خونریزیها از نسل پاک پیامبر ادامه یافت. رخداد سهمگین «حَرِّۀ» تا شهادت «زید شهید» و یارانش، و حادثه «فخ» تا تار و مار و آواره ساختن «علویان» یکی از پی دیگری به وقوع پیوست؛ اما با همه این جنایات و سفاکیهای سیاهکاران اموی، نسل پاک و سرفراز پیامبر به حیات افتخارآفرین خویش ادامه داد.

پس از امویان نوبت به عباسیان رسید. آنان نیز در بیداد و شقاوت و پیکار بی رحمانه با فرزندان حضرت زهرای اطهر علیها السلام و تلاش در ریشه کن ساختن آنان، چیزی کم نگذاشتند. مبارزه آنان با خاندان وحی و رسالت به ظالمانه ترین ابعاد و بدترین و بی رحمانه ترین اشکال، به مدت دو قرن ادامه یافت که جنایات هولناک خود را با شهادت حضرت عسکری علیه السلام به اوج رساندند؛ اما با تمام شقاوتهای امویان و عباسیان نسل پاک پیامبر صلی الله علیه وآله از طریق حضرت فاطمه علیها السلام رو به فزونی نهاد و بسان مشعل درخشانی نورافشانی کرد.

پس از عباسیان «صلاح الدین ایوبی» و دار و دسته اش آمدند و آنان نیز در کشتار خاندان پیامبر و نابود ساختن راه و رسم شیعیان، سیاست شوم امویان و عباسیان را پی گرفتند. برای نمونه: در مغرب عربی به چنان کشتارهای دسته جمعی دست یازیدند که انسان از شنیدن گزارش آن جنایتها در حق پیروان و بستگان اهل بیت علیهم السلام به خود می لرزد؛ اما با وجود این کشتارها خداوند در نسل پاک و سرفرازش بانوی برکت قرار داد و او را چشمه جوشان خیر فراوان و برکات بسیار ساخت. (10)

بارزترین جلوه کوثر

ستارگان درخشان نسل کوثر همواره در آسمان جوامع اسلامی نورافشانی کرده و شاهراه چراغ هدایت شده اند. افزون بر وجود یازده امام معصوم علیهم السلام که افتخار جهان بشریت و مایه هدایت انسانهای جهان هستی هستند، وجود حضرت مهدی علیه السلام است که همواره به مادرش فاطمه زهرا علیها السلام افتخار کرده و می فرماید: «فِی ابْنَهِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وآله لِی اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ؛ (11) دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله برای من الگوی نیکو و شایسته است.» جهان هستی مدیون وجود آن گرامی بوده و خواهد بود.

و همچنین فرزندان و نوادگان ائمه اطهار علیهم السلام چه در آن زمان و چه بعد از عصر ائمه علیهم السلام و چه در حال زنده بودن و یا بعد از مرگشان، همگی افتخار جهان اسلام و مایه خیر و برکت عالمیان بوده اند. ستارگانی همچون: سید رضی، سید مرتضی، سید بن طاوس، سید نعمت الله جزائری، سید محمد مجاهد، سید علی خان کبیر، سید بحر العلوم، سید جواد عاملی، سید محمد باقر شفتی، سید عبد الله شُبّر، سید محمد کاظم یزدی، سید محمد حسن شیرازی معروف به «میرزای شیرازی»، سید جمال الدین اسد آبادی، سید حسن مدرس، سید شرف الدین عاملی، سید عبد الحسین لاری، سید محسن حکیم، آیت الله بروجردی، سید محسن امین، سید ابو الحسن اصفهانی، شهید نواب صفوی، علامه طباطبایی، آیت الله خوئی، سید محمد باقر صدر، سید محمد باقر حکیم، آیت الله مرعشی نجفی، حضرت آیت الله خامنه ای، سید حسن نصر الله و صدها عالم، دانشمند، فقیه، شاعر، حاکم و سیاستمدار اندیشمند از سادات، همه از برکات وجودی حضرت زهرا علیها السلام هستند که عالم هستی از وجودشان بهره مند بوده و هست.

امّا در این میان وجود یگانه دوران، حضرت امام خمینی رحمه الله شایسته ترین یادگار کوثر، درخشش ویژه ای در تغییر سرنوشت جهان معاصر دارد که سمت حرکت تاریخ را به سوی اهداف مقدس اسلامی و الهی سرعت بخشید و احیاگر اندیشه های وحیانی مکتب اسلام و جهان معاصر شد.

امام خمینی رحمه الله به عنوان بارزترین مصداق نسل کوثر که خود یکی از معجزات قرآن در عصر حاضر است، تمام خدمات و منویات و اندیشه هایش را برگرفته از قرآن می داند که ما در این فرصت، محورهای وحیانی تفکر آن گرامی را به مخاطبان ارجمند تقدیم می کنیم:

الف. قیام برای خدا

امام خمینی رحمه الله یکی از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی را قیام به خاطر خدا و به دست آوردن رضای حق تعالی می دانست و این عامل مهم را از همان آغاز نهضت خویش، در مناسبتهای مختلف ابراز نمود. آن بزرگوار گام نخستین مبارزه اش را در سال اول نهضت با این آیه شریفه آغاز کرد: «قُلْ إِنَّما اَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ اَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی وَ فُرادی ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ »؛ (12) «بگو با امت که من به یک سخن شما را پند می دهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا، دو نفر دو نفر با هم یا هر یک یک تنها در امر دینتان قیام کنید. درباره من عقل و فکرت کار بندید تا بخوبی دریابید که صاحب شما امت را جنون نیست؛ او رسولی است که شما را از عذاب می ترساند.»

امام در توضیح این آیه می نویسد: «قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه های گوناگون عالم طبیعت رهانده.

خلیل آسا در علم الیقین زن ندای (لا احبّ الآفلین) زن

قیام لله است که موسای کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند. قیام برای خداست که خاتم النبیین صلی الله علیه وآله را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام «قَابَ قَوْسَیْنِ اَوْ اَدْنَی » رساند.» (13)

و در جای دیگر فرمود:

«جدیت کنید که کارهایتان برای خدا باشد، قیامتان لله باشد: «اَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ اِنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَی » موعظه یک موعظه است، یک موعظه. می فرماید که به آنها بگو که یک موعظه من دارم ـ یعنی خدا یک موعظه دارد به شما ـ این است که قیام کنید برای خدا. قیامتان برای خدا باشد، نه قیامتان برای پیدا کردن یک عنوانی ـ نمی دانم ـ یک جاهی، یک مقامی، یک پولی، یک چه. نه، اینطور نباشد. اگر قیام برای خدا باشد، پشتوانه[اش] خدا باشد، یک طمانینه ای در نَفْس پیدا می شود که دیگر شکست توی آن نیست. یک حالت نفسانی در انسان پیدا می شود؛ برای اینکه به یک قدرت لایزال متصل شده است. آن کسی که برای تبعیت از ذات مقدس حق تعالی حرکت می کند، این مثل یک قطره ای که پشتوانه اش دریا، دریای غیرمتناهی ... [است] ماها چیزی نیستیم خودمان. قطره ، از قطره هم کوچک تر هستیم؛ اما اگر چنانچه متصل بشویم به آن دریا، دریای غیرمتناهی، حکم همان دریا پیدا می شود «وَمَا رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللهَ رَمَی » (14) خدا به پیغمبر می فرماید که تو آن وقت که تیر انداختی، تیر تو انداختی؛ لکن تو نینداختی، خدا انداخت؛ یعنی دست تو دست خداست.» (15)

ب. توجه امام زمان علیه السلام

امام رحمه الله یکی دیگر از عوامل پیروزی را وجود مقدس امام زمان علیه السلام، توجه و یاری آن حضرت می دانست و می فرمود: «این پیروزی و دیگر پیروزیها مرهون عنایات غیبی خداوند متعال و پشتیبانی بقیه الله ـ ارواحنا له الفداء ـ و ادعیه خالصه صاحب نَفَسان و بزرگان است، و این روحیه معجزه آسای سلحشوران قوای مسلح از ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی و انتظامی و مردمی در جبهه ها و ملت عظیم الشان ایران در پشت جبهه ها، که از نوادر تاریخ است، مرهون خلوص نیت آنان و ایمان سرشار و عزم استوارشان است. (16)

بدون شک و بر اساس اعتقاد ما شیعیان، امام و حجت الهی علاوه بر راهنمایی امت و مدیریت جامعه، آنان را به اذن الهی در برابر گزند حوادث محافظت کرده و پشتیبانی می نماید و امت اسلام پیروزیها و موفقیتهای خود را مرهون وجود حضرتش می باشد؛ البته این بینش شیعی، در آیات قرآنی و احادیث اهل بیت علیهم السلام ریشه دارد.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله در مورد عصر غیبت به «جابر بن عبد الله انصاری» فرمود: «إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهِ اِنَّهُمْ لَیَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِ وَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِقَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ اِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ؛ (17) قسم به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت! مردم در عصر غیبت از وجود پربرکت فرزندم [مهدی] بهره مند خواهند شد و از نور ولایت او (در رهبری جامعه و پشتیبانی امت) روشنایی خواهند گرفت، همانند بهره مند شدن مردم از خورشید؛ گر چه پشت ابر باشد.»

چراکه طبق فرموده قرآن، وجود امام غائب علیه السلام یکی از مظاهر نعمتهای الهی بر مردم است. در سوره لقمان می فرماید: «اَ لَمْ تَرَوْا اَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْاَرضِ وَ اَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نَعَمَهُ ظَاهِرَهً وَ بَاطِنَهً »؛ (18) «آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده، و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟!»

امام موسی بن جعفر علیه السلام در تفسیر نعمت ظاهری و باطنی در این آیه فرمود: «نعمت ظاهری امام ظاهر، و باطنی امام غائب علیه السلام است.» (19)

آری، همچنان که خود امام زمان علیه السلام فرموده اند، بر تمام اعمال و رفتار ما نظارت دارند و در حوادث سخت یاری مان می کنند و از عوامل مهم در پیروزیهای ما هستند. فرمود: «إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَّ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّاَوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْاَعْدَاءِ؛ (20)ما در مراعات حال شما سهل انگاری نکرده و هرگز شما را فراموش نمی کنیم و اگر توجه و عنایت ما نبود، گرفتاریها و سختیها بر شما نازل می شد و دشمنان شما را بیچاره می کردند.»

یقیناً وجود آن جانشین پیامبر رحمت سبب موفقیت و پیروزیهای امت اسلام در تمام حوادث و رویدادهای زندگی است و چه رویدادی عظیم تر و مهم تر از انقلاب اسلامی ایران در عصر ما که قطعاً حضرتش در پیروزی آن نقش اساسی داشته است.

ج. خلوص نیت

امام رحمه الله یکی دیگر از عوامل پیروزی را خلوص نیت ملت ایران می دانست و می فرمود: «به شما اطمینان می دهم که اگر با خلوص نیت در راه شریعت مطهره خدمت کنید، عزت و عظمت از آن شما است «وَ لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُوْمِنین ». (21) در هدف مقدس خود که حفظ اسلام و احکام اسلام است، قوی و مستقیم باشید، و از خدای تعالی استمداد فرمایید و به ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مُلتجی شوید و از شیاطین عصر نهراسید.» (22)

بدون شک و بر اساس اعتقاد ما شیعیان، امام و حجت الهی علاوه بر راهنمایی امت و مدیریت جامعه، آنان را به اذن الهی در برابر گزند حوادث محافظت کرده و پشتیبانی می نماید و امت اسلام پیروزیها و موفقیتهای خود را مرهون وجود حضرتش می باشد

اساساً ملت ایران در این قضیه از خلوص نیت و رفتارهای مخلصانه رهبر کبیر انقلاب اسلامی الگو گرفته بودند؛ چرا که در سیره رفتاری حضرت امام خمینی رحمه الله اخلاص در کارها و عبادت جایگاه ویژه ای داشت. آن رهبر فرزانه تمام کارهای خود را براساس خلوص و انگیزه های الهی انجام می داد و تا آنجا که می توانست کاری را به خاطر خوشایند دیگران و مقاصد غیرخدایی نمی کرد. او بنده ای خدامحور و مصداق بارز فقیه و عالم مخالف با هوای نفس بود و می فرمود: «سعی کنید که انگیزه ها انگیزه های الهی باشد.» و به دانشگاهیان سفارش می کرد: «انگیزه تان این باشد که این دانشگاه را ببرید طرف اسلام. الهیش کنید... وقتی که انگیزه برای خدا شد، دنبال این است که این کار را انجام بدهد به طوری که خداپسند باشد... می خواهید تربیت کنید اطفال مردم را برای خدا، می خواهید حکومت کنید برای خدا، همان حکومتی که انبیا می کردند.» (23)

امام هرگز نیت خود را با انگیزه های هوا و هوس، نام و شهرت، خودنمایی، لذتهای دنیایی و رسیدن به مال و منال آلوده نکرد و در راستای اخلاق و بندگی به عبادتهایش نیز اهمیت ویژه ای قائل بود. امام خلوص نیت را از طریق عبادتهای عاشقانه، تهجدهای شبانه، توسل به اهل بیت علیهم السلام، تلاوت قرآن، ذکر، فکر، زیارت و انجام نوافل به دست آورده بود و این سرمایه اصلی آن بزرگ مرد در بحرانی ترین لحظات زندگی اش بود. خلوص نیت امام چنان بود که ملت را نیز تحت تاثیر خود قرار داده بود و تمام اقشار مردم مخلصانه در همیاری برای پیروزی نهضت اسلامی تلاش می کردند. امام می فرماید: «مردم جان خودشان را در طَبَق اخلاص گذاشتند، جان جوانهایشان را با گشاده رویی در طبق اخلاص گذاشتند و به میدان آمدند. شاهد دیگر اینکه ما با چی غلبه کردیم بر اینها؟ ما چه داشتیم؟ آنها همه چیز داشتند، آنها امریکا داشتند، آنها شوروی داشتند، آنها همه ممالک اسلامی ـ الّا کمی را ـ داشتند و قدرت نظامی شان قدرت مدرنی بود که می گویند در این طرف شرق همچو قدرتی نبوده است. و[لی] ما هیچ نداشتیم، ما خدا را داشتیم. شما بدانید که اگر یک تاییدات غیبی نبود، در یک شب می توانستند ایران را خراب کنند.» (24)

د. مردمی بودن

امام خمینی رحمه الله راز توفیق خود و پیروزی انقلاب را در ارتباط قوی با مردم و علاقه به آنان یافته بود. به همین جهت در هر فرصتی به خدمت گزار بودن برای مردم تاکید کرده و در مورد قصور از آن هشدار می داد. رهبر معظم انقلاب در مورد این خصوصیت حضرت امام می فرمایند: «آن اراده نیرومندی که کوههای عظیم در مقابل او به حساب نمی آمدند همواره در برابر فداکاریها، شجاعت و احساسات پاک مردم سر تعظیم فرود می آورد. آن روح بزرگ و کوه ستبر به دفعات در برابر عظمت مردم تکان می خورد و می لرزید.» (25)

امام خمینی رحمه الله با کمال افتخار می گفت: «من آمده ام تا پیوند خدمت گزاری خودم را به شما عزیزان عرضه کنم که تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم، خدمت گزار ملتهای اسلامی، خدمت گزار ملت بزرگ ایران.» (26) و در جای دیگر می گفت: «اگر به من بگویند خدمت گزار بهتر از این است که بگویند رهبر، خدمت گزاری مطرح است... مرا به خدمت گزاری قبول کنید که من خدمت گزار هستم و تا آخر خدمت گزارم.» (27)

پیشوایان مذهبی همواره در میان مردم بوده و برای مردم تلاش کرده اند. خداوند به پیامبر صلی الله علیه وآله می فرماید: «قُلْ إِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ »؛ (28) «[ای رسول ما! به مردم] بگو من هم بشری همانند شما هستم.» قرآن کریم راز موفقیت مومنین را سبقت در انجام کارهای نیک و خدمت به مردم می داند و می فرماید: «اُولئِکَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ »؛ (29) «اهل ایمان در نیکوکاری از دیگران پیشی می گیرند و در خدمت رسانی مسابقه می دهند» آری، طبق این آیه، مومنین در خیرات مسابقه می دهند و خیرات همان اعمال صالحی است که براساس اعتقاد به حق انجام می شود.

ه‍. ستم ستیزی و فسادگریزی

مبارزه با ظلم و ستم از انگیزه های بسیار قوی در پیروزی ملت ایران به حساب می آید. ملت مسلمان ایران با الهام از آیه شریفه ای که می فرماید: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ »؛ (30) «و به کسانی که ستم کرده اند متمایل نشوید که آتش دوزخ به شما می رسد و در برابر خدا برای شما دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد.» دست به مبارزه و قیام زدند؛ زیرا طبق این آیه شریفه نصرت و یاری خداوند متعال منوط به گریز از ستم و ستمگران است.

در این راستا یکی از مهم ترین اهداف انقلاب اسلامی ایران که از عوامل پیروزی آن نیز محسوب می شود، مبارزه با ظلم و ستم و فساد بود. ملتی که از ستم، جنایت و فساد حکمرانان طاغوتی به ستوه آمده بودند، مصمم شدند که ریشه ظلم و فساد را از بیخ و بن برکنند و این انگیزه قوی آنان را در پیروزی بر دشمن موفق نمود.

رهبر مبارز و خستگی ناپذیر انقلاب همواره بر این هدف تاکید می نمود و می گفت: «تکلیف ما این است که در مقابل ظلمها بایستیم. با ظلمها مبارزه کنیم، معارضه کنیم. اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم که بهتر، و اگر نتوانستیم، به تکلیف خودمان عمل کرده ایم.»

امام در سخنان خود می فرمود: «خداوندا! تو می دانی که ما در این قیام رضای تو را می خواهیم و تو می دانی که ما از ظلم؛ ولو بر یک نفر بیزار هستیم و تو می دانی که ما برای اجرای عدالت قیام کرده ایم و تو می دانی که از این تعدیات و ظلمها بیزار و منزجر هستیم.» (31)

و. استقامت و اراده قوی

قرآن کریم شجاعت و صلابت در راه احیای حق و امر به معروف و نهی از منکر را یکی از مهم ترین ویژگیهای مومنین می شمارد و با اشاره به اراده فولادین آنان در راه حق می فرماید: «یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ »؛ (32) «آنان در راه خدا جهاد و تلاش می کنند و از ملامت و نکوهش ملامتگران ذره ای باک ندارند.» آری، مسلمانان راستین برای پیشبرد اهداف مقدس خویش در مقابل هجوم افکار عمومی و سخنان انسانهای ترسو و وسوسه گر هرگز از راه حق خود دست بر نمی دارند؛ بلکه بر استواری و استقامت خود می افزایند.

خداوند در سوره فصلت از استقامت مردان الهی ستایش کرده و می فرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ اَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ »؛ (33) «کسانی که می گویند: پروردگار ما خداست و بر این عقیده و ایمان پایدار می مانند و ایستادگی می کنند، فرشتگان بر آنان فرود می آیند [و می گویند:] بیم مدارید و غمگین مباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید.»

به حقیقت مردم ایران و رهبری انقلاب را می توان یکی از مصادیق این آیه دانست. استقامت، صبر، تحمل و شجاعت مردم در حرکت انقلابی خود در راه خدا دوست و دشمن را به تحیر واداشت و بارها دیگران به آن اعتراف کردند؛ البته آنان این شجاعت و استقامت را از رهبر فرزانه خود آموخته بودند که می فرمود:

«من از آن آدمها نیستم که اگر یک حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود. من راه می افتم دنبالش، اگر من خدای نخواسته یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می کند که یک حرفی بزنم، می زنم و دنبالش راه می افتم و از هیچ چیز نمی ترسم، بحمد الله تعالی. والله تا حالا نترسیده ام. آن روز هم که می بردندم، آنها می ترسیدند، من آنها را تسلی می دادم که نترسید. آخر اگر ما برای مقصد اسلامی، برای مقصدی که انبیا خودشان را به آب و آتش زدند، اولیای عظام خودشان را به کشتن دادند، علمای بزرگِ اسلام را آتش زدند، سر بریدند، حبس کردند، تبعید کردند. اگر چنانچه ما برای مقاصد اسلام بترسیم، دین نداریم، دیندار هم برای اینکه خرقه را از این عالم خالی کند می ترسد؟ اگر ما ماورای این عالم را اعتقاد داشته باشیم باید شکر کنیم که در راه خدا کشته بشویم و برویم در صف شهدا... آقای ما فرموده: «والله لابن ابی طالب انس بالموت من الطفل بثدی امّه؛ به خدا سوگند پسر ابی طالب به مرگ مانوس تر از کودک به پشتان مادرش می باشد.» (34)

به این خاطر امام استقامت و شجاعت ملت را تحسین کرده و می فرمود: «سلام و تحیت بر برادران غیور ایرانی که برای رهایی از حکومت طاغوت و خاتمه دادن به چپاول غارتگران بین المللی و نفت خواران بپا خاسته اند. درود بر مسلمانان بیداری که از حمله های پی در پی دژخیمان شاه، هراس به خود راه نداده و راه اسلام و شهدای مجاهد حق در پیش گرفته اند، اساس ستمگران را متزلزل نموده و با تظاهرات مردانه خود پشت استعمارگران مفتخوار را به لرزه درآورده اند. (35)

سربلند باد ملتی که با فداکاری خود قدم در راه پیروزی حق برداشت و سدهای مانع از آن را یکی پس از دیگری شکست! پیروز باد رادمردانی که با خون خود عزت برباد رفته را باز گرفتند و عظمت پایمال شده به دست سلاطین ستمگر را باز یافتند! من وقتی مطالعه روحیه مردان و زنانِ جوانْ از دست داده را می کنم که شجاعانه در مقابل مصایب ایستادگی کرده و می کنند، برای خود احساس شرمندگی می کنم.» (36)

ز. وحدت و یکپارچگی

پروردگار متعال، انبیای الهی را پیام آور وحدت و یکپارچگی امتهای پراکنده قلمداد می کند و می فرماید: «خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و هشدار دهند و به همراه آنان کتاب آسمانی فرستاد تا از میان مردم اختلافاتشان را حل کرده و داوری عادلانه نمایند.» (37) طبق این آیه پایان دادن به اختلافات و پراکندگی مردم یکی از اهداف والای انبیای الهی و رهبران مذهبی است. حضرت امام خمینی رحمه الله نیز در راستای عمل به این آیه شریفه با رهبریهای حکیمانه خود مردم پراکنده و متفرق را تحت لوای اسلام گرد آورد و با ندای وحدت همه را به سوی کلمه توحید و توحید کلمه فرا خواند. آنان نیز با وحدت به قله بلند پیروزی صعود کردند.

آن عارف دوراندیش با تلاشها و حرکات وحدت آفرین خود مسلمانان جهان را در مقابل استکبار جهانی متحد نمود. بارها اعلام می کرد: «اسلام امر فرموده مسلمین از هر طایفه ای که هستند برادرند، عرب و عجم و کرد و ترک و فارس و غیر آن مطرح نیست.» (38) و می فرمود: «مسلمانان به مثابه دست واحدند و همه در مسئولیت عمومی یکسانند. تفرقه جویی و نژادپرستی در کار نیست و بین ملتهای اسلامی هیچگونه امتیازی وجود ندارد؛ جز تقوا و پرهیزکاری. گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.» (39)

و در تمام این موارد مبنای اندیشه های آن فقیه روشن ضمیر این آیه قرآن بود که می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا »؛ (40) «ای مسلمانان! همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.»

امام خمینی رحمه الله در این زمینه فرمود: «در این پیروزی که نصیب ملت شد، دو چیز موثر بود: یکی که از همه چیز بالاتر است، اینکه مقصد همه مقصد الهی بود. انگیزه اسلام بود. می دیدیم که در شعارهایشان، در فریادهایشان، شعارهای اسلامی بود. فریادهای «الله اکبر» مقصد این بود که آنها را مخالف اسلام می دانستند بروند کنار و بعد از آن ان شاء الله آن مقصد حقیقی، که آن مقدمه این است، تحقق پیدا بکند. پس یک جهت، جهت این بود که همه تان فریادتان این بود که ما اسلام را می خواهیم، و شاهنشاهی و اینها را نمی خواهیم. جهت دیگرش هم که به تَبَع آن آمده بود، وحدت همه قشرها بود؛ یعنی ملت سرتاسر این کشور بپا خاستند و با هم مقاصد خودشان را کنار گذاشتند. مطالبی که مال شخص بود کنار گذاشتند، و همه به یک مقصد متوجه شدند. پس رمز پیروزی ما وحدت کلمه قشرهای مختلف، و ایمان بود.» (41)

وحدت کلمه ملت؛ هدیه ای الهی

امام در یکی از خاطرات خود می گوید: «همان وقت که من پاریس بودم و بعضی از این مسائل را می شنیدم و مِنْ جمله این بود که یک نفری که رفته بود گردیده بود و به دهات اطراف ما، دهات کَمَره، دهات خُمین، دهات جاپَلَق، آنجاها رفته بود، به من گفت که من در آن دهات که رفتم، صبح همان وقتی که بحبوحه تظاهرات و اینها بود، گفت: صبح که می شد، در هر دهی آخوند ده جلو می افتاد، مردم عقبش تظاهر می کردند و ایشان گفت به من در فلان جا در قلعه حسن فلک ـ آن قلعه حسن فلک، را من رفتم می دانم کجاست؛ پهلوی کوهی است که به آن کوه الوند می گویند، آن غیر الوند همدان است، الوندی است مال خمین است، آنجا یک قلعه ای است مثلاً به اندازه چند مقابل این عمارتها، ده بیست تا خانوار شاید داشته باشد ـ گفت حتی آنجا، گفت من آنجا که رفتم، دیدم مطالبی که در آن قلعه مردم آنجا می گویند همانی است که در تهران می گویند! من آنجا در ذهنم آمد که مسئله مسئله بشری نیست؛ مسئله مسئله الهی است و این پیش می برد. وقتی مطلب، توجه از جانب ماوراء الطبیعه و غیب باشد، این ملت پشتیبان غیبی دارد.» (42)

امدادهای غیبی

زمانی که شعاع حرکت اسلامی ملت ایران سراسر جهان را فرا گرفت، استکبار جهانی برای مقابله جدّی با این حرکت شتابنده و انقلابی ـ که تمام منافع اش را در معرض خطر قرار داده است، با تمام قوا به مقابله و مبارزه برخاست و با انواع نقشه ها و توطئه ها سعی کرد تا از پیروزی آن جلوگیری کند؛ اما همان گونه که خداوند متعال وعده داده است: «وَ لا یَحیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاَّ بِاَهْلِهِ »؛ (43) «نیرنگهای بد و اندیشه های زشت، تنها دامان صاحبانش را می گیرد.» به یُمن امدادهای غیبی و الطاف الهی، همه توطئه ها و نقشه های شیاطین شرق و غرب به خودشان برگشت و نقش بر آب شد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.

حضرت امام خمینی رحمه الله در مورد نقش امدادهای غیبی در پیروزیهای انقلاب می فرماید:

«ما از اول انقلاب و بعد از پیروزی تا کنون هر چه دیدیم معجزات بوده است. شما ملاحظه بفرمایید که در این نهضتی که ایران پیدا کرد و مقابل یک رژیم شاهنشاهی با آن همه یال و کوپال و با آن همه کسانی که قدرتمند بودند و دولتهای قدرتمند پشتیبانی آنها، کدام قدرت توانست یک همچو رژیم دوهزار و پانصد ساله با همه ابزار جنگی و آلات، سلاحهای مدرن، از این کشور بیرون کند و شکست بدهد؟ و کدام قدرت است که امروز در جبهه های جنگ در مقابل این همه تجهیزات پیروزی حاصل کند؟ و کدام قدرت بزرگ است که در دل اینها آنطور رعب و ترس می افکند که فوج فوج خود را تسلیم می کنند؟ در صورتی که آنها در پناهگاههایی که با همه جور تجهیزات مجهز بود زندگی می کردند.» (44)

مهم ترین شرط امدادهای غیبی

پرواضح است که این رویه و سنت الهی در ناکام گذاشتن اهل باطل تا زمانی ادامه خواهد یافت که ملت مسلمان ایران و متولیان نظام جمهوری اسلامی ایران با خلوص نیت در مسیر الهی گام بردارند؛ امّا اگر خدای نخواسته روزی از این مسیر منحرف شوند و یا انگیزه های غیر الهی را در اقدامات خود مدّ نظر داشته باشند، آنگاه دیگر نمی توان به امید امدادهای الهی چشم دوخت؛ چرا که خداوند متعال می فرماید: «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اَقْدامَکُمْ »؛ (45) «اگر آیین خدا را یاری کنید، او هم شما را یاری خواهد کرد و گامهایتان را استوار می گرداند.»؛ امّا خداوند متعال این وعده اش را مشروط به استواری در راه حق و صراط مستقیم قرار داده است و اگر مسلمانان از این طریق تخطّی کنند، دیگر دست غیبی الهی بر سر آنان سایه افکن نخواهد بود. خداوند متعال فرمود: «عَسی رَبُّکُمْ اَنْ یَرْحَمَکُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا »؛ (46) «امید است پروردگارتان به شما رحم کند؛ امّا هرگاه [از راه حق] برگردید، ما هم [از اندیشه امداد و یاری شما] برمی گردیم.»

همچنان که در مدت 32 سال گذشته شاهد بوده ایم، دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی ایران، چه در داخل و چه در خارج، لحظه ای از طرحهای خائنانه و نقشه های شیطانی خود دست نکشیده اند و همواره اندیشه سقوط نظام اسلامی را در سر پرورانده اند.

اساساً ماهیت نظام اسلامی و ساختار تشکیلاتی جبهه کفر چنین اقتضا می کند که مادامی که از اسلام و ارزشهای اسلامی در منطقه خاورمیانه، بویژه کشور اسلامی ایران دفاع می شود، دشمنان اسلام برای محو کامل آن از هیچ تلاشی فروگذاری نکنند؛ زیرا با تحقق اهداف آسمانی دین مبین اسلام تمام سیاستها و منافع جبهه کفر در خطر نابودی و در آستانه سقوط قرار می گیرد و به طور حتم نابودی دشمنان اسلام را بدنبال دارد. به همین جهت خداوند به پیامبر عظیم الشان خویش صلی الله علیه وآله هشدار می دهد که: «وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ »؛ (47) «هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد؛ مگر اینکه [بطور کامل تسلیم خواسته های آنان شوی و] از آیین آنان پیروی کنی!»

البته این عامل پیروزی که تا به امروز قوی ترین پشتیبان ملت ایران بوده است، مشروط به این است که ملت و مسئولین نظام همچنان در خطّ اسلام و انقلاب حرکت کنند و متولیان نظام اسلامی و مردم مسلمان ایران خود را در پناه عمل به اصول و ارزشهای الهی قرار دهند و با خلوص نیت از حضرت حق مدد طلبند و با آگاهی و هوشیاری کامل با توطئه های سیاسی، نظامی و فرهنگی برخورد کنند. در این صورت همچنان از سوی قدرت لایزال الهی و عنایات اهل بیت علیهم السلام برخوردار خواهند گردید و همواره نقشه های دشمنان انقلاب اسلامی بی نتیجه و عقیم خواهد ماند؛ چرا که این وعده الهی است که فرمود: «وَعَدَ اللهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْاَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَاُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ »؛ (48) «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می کند، آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.»

و یقیناً وعده خدا حق است که فرمود: «وَعْدَ اللهِ حَقًّا وَ مَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللهِ قیلاً »؛ (49) «وعده خدا راست است و چه کسی در سخن از خدا راستگوتر است؟»

امّا اگر در ادامه این نهضت الهی و انقلاب بزرگ اسلامی دنیاپرستی، تجمل گرایی، تبعیض، بی عدالتی و فساد اخلاقی، اقتصادی و سیاسی دامنگیر جامعه اسلامی و مسئولین آن گردد و ارزشهای الهی به فراموشی سپرده شود، ممکن است دشمنان تدریجاً بر ارکان نظام تسلط یافته و نقشه های خائنانه خود را به اجرا بگذارند؛ زیرا خداوند متعال با هیچ کس عقد اخوّت نبسته است و هر کس به عهد خود با خدا وفا کند، او را یاری می کند و هر کس عهد خود را شکسته و از مسیر حق خارج شود، هلاکت و نابودی او حتمی خواهد بود. خداوند با آن همه ارزش و احترامی که برای پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله قائل است و در سرتاسر قرآن آن حضرت را با عبارات دلنشین می ستاید؛ امّا باز هم در مورد آن حضرت می فرماید: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْاَقاویلِ * لَاَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ »؛ (50) «اگر او سخنی دروغ به ما نسبت دهد، با دست توانای خود او را می گیریم و رگ قلبش را قطع می کنیم.»

امام خمینی رحمه الله نیز در این رابطه فرمود: «لکن باید همه متذکر این معنا باشند که این پیروزی انقلاب ما پیروزی[ای] بود که به برکت اسلام و گرایش به اسلام و با فریاد «الله اکبر» این پیروزی به دست آمد. کسی گمان نکند که اشخاصی یا گروههایی پیروزی را برای ما تحصیل کردند. خیر، این خدای متعال بود که وقتی دید مردم در راه او قیام کرده اند با آنها همراهی کرد. شما غافل نباشید از این انصرافی که دشمنهای ما پیدا کردند راجع به مواجهه جدی. این چه بود؟ اگر آنها می خواستند که با طیاره هایشان، با توپهایشان، با تانکهایشان بریزند در خیابانها و تهران را بمباران کنند، شما راه دفاعی نداشتید. کی منصرف کرد اینها را، و کی خوف در دل آنها انداخت که نتوانستند بکنند؟ شما که قوه ای نداشتید. ما که قدرتی نداشتیم. آنکه در دل آنها خوف را ایجاد کرد، و پیروزی ما پیروزی به رُعب شد، آن خدای تبارک و تعالی بود. وقتی ملتی توجه به خدا پیدا کردند و دیدند که راه راهی است که باید به طور شایسته اقدام در آن بکنند، و سر تاسر کشور ـ همه جا ـ صدای «الله اکبر» بلند شد، خدای تبارک و تعالی با آنها همراهی کرد و دشمنهایی که نه فقط قدرتهای داخلی بود، قدرتهای خارجی هم، در هم شکست و همه انصراف پیدا کردند از اینکه مقابله کنند، و در دل همه رعب پیدا شد. این کاری بود خدایی و از دست هیچ بشری این کار قابل انجام نبود. پس پیروزی ما پیروزی[ای] است که به برکت اسلام، و به برکت گرایش به قرآن پیدا شد.» (51)

سخن پایانی

در پایان یادآور می شویم با اینکه فرزندان حضرت زهرا علیها السلام در طول تاریخ ممتازترین ستارگان درخشان بوده اند امّا گاهی هم کسانی در این سلسله پیدا شده اند که مایه عار و ننگ بر این خاندان باعظمت گردیده اند. تا جایی که خود اهل بیت علیهم السلام آنان را توبیخ و یا طرد کرده اند.

قابیل پسر آدم، کنعان پسر نوح، فرزندان یعقوب علیه السلام از جمله فرزندان نا اهل انبیا محسوب می شوند. همچنانکه «زید النار» برادر امام رضا علیه السلام (که امام از او ناراضی بود و توبیخش کرد) ، جعفر کذّاب (52) فرزند امام هادی علیه السلام، سید موصلی، سید احمد کسروی، سید حسن تقی زاده (غرب گرای تمام عیار) ، سید جعفر پیشه وری (عامل روس در آذربایجان) و کسان دیگری در عصر ما که از فرهنگ متعالی و حیاتبخش اجداد طاهرین خود دوری گزیده و به دشمنان اهل بیت علیهم السلام پناه برده اند، از آن جمله اند. سید محمد حسین بهجت شهریار تبریزی در زبانحال آنان می گوید:

جز یک نسب که از تو به خود بسته چیستم

من آن چنان که آل علی هست نیستم

سخن امام صادق علیه السلام به «شقرانی» هم موید این مدعاست. آن حضرت به خاطر نسبتی که شقرانی با اهل بیت علیهم السلام داشت به وی این گونه هشدار داد: «یَا شَقْرَانِیُّ إِنَّ الْحَسَنَ مِنْ کُلِّ اَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ اَحْسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا وَ إِنَّ الْقَبِیحَ مِنْ کُلِّ اَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ اَقْبَحُ؛ (53) ای شقرانی! خوبی از هر کسی خوب است و از تو بهتر، با توجه به اینکه تو در نزد ما منزلتی داری، و بدی از هر کس بد است و از تو بدتر.»

امام رضا علیه السلام نیز فرمود: «النَّظَرُ إِلَی جَمِیعِ ذُرِّیَّهِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله عِبَادَهٌ مَا لَمْ یُفَارِقُوا مِنْهَاجَهُ وَ لَمْ یَتَلَوَّثُوا بِالْمَعَاصِی؛ (54) نگاه به تمامی ذرّیه های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عبادت محسوب می شود تا زمانی که از راه پیامبر صلی الله علیه وآله جدا نشوند و خود را به گناه نیالایند.»