و آن یک کلمهای هم که به شما آقایان خارج از کشور عرض میکنم، این است که گاهی من میشنوم- ایران که بودم گاهی میشنیدم اینجا هم شاید شنیده باشم- که آقایان بینشان یک مثلًا اختلافات جزئی، یک کدورتهای جزئی هست. به نظر من این صحیح نیست. شما همه برادر هم هستید. چرا با هم، سر چه با هم اختلاف داریم؟ ما همه باید دست به هم بدهیم، آنکه دشمن همه است، او را از بین ببریم. اگر ما بنا باشد که خودمان با هم اختلاف بکنیم، او آسوده سر جای خودش مینشیند [و] قوای ما صرف خودمان میشود. این هم یک نیرنگی است که آنها همیشه داشتهاند که بین همین طبقات مردم اختلاف بیندازند. دو تا حزب درست کنند، آن حزب کذا، آن حزب کذا؛ بین این دو تا حزب اختلاف بیندازند و مردم را فلج بکنند. یا مثلًا، یک نفر را بیاورند جلو و یک چیزی از او درست بکنند، بعد هم مردم مشغول به او بشوند؛ مدتها سر این دعوا بکنند و قوایشان تحلیل برود و آنها استفاده بکنند. شما آقایان که در خارج هستید با هم برادر باشید. حل کنید اختلافات [را]. اگر یکوقت یک کدورتی از یک برادری دیدید، برادر وار بروید پیش او، بگویید فلان کار شده است و من به واسطه این، کدورت دارم، حل بشود این کار. علی ایّ حالٍ من توفیق شما را، همه آقایان را از خداوند تبارک و تعالی میخواهم؛