الآن دستهایی، قلمهایی، زبانهایی در کار است که ملت ما را مایوس کند. اشکالاتی میتراشند و نقل میکنند و مینویسند و میگویند؛ همهاش برای این است که روح یاس در شما، در جوانهای ما، در قشرهای ملت ما ایجاد کنند. اگر روح یاس پیدا بشود در یک جامعهای، آن جامعه سست میشود و اگر سست شد، نمیتواند به پیروزی برسد. آنها هم چون به حسب شناخت روانشناسی خودشان به اینجا رسیدهاند که باید این ملت را مایوس کرد، هر چه بشود، هی میگویند هیچ نشد. همین که تبلیغات و بوقهای تبلیغاتیشان درصدد این است که بگویند خوب، انقلاب شد و هیچ کاری نشد. این برای این است که شما را از این انقلاب مایوس کنند. این یک مطلبی است که شیاطین، الهام به اینها کرده که این ملتی که با عزم راسخ خودش یک همچو قدرت بزرگی را شکست، در صورتی که هیچ در دستش نبود و با ایمان راسخ خودش و اجتماع و وحدت کلمه این سد را شکست. آنها یک همچو قدرتی از کشور ما و جوانهای ما دیدند و این خوف درشان پیدا شد که اگر این طور پیش برود، دیگر امکان ندارد که آنها بتوانند باز آن چپاولگری خودشان را اعاده بدهند، پس چه بکنند؟ از طریقهای مختلف شروع کردند به سمپاشی. هر جا توانستند عملًا هم خرابکاری کردند، مثل کردستان، خوزستان، اینجاها عملًا هم مشغول به فساد و مَفْسَده شدند. چنانچه میدانید اخیراً هم جنایت بزرگی کردند و عدهای از سربازها به شهادت رساندند و همین طور باز جنایت دومی را که اشاره کردید که مرحوم آقای قاضی طباطبایی- رحمه الله- که از دوستان سابق من هستند و سوابق دارم با ایشان، ایشان حبسها رفته است، مجاهدات کرده، تبعیدها شده است. آنها این طور اشخاص را یکی یکی ترور میکنند و منظور این است که مایوس کنند شما را. آنجا هم که عملًا دست به کار نمیتوانند بشوند، شروع میکنند با تبلیغات.