امروز که کشور دست خود شما افتاده است و دیگر یک آقا بالا سر ندارید که بیاید بگوید این کار را بکن، آن کار را بکن. از خارج ما هیچ کس را الحمد للَّه نداریم دیگر. هیچ قدرتی الآن در ایران نمیتواند یک کاری را تحمیل کند به ما. امروز باید خود شما بنشینید کارتان را انجام بدهید. انتخابات مثل سابق نباشد که از مرکز دستور داده میشد که این باید وکیل بشود، دیگر کسی هم حقّ ندارد حرفی بزند. انتخابات دست مردم است، رئیس جمهور و نخست وزیر با آن رعیتی که در کشاورزی کار میکند و آن بازاریای که در بازار کار میکند، راجع به انتخابات یک جور هستند، علی السواء هستند. یعنی رئیس جمهور یک رای دارد، نخست وزیر هم یک رای دارد و آن کشاورزی که در دوردست افتاده ترین این کشور است، آن هم یک رای دارد. رایشان فرقی با هم ندارد و همه هم مسئول هستند. در تشخیص خوب و بد، اتکال به قول غیر نکنید مگر اشخاصی باشند که مورد اعتماد خودتان باشد صد در صد. این را به مردم دارم میگویم و به شما آقایانی که در آتیه متصدی اجرای انتخابات هستید توجه میدهم که اگر یک انحرافی در یکی از شما پیدا بشود، و این بعد موجب این بشود که در این جمهوری یک لطمهای وارد باشد به گردن شماست. به اسلام لطمهای وارد بشود به گردن شماست. و اگر در اینجا هم کشف بشود معذور نیستید و مورد تعقیب وارد میشوید.
باید شماها بدون توجه به اینکه دستور کسی داده، دستور کسی حق ندارد راجع به انتخابات بدهد، دستور در اجرا، در خوبی اجرا بله، وزیر کشور دستور میدهد که اجرا خوب بشود، اجرا اسلامی باشد. اما یک بالایی بخواهد به شما دستور بدهد که کِیَک باید وکیل بشود، کِیَک میخواهد وکیل بشود این امر نیست در اسلام، در ایران هم نیست.
اینکه من عرض میکنم برای این است که بعدها کسانی که در ایران بعدها و نسلهای بعد میآیند بدانند که باید این طور باشند و الّا امروز ما کسی را نداریم که دستور بدهد، پیشنهاد میکند و مردم مختارند. فرض بکنید که اگر همه کسانی که در راس [هستند] بروند پیشنهاد بکنند که فلان آدم را شما وکیل کنید لکن شما به نظرتان درست نباشد جایز نیست بر شما تبعیت کنید. باید خودتان تشخیص بدهید که آدم صحیحی است تا اینکه بتوانید رای بدهید.