شما ببینید که صدام چه کار ناشایستهای کرد که امروز در دام افتاده است و نمیداند چه کند. مَثَل صدام، مَثَل آن کسی بود که ادعای پهلوانی میکرد و هر وقت که میرفت بیرون، یک کسی پیدا میشد او را کتک میزد یا زمین میزد، برمیگشت مادرش را کتک میزد. صدام در هر جبههای که سیلی خورده است و در هر جبههای که شکست خورده است، دنبال آن، یک دسته از این عراقیهای بیچارهای [را] که در تحت ظلم او هستند و دست و پا میزنند، از آنجا بیرون کرده است یا به حبس کرده است و با سلاحهای دور زن، خودش این افراد محروم جامعه را، این شهرهای عربینشینی که محروم هستند، اینها را هدف قرار میدهد یا شهرهای دیگر ایران را. این همان مساله است. هر وقت شکست میخورد، یک همچو قضیهای هست. الآن هم که شکست فاحش را خورده است، منتظر باشید که باز اگر- خدای نخواسته- بتواند، او در شهرهای مرزی یک جنایتی بکند و دوستان و منافقین هم در داخل. و این برای این است که اذهان را از آن شکست بلکه بتواند منصرف کند.