بسم الله الرحمن الرحیم
جلوگیری از نفوذ منحرفین به شوراها
امروز دو قشر عزیز در اینجا تشریف دارند و ما به هر دو قشر دعای خیر را ان شاء الله، فراموش نمیکنیم؛ یک قشر، عدهای از شوراهای اسلامی روستا که باید ما از جهاد سازندگی که در مدتی که این انقلاب پیروز شده است و تحقق پیدا کرده است، در خدمت هستند و از وجود آنها استفادههایی زیاد در جبههها و پشت جبههها شده است و میشود و شوراهای محترم، که در سراسر کشور هستند، آنها هم برای خدمتگزاری به روستاها و محرومین و طبقهای که از سالیان دراز در زحمت بودهاند و برای آنها هیچ کاری نشده بود، انجام خدمت میدهند [تشکر کنیم.] تذکری که به شوراها لازم است داده شود- و لو اینکه خودشان توجه دارند- یکی این است که توجه کنند که در شوراها یک وقت افراد نفوذی از منحرفین به صورت اسلام و به صورت مقدس مآبی وارد نشوند. اینها که شیاطین هستند، همان طوری که شیطان به شکلهای مختلف وارد میشود و انسان را گول میزند، اینها هم همان شیطانها هستند و به صورتهای مختلف وارد میشوند. باید آقایانی که در شورا هستند، با شناسایی تمام از سوابق آنها و از کارهایی که بعد از انقلاب متعهد بودند و در ضمن انقلاب- و مهم این است که قبل از انقلاب چه جور بودند- بررسی بشود به اینکه اینها مردمی هستند که به انقلاب عقیده دارند، متعهد به اسلام هستند و برای خدمت به این تودههای مستضعف، که همیشه محروم بودند، آمدهاند خدمت کنند. و این از مهمات امور است که من در هر قشری که آمدهاند اینجا، این سفارش را کردهام و میدانم که خود شماها متوجه هستید، لکن باز تذکر لازم است.
و یکی دیگر، رفتاری است که با مردم و با این تودههای مستضعف میشود. چه بسا باشد که خدمتها، خدمتهای ارزنده است، لکن گاهی برخورد با بعض افراد، یک برخوردی است که خدمت را هم پایمال میکند. مهم این است که واقعاً احساس بکنند این خدمتگزارها که خدمتگزارند، احساس این معنا را بکنند که این تودهها بندگان محروم خدا هستند و بندگانی هستند که قبل از انقلاب، آن قدر محرومیت داشتند و در انقلاب آن قدر خدمت کردهاند و بعد از انقلاب هم تا قیام به امر درست نشده است، باز جزء محرومین بودهاند و شما میخواهید به اینها خدمت کنید و خدمتگزار آنها هستید.
مبادا یک وقتی در ضمن اینکه شما خدمت را میکنید، یک درشتیای باشد که خدمت شما را در خودش محو کند. باید اخلاق اسلامی، آداب اسلامی درست مراعات بشود؛ همان طوری که شیوه ائمه ما و اولیای خدا و انبیای خدا بوده است که خودشان را خدمتگزار مردم میدیدند و با حسن معاشرت و با رفتار انسانی، با رفتار الهی رفتار میکردند و کارهایی را که باید انجام بدهند، با همین حسن رفتار انجام میدهند و شما هم بندگان همان خدا و امت همان پیغمبر و شیعه همان امیر المومنین هستید و شیوههای شما باید به همان طور باشد.
و یک کلمه هم به این قشری که از خاندان خودشان، از شهرهای خودشان به واسطه این جنگ آواره شدهاند عرض میکنم که ما در مسائل و مشکلاتی که شما دارید، توجه داریم و دولت هم توجه دارند و شوراها هم دارند، بسیج هم دارد؛ به اندازه آنکه توانایی دارند، خدمت خواهند کرد و ان شاء الله که بزودی جنگ پایان پیدا میکند، خدمتها به شماها زیادتر خواهد شد. و من از هر دو قشر سپاسگزاری و تشکر میکنم که آمدهاند که از نزدیک با هم ملاقات کنیم.
ابرقدرتها، مشکل تهدیدکننده دنیا
مشکلی که امروز دنیا را تهدید میکند، مشکل این دو ابرقدرت است؛ این دو ابرقدرت که تمام دنیا را در زیر بال خودشان نگه داشتهاند و از آنها استفاده میکنند. اینها مشغول به یک طرحهایی هستند و درست کردن یک سلاحهایی هستند که برای آتیه بشر خطرناک است. گرچه هر دستهای از دسته دیگر میترسند و این ابرقدرت از آن ابرقدرت و آن از این، لکن ممکن است که یک وقت در راس یکی از این دو ابرقدرت، یک دیوانهای واقع بشود؛ مثل هیتلر یا مثل صدام و به واسطه آن جنونی که برای قدرت دارد، دنیا را به تباهی بکشد. و اگر- خدای نخواسته- یک جنگ بین این دو قدرت در امروز تحقق پیدا کند، اینها دنیا را به خاک و خون میکشند و به تباهی. مشکل دنیا امروز اینها هستند. مشکلهای دیگر، مشکلهای منطقهای است و این مشکل را باید ملتها و اشخاص متفکر در همه دنیا و تودههای محروم دنیا دنبال این بروند که این مشکل را رفع کنند. اگر آنها بنشینند که دولتهای آنها این مشکل را رفع کند، نخواهد کرد. دولتها نه همچو قدرت و عرضهای دارند و هواهای نفسانی هم که خودشان دارند، مانع از این میشود که با این دو ابرقدرت مخالفت کنند.
باید برای آتیه دنیا، امروز تودههای مردم، نویسندگان، گویندگان، فکر بکنند و مردم را آگاه کنند به این خطری که تمام بشریت را تهدید میکند، آگاه کنند همه تودههای دنیا را که این خطر بزرگ پیش است و اگر این ابرقدرتها در این حالی که هستند و مشغول تهیه سلاحهای بزرگ اتمی و غیر آن هستند، به همین حال باقی باشند، دنیا [را] ممکن است که به خرابی بکشند و عمده ضررش به ملتها برسد. باید هر کس در هرجا هست، نویسندههایی که هستند، روشنفکرانی که هستند و علمایی که در همه قشرهای دنیا هستند و دانشمندان، مردم را به این خطر آگاه کنند تا بلکه خود مردم و تودههای مردم در مقابل این دو قدرت بایستند و این سلاحها را جلوگیری کنند. و اینکه زمزمه این هر وقت شده است و میشود، مدتها در این حرف است که میخواهیم تحدید این سلاحهای اتمی را بکنیم و میخواهیم تفاهم کنیم به اینکه این سلاحهای اتمی یا این موشکهای عظیمی را که تازه درست شده است، جلوی این را بگیریم؛ هر دوی اینها شعر است. و امریکا هم همین نظر را دارد که شوروی را اغفال کند و آن سلاحها را در غرب و در هر جایی کهدست دارد، این سلاحها را مهیا کند برای یک روزی که با فشار یک دکمه، دنیا به آتش کشیده بشود.
امروز باید مردم دنیا توجه به این مشکل بزرگ دنیا بکنند و هر قشری، نویسندهای، مطبوعات، در سرتاسر دنیا دنبال این مطلب باشند و مردم را بیدار کنند که در مقابل این کارهایی که اینها میکنند، درست قیام کنند. البته کم و زیاد الآن هستند قشرهایی که تظاهر میکنند بر ضد این سلاحها، لکن باید همه مردم قیام کنند تا بتوانند کاری انجام بدهند.
چنانچه قدرت امریکا نبود، صدام هم نمیتوانست که این کار احمقانه را بکند. و اگر قدرت امریکا نبود، اسرائیل هم نمیتوانست که این کار سفاکانه را بکند. و اگر قدرت امریکا نبود این دولتهای اطراف خلیج و امثال اینها هم این کارهایی را که حالا انجام میدهند، نمیدادند. و دنیا از این دو قدرت اگر بخواهد خارج بشود، باید همان طوری که در ایران عمل شد، [عمل کنند؛] که تمام قشرها قیام کردند و تمام قشرها نهضت کردند و انقلاب کردند و به هیچ یک از دو قدرت پناه نبردند، مستقلًا خودشان وارد عمل شدند و با اینکه همه کوششها را کرد امریکا از زمان سابق تا حالا برای اینکه اینها را سرکوب کند، نتوانست. تا همه کشورهای اسلامی و غیر اسلامی؛ تمام کشورهایی که در دنیا هستند و همه آنها هم تودههایشان بیچاره و ضعیف است در تحت سلطه حکومتهای خودشان، تا اینها قیام نکنند و تا اینها توجه به این خطر بزرگی که دنیا را دارد تهدید میکند و اگر- خدای نخواسته- یک وقت واقع بشود، دیگر کشوری باقی نمیماند و انسانی شاید باقی نماند، الّا کم، باید فکر بکند دنیا.
شکستهای مفتضحانه صدام در جبهههای جنگ
باید دانشمندها فکر بکنند، مردم را بیدار بکنند. قلم تنها فایده ندارد، گفتن تنها فایده ندارد، اعتماد به دولتها فایده ندارد؛ خود مردم و خود نویسندگان و گویندگان باید مردم را بیدار کنند. و قلمی فایده دارد که بیدارگر تودههای مردم باشد. و چنانچه حال دنیا به همین وضع باشد، از قبیل اسرائیل و صدام باز هم ممکن است باشد، و اگر این از بین رفت و او از بین رفت، یکی دیگر مثل اینها را بتراشند. شما ببینید که صدام چه کار ناشایستهای کرد که امروز در دام افتاده است و نمیداند چه کند. مَثَل صدام، مَثَل آن کسی بود که ادعای پهلوانی میکرد و هر وقت که میرفت بیرون، یک کسی پیدا میشد او را کتک میزد یا زمین میزد، برمیگشت مادرش را کتک میزد. صدام در هر جبههای که سیلی خورده است و در هر جبههای که شکست خورده است، دنبال آن، یک دسته از این عراقیهای بیچارهای [را] که در تحت ظلم او هستند و دست و پا میزنند، از آنجا بیرون کرده است یا به حبس کرده است و با سلاحهای دور زن، خودش این افراد محروم جامعه را، این شهرهای عربینشینی که محروم هستند، اینها را هدف قرار میدهد یا شهرهای دیگر ایران را. این همان مساله است. هر وقت شکست میخورد، یک همچو قضیهای هست. الآن هم که شکست فاحش را خورده است، منتظر باشید که باز اگر- خدای نخواسته- بتواند، او در شهرهای مرزی یک جنایتی بکند و دوستان و منافقین هم در داخل. و این برای این است که اذهان را از آن شکست بلکه بتواند منصرف کند. در عین حالی که در همین «عملیات محرّم»، که قوای مسلح ایران آن قدر پیشروی کردند و اینها را از کشور بیرون کردند، البته یک مقداری باز هست و قریب به دو هزار نفر از آنها اسیر گرفتند که 1800 نفرش شاید در پشت جبههها آمده باشد و آن طور منهدم کردند بساط آنها را و آن قدر از مهمات آنها را گرفتند به غنیمت و از قراری که میگویند، تا کنون حدود نود خودرو و امثال این را از آنها به غنیمت گرفتهاند و بسیاری از [سلاحها] را منهدم کردهاند. در عین حالی که این مسائل هست و این پیشرفتها هست، صدام در نطق خودش میگوید که ایران حمله کرد، لکن ما آنها را شکست دادیم؛ ارتش ما آنها را شکست داد.
تبلیغات خارجی هم همه بوقهای خارجی هم بنایشان بر این است که هر وقت که این شکست میخورد تا مدتی اصلًا حاشا میکنند یا ساکت میشوند. مدتی هم که میخواهند صحبت کنند، میگویند که ایران این طور میگوید، صدام هم این طور میگوید.از ایران هم که میخواهند نقل بکنند، یک چیز کمتری را نقل میکنند؛ مثلًا، میگویند که صد نفر را تا کنون اینها گرفتهاند و از آن وقتی که میخواهند نقل کنند با آب و تاب نقل میکنند. مدتی این کار را میکنند، بعد کم کم که میبینند نمیشود و حاشا کردنش نمیشود، کم کم میروند دنبال اینکه به یک وجهی مسائل را بگویند. در قضیه خرمشهر، توجه کردید که قضیه خرمشهر، مدتها انکار این میکردند که خرمشهر گرفته شده است از آنها. هم صدام میگفت که این حرفها نیست، ما چقدر از اینها کشتهایم، چه کردهایم، چه کردهایم و هم بوقهای تبلیغاتی دنبال او، این حرفها را میزدند. کم کم که آن همه اسیر گرفتند و نشان دادند و اینها، آن وقت میگوید که ما به ارتش قدرتمند خودمان دستور دادیم که شما فتح خودتان را کردهاید و حالا عقبنشینی کنید، دیگر ما فتحمان تمام شد.
و تعجب [از] این است که این را در برابر ارتش و نظامیهای خودش و فرماندهان خودش میگوید که آنها در باطن نفسشان به ریشش میخندند- اگر داشته باشند- و میفهمند که قضیه چی است. در عین حالی که میبیند که همه اینهایی که در مقابلش ایستادهاند میفهمند که این دارد بیربط میگوید، با جرات میگوید. الآن هم همین طور است؛ الآن هم این سردار قادسیه باز میگوید که سپاه قادسیه من، ارتش قادسیه من چه کردهاند! اخیراً میگوید که در همین جنگ، چهار هزار نفر ما ایرانی را کشتیم و تا کنون چقدر از دست داده، آنها را گرفتیم آوردیم و چقدر هم اسیر گرفتیم. این همین معناست که نمیداند اصلش چه بکند و این باید نفرینش را به امریکا بکند که یک همچو کلاهی سر این گذاشتهاند. و اگر ان شاء الله، خداوند توفیق بدهد به مسلمین و مسلمین درست توجه به مسائل منطقه بکنند و اسرائیل را از منطقه اخراج و از دنیا بیرون کنند، آنها هم باید به امریکا نفرینش را بکنند. این کشورهای اطراف ما هم که تا کنون هر چه توانستهاند کمک کردهاند، حالا تازگی میگویند که اگر ایران بخواهد وارد عراق بشود، ما ایران را حصر اقتصادی و سیاسی میکنیم. شما تا حالا هر کاری توانستهاید کردهاید. آن طوری که میگویند، تا کنون سی میلیارد دلار حجاز کمک کرده است به ارتش عراق و به عراق راهها را هم باز کردند اینها؛ برای اینکه سلاحها را از هر طرف بفرستند برای اینها و افراد هم فرستادهاند.
آن بدبخت که آن طرف دنیا نشسته، نمیتواند کلاه خودش را نگه دارد، آن هم میگوید که، آن نُمیری «1» میگوید که ما کمک میکنیم به اسرائیل. آن مردک در داخل خودش به هم ریخته است، نمیداند چه بکند این معنا را، میگوید: ما کمک میکنیم. اینها همه عروسکهایی هستند دست امریکا. امریکا میگوید این طور بگو، میگوید.
لزوم مقابله با آتشافروزیهای امریکا
دنیا باید امریکا را از بین ببرد، و الّا تا اینها هستند، این مصیبتها در دنیا هست. اینجا نشد، یک جای دیگر. الآن در بسیاری از جاهای دنیا، امریکا آتش افروخته و جنگهایی که الآن در بسیاری از جاهای دنیا هست، همهاش زیر سر این است. و دنیا را اینها دارند تهدید میکنند و هرگز هم اینها سلاحهایی که میگویند متوقف میکنیم و اینها را محدود میکنیم به حد، هرگز راست نمیگویند. بنا بر این، ما باید هر چه فریاد داریم به سر اینها بزنیم.
و امروز که سالروز لانه جاسوسی است، من به ملتمان تبریک عرض میکنم و این عملی که دوستان اسلام، مجاهدین اسلام انجام دادند، یک عمل بسیار خوبی بود و بسیار موثری بود که این لانه از اینجا کنده شد. اگر این لانه جاسوسی در اینجا بود، شاید ایران را به تباهی میکشید. الآن هم در خارج به عراق هی نقشه میدهند؛ از اینجاها نقشهها میگیرند با آن چیزهایی که دارند و به عراق میدهند. هر کاری میخواهند، بکنند.
تا کنون همه تقریباً- تقریباً همه، همه نه- بسیاری از این کشورهای خلیج و اطراف خلیج و اینها کمکهای همه طرفی کردند به عراق و کاری هم نتوانستند بکنند. حالا تازه میگویند که اگر ایران بخواهد پیش برود در عراق، ما دیگر تاب تحمل نداریم و ما اینها را از جهت سیاسی و از جهت- در بعضی جاها هم میگویند- نظامی، از جهت سیاسی و از جهت اقتصادی در فشار قرار میدهیم. شما تا حالا هر کاری توانستهاید کردهاید؛ کاری دیگر نمیتوانید بکنید. بیخود خودتان را در دنیا ضایع میکنید و شما بدانید که اگر صدام- خدای نخواسته- پیش ببرد، تمام شما را به آتش میکشد. صدام وضع روحیش این است.
اصلًا در روحیه صدام این تبهکاری است و آدمکشی و جنایت است. اگر- خدای نخواسته- این یک سلطهای پیدا بکند، حجاز را از بین میبرد، سوریه را از بین میبرد، این کشورهای خلیج را، کویت را هم؛ همه اینها را از بین خواهد برد. این مرد این طوری است، جنس این آدم این طوری است. همان طوری که جنس اسرائیل این طور است که جنایتکار است و به جنایت دل خوش میکند، این هم همین طور است. اینها برادر هم هستند.
و خداوند شرّ شیطان بزرگ و شیاطین بزرگ و کوچک را ان شاء الله، رفع کند و مسلمانها را بیدار کند و دولتهای اسلامی را از این غفلتی که دارند، هوشیار کند و ملت بزرگ ایران، که الگو هستند برای تمام کشورها و ملتها، خداوند آنها را از آفات و بلیات حفظ کند و این آوارگان را ان شاء الله، خداوند صبر عنایت کند و قدرت به دولت و ملت عنایت کند که آنها را درست ان شاء الله، جاهای آنها را بهتر از سابق بسازند و خدمت به این مردم محروم بکنند.
و السلام علیکم و رحمه الله