سه سال از حمله وحشیانه و احمقانه «سردار قادسیه» گذشت. تجربه سه ساله و مطالعه اوضاع نظامی، سیاسی، اقتصادی ایران، که به خیال پوچ عفلقیان و منافقان و «حزب توده» وابسته و دلباخته شوروی و دیگر گروهها و دستههای نوکر مآب در همان هفته اول و یا ماههای اول شکست ایران و سقوط جمهوری اسلامی و اسلام حتمی بود، که اکنون بر جهانیان خلاف آن ثابت شده است، خوب است چشم کوردلان را باز کند؛ و از کارهای جنونآمیزی که تا کنون کردهاند، و امروز جز حربه دروغ و گزاف چیزی برایشان به جای نمانده است، توبه کنند...
سقوط صدام تا حدی است که حتی با منافقین فراری، که خود از او مفلوکتر و شکستخوردهتر هستند، دست اخوت میدهد. و منافقین نیز که برای ترمیم ننگ و بیآبرویی خود به هر حشیشی متشبث میشوند و تنها برای اینکه رادیو بغداد اسمی از این مدعیان نجات خلق بَرَد با کمال وقاحت با صدام جانی، که با خمپارهها و موشکها هزاران زن و مرد و کودک و بزرگ و کوچک این مرز و بوم را شهید کرده است و هر روز شهرهای این خلق بیگناه را با توپهای دوربرد بر سرشان خراب میکند. دست اخوت و برادری میدهند، و رسماً برای آنان جاسوسی میکنند. و با آنکه سران منافقین در دامن امریکا و فرانسه مشغول عیاشی و خوشگذرانی هستند، مع الاسف عدهای نوجوان را با حیله و تزویر گول زده و قدرت تفکر را از آنان سلب نمودهاند. امیدوارم نوجوانان فریب خورده با دیدن این جنایات و روشن شدن همدستی آنان با صدام، دیگر کورکورانه از آنان تبعیت نکنند.