دادگستری تحول میخواهد. این را من سابقاً گفتهام؛ لکن- خوب- باید وقتی مستقر شد و مجلس پیدا شد، این تحولات باید پیدا بشود؛ که این طور طول و عرض محاکمات، به این قدر طولانی شدن هم موجب این میشود که وقت مردم صرف بشود. آدم ده سال توی این سالنهای دادگستری هی راه برود و هی برود و برگردد، و آخرش معلوم نشود که به حقش میرسد یا نه ... مردم وقتشان شریف است؛ نباید صرف یک محاکمه ای بشود که آن.
یک نفر وکیل دادگستری بود که من میشناختم؛ او را دیده بودم؛ شیخ رضا اسمش بود؛ معروف بود آن وقت. نقل میکنند که گفته بود این محاکمهای را که الآن ما شروع کردیم، تا من هستم این محاکمه هست؛ وقتی من مُردم، پسرم این کار را انجام میدهد! نمیگذاریم به آخر برسد! وضع دادگستری این طوری است که میتواند یک وکیلی نگذارد به این زودیها مساله ختم بشود. اینها باید تحول پیدا بکند؛ باید طوری بشود که اگر ما نتوانیم صد درصد اسلامیاش بکنیم، لا اقل نزدیکش بکنیم به اسلام