من میخواهم به قشر روحانیون یک کلمه عرض بکنم که قضیه قضاوتْ، محوّل به آنها به حسب شرع هست. من به آن آقایانی که نشستهاند و به قضاوتی که در ایران میشود اشکال میکنند یک عرض دارم و یک عرض هم به قضاتی که در سرتاسر کشور هر جا هستند.
عرض من به قضات این است که توجه کنند به اینکه اگر با کوشش آنها مسئله قضاوت حل نشود، تا آخر، قضیه قضاوت به زمین خواهد ماند. کوشش کنند که اولًا علما و اشخاص دانشمند را معرفی کنند و ثانیاً آنها که متصدی امور قضایی هستند، توجه کنند به اینکه مسئله بسیار مشکل و مهمی و پر مسئولیتی بر عهده آنهاست. حتی مسئولیت قضیه قضا از همه مسئولیتهایی که در یک کشور هست بالاتر است؛ برای اینکه قاضیان، متصدی اموری هستند که جان مردم، مال مردم، نوامیس مردم، در گرو کارهای آنها و قضاوت آنهاست. و القَاضِی عَلی شَفِیرِ جَهَنَّم. «۱» باید توجه کنند که- خدای نخواسته- جانی به واسطه فتوای آنها و یا قضاوت آنها بدون مجوز شرعی از بین نرود، مالی از بین نرود، حیثیتی، آبرویی از بین نرود که بسیار اهمیت دارد این مطلب و امروز اهمیتش بیشتر از سابق است. سابق قضیه این نبود که اگر قاضی تخلف میکرد، اصل اسلام را مشوّه کند.
امروز قلمهایی هست که چنانچه یک قاضی یا چند قاضی و لو اشتباهاً یک کاری انجام بدهد، یا- خدای نخواسته- عمداً انجام بدهد، این را پای روحانیت حساب میکنند و پای جمهوری اسلامی حساب میکنند و بالاخره پای اسلام حساب میکنند و لهذا، قاضی امروز مسئول حیثیت اسلام است؛ مسئول حیثیت جمهوری اسلام است و مثل قضاتِ در طول تاریخ نیست که فقط مسئول باشد نسبت به آن قضاوتی که در مورد شخصی میکرد. امروز قضاوت علاوه بر آن بعدی که همیشه داشته است، یک بعد خاصی دارد و آن بعد خاص آن چیزی است که بر میخورد به حیثیت اسلام. اگر چند قاضی در چند محل اشتباه بکنند، یا بعضی از آنها مثلًا- خدای نخواسته- عمداً یک کاری را انجام بدهند، این اسباب این میشود که قلمهایی که میخواهند این جمهوری اسلامی را از بین ببرند یکی را چند و چند را صدها جلوه میدهند و با قلمهای خودشان به اصل جمهوری اسلامی و به اسلام حمله میکنند. بنا بر این، اگر سابق شغل قضا یک شغل در عین حال بسیار مهم و پر مسئولیتی بود، امروز مسئولیت او بسیار زیادتر است؛ باید بگوییم صد چندان است. این یک [مطلبی] است که به متصدیان قضا، چه در حال و چه بعدها که تصدی میکنند، عرض کردم.