دوری از تظاهر

راهش را یاد گرفته است ‏
گناه دیگر تو بی نظمی است
گاهی پیراهن خود را لاجورد می زدند‏
مقید بودند با دست گوشه عبا را بگیرند‏
به وضع ظاهری خودشان می رسیدند‏
عبا سرشان نمی کشیدند‏
حتی در باران عبا به سر نمی کشیدند‏
برای خود سهمی قایل نبودند ‏
چرا حسن اینطور آشفته است؟‏
من یک رای داشتم که انداختم‏
خیلی صادق بودند‏
در همه حال یکسان بودند‏
صحبت ایشان یکسان بود‏
فرقی بین بیرون و داخل خانه نیست‏
نامه را برگردانید‏
من و هم حجره ایم مورد اعتراض بودیم‏
بیایید جلو کم کم جا می شود‏
اینجا جای پیغمبر و علی است‏
بفرمایید بروید‏
علاوه بر مراجع به بازدید طلاب هم می رفتند‏
هر چه تلاش کردیم، نیامدند‏
کسی برای ریاست من حتی یک وجب قدم بر ندارد‏
در فاتحه شرکت نمی کنم‏
از خانه بیرون نیامد‏
رفقای من صحبتی نکنند‏
هرگز در پی محراب نبودند
همیشه بیرون از خانه تنها رفت و آمد می کردند
منزل شما کجاست؟
صلوات برای من نفرستید
دایی ات درست می گوید