رویش ها و ریزش ها
امام به آنها التماس می کردند
کمترین حرکتی نکردند
عجب، عجب!
از این خاندان چه دیده؟
نمی گذارم دست اینها بند شود
مقاصد ملی گراها را از همان ابتدا می شناختند
دروغ می گوید
به حرف بازرگان گوش نکن
هیچگاه امام را اینقدر ناراحت ندیده بودم
ما خودمان مستقیماً اعلام می کنیم
به احسن وجه اداره شوند
این لطف الهی بود
مرا از ستایش کشتگان نهی می کردند
اصول دین خود را بنویسید
منافقین شما را بازی داده اند
کتابهای اینها انحراف دارد
گزارشات همه را می شنیدند
در مقابل فشار تسلیم نشدند
این حرف خلاف شرع است
از سقوط ایشان جلوگیری کنید
بین اینها التیام ایجاد کنید
یک هفته دیگر صبر کنید!
من چنین حرفی نگفته ام
شما بروید دنبال مجلس
در عمرم مضطرب نشده ام
برو ببین چه کسی با بنی صدر است
بخشی از حقایق را گفتند
به روی خودت نیاور
می خواهید چه کسی را حفظ کنید؟
این را از مغزت بیرون کن
دستور می دهم اینجا شما را زندانی کنند
اگر جرات دارد سوار شود
به سپاه کاری نداشته باش
به بنی صدر رای ندادند
فرماندهان ارتش را بخواهید
مواظب مهدی هاشمی باشید
بگویید با من هیچ ارتباطی ندارد
شما به وظیفه خود عمل کنید
مساله اسلام است
امام نسبت به آنها التماس می کردند
در عمرم مضطرب نشده ام
همچون گذشته اعتراف می کنم
عارضه قلبی امام علت سیاسی، عاطفی داشت