حوزه علمیه
اجازه ندادند اسمشان باشد
نخواسته اند نام خود را ذکر کنند
نگفتند بر عروه حاشیه دارند
این وظیفه ماست
خرج انتخابات نکنید
من از این تشکیلات نگرانم
همه برای خودشان دکان باز می کنند
خدا ضامن روزی شماست
غصّه روزیتان را نخورید
احتیاجی نیست
ظاهراً غرض جدّی نداشته اید
کسی حق اقتدا ندارد
بعد از درس به فیضیه می روم
با کت و شلوار منبر بروند
خدمت سربازی را انجام دهید بعد آخوند بشوید
طرح امام ناکام ماند
حرکت آقای خمینی تند و غیر معقول است
درسهای خصوصی شان را تعطیل کردند
آمده اند نجف را به هم بریزند
آتاتورک نظر امروز حوزه نجف را داشت!
حوزه به فقه اهمیت بیشتری بدهد
اگر مرحوم حاج شیخ زنده بودند
شجاعانه با تفکر حاکم نبرد می کردند
حوزه از اختلاف بین مراجع نجات می یابد
گاهی شصت نامه دستنویس می کردند
سرانجام آقای بروجردی را به قم آوردند
پول گرفتن من اینطور بود
حوزه، رئیس دارد
پیرمردها متعجب می شدند
حوزه ها درس را شروع کنند
هیچ نامی از من نباشد
کسی برای ریاست من حتی یک وجب قدم بر ندارد
اولین مجلس فاتحه ای که شرکت کردند
خدای متعال، حافظ حوزه است
بیخود انتظار دارند
من همان خادم طلبه ها که بودم هستم
من حالا تکلیف ندارم
نباید مایوس شویم
باید در برابر شبهات مجهز باشیم
پای امام نلرزید
سنت غلط را برانداختند
روشی خاص در تدریس
نباید حالت مقابله با آن ها باشد
شهریه را فورا بازگرداندند
اگر مهذب باشیم میتوانیم خدمت کنیم
ارائه مطالب اصلی و نخبه