آثار علمی امام
درس خود را تعطیل کرد
اجازه ندادند اسمشان باشد
نامی از من نباشد
این کتاب را برای رضای خدا نوشته ام
نمی خواستم معروف بشوم
نخواسته اند نام خود را ذکر کنند
نوشته شد به دست اقلّ فانی!
نگفتند بر عروه حاشیه دارند
اصلاً نمی خواهم حاشیه ام را چاپ کنم
من که نگفتم چاپ کنید
هیچ واکنشی نشان ندادند
در مسائل دینی دلسوزی عمیق دارند
با اینکه چشم درد داشتند
نام خود را ننوشتند
همه کارها را کنار گذاشتند
تحریر الوسیله را در ترکیه نوشتند
اگر خبری برای امام می آوردند
پس از شصت سال انگار تازه مطلب را نوشته اند
کتابها را به خانه من نیاورید
باید این القاب برداشته شود
چرا حسن اینطور آشفته است؟
تو را به زور آوردند یا خودت آمدی؟
چیزی نیست
کتابهای امام را در فرات می ریختند
دستور می دهم این کتابها را بریزند توی دجله
شک نیست که یک نابغه علمی بوده اند
روایات را می شکافتند
از نظر اسلوب شعری درست نیست
از قلم نی استفاده می کردند
تقیّد در مطالعه دروس
حاشیه بر اسفار را نوشته بودم
تهیه برنج بیشتر از گندم زحمت دارد
دنیا اینطور است
مخارجش را من می دهم
رضاخان که نمی فهمد
خیلی زود پیگیر مبلغ دستمزد شدند
حضور ذهن بی مانندی داشتند
تعلق خاطری به آثارشان نداشتند
نوشته هایشان را با خط نسخ نوشتم
آقا را کاتب کشف الاسرار صدا می زدند