روضه خوانی

تا نام علی اکبر را بردم‏
دستمالشان را درآوردند‏
رنگ صورت امام تغییر پیدا کرد‏
در مجالس روضۀ قم شرکت می کردند‏
سالی پنج روز روضه داشتند‏
بیش از همه گریان می شدند‏
در دستجات سینه زنی شرکت می کردند‏
به عمامه شان گِل می زدند‏
در نجف روضه داشتند‏
می خواستند روی زمین بنشینند‏
تمام قد بلند می شدند‏
در مراسم روضه شرکت می کردند‏
تا آخر در روضه حاضر بودند‏
با صدای بلند گریه می کردند‏
در روضه شرکت کردند‏
شانه هایشان تکان می خورد‏
روضه بخوان‏
حاضرین را اطعام کردند‏
با دیدن تصویر گریه می کردند‏
روی زمین می نشستند‏
می ترسیدم برای غیر خدا گریه کنم ‏
رژیم در منزل امام اجازه روضه نمی داد‏
تا صدای یا حسین بلند می شود‏