من جان نمی‌دهم مگر اندر هوای دوستمن جان نمی‌دهم مگر اندر هوای دوستای دوست هر آنچه هست نور رخ توستای دوست هر آنچه هست نور رخ توستسری‌ کان گویِ‌ چوگانت نباشدسری‌ کان گویِ‌ چوگانت نباشدمحرمی نیست که مرهم بنهد بر دل منمحرمی نیست که مرهم بنهد بر دل منبه کجا روی‌ نماید که تواش قبله نه‌ای‌؟به کجا روی‌ نماید که تواش قبله نه‌ای‌؟آن شب که همه میکده‌ها باز شوندآن شب که همه میکده‌ها باز شوندآنکه دامن می‌زند بر آتش جانم حبیب استآنکه دامن می‌زند بر آتش جانم حبیب استعاشق دوست ز رنگش پیداستعاشق دوست ز رنگش پیداستحلقه‌ی‌ زُلفِ تو، زنجیرِ دلِ غمگین استحلقه‌ی‌ زُلفِ تو، زنجیرِ دلِ غمگین است اشعار امام صفحه 5